شنبه 19 فروردين 1391-22:16
عیبی ندارد، عصبانی هستید!
در پستو نشستن و به اسم طلبه ، بسیجی، دانشجو، خانواده شهدا و...جملاتی مشابه را به کرات نشخوار کردن(که دیگر حال آدم از تکرار این جملات و اتهامات کلیشه ای و نسبت دادن ها کهنه به هم می خورد) و بعد از آن چند نظر در زیر مطلب ،مثلا" از سوی مخاطبان نداشته خود گذاشتن ، کاری است که از عهده تنها همین جماعت نوفتنه گر جاهل برمی آید و گمان می کنند کسی نمی فهمد موضوع چیست؟!(یادداشتی از کلثوم فلاحی)
مازندنومه:به حفظ حرمت قلم و شعور مخاطبان مان پایبند هستیم،اما گاه چاره ای جز نگارش سطرهایی نداریم تا بعضی شکست خوردگان انتخابات مجلس و نوفتنه گران را سر جای خود بنشانیم.
پیش تر نیز بارها گفته ایم که جواب بلاهت را خاموشی می دانیم اما برخی عزیزان و وابستگان،خواستار پاسخگویی ما به مطلب سراسر توهین آمیز سایت فتنه جوی دروغ پردازی شدند که تمام تلاش خود را می کند تا همه را به جان هم بیندازد و بین دوستداران نظام-با هر گرایشی-انشقاق ایجاد کند.
ما هم چنان بر موضع خود بر سر پاسخ ندادن به این شکست خوردگان فرومایه و آن مطلب سست و ضعیف شان، استواریم اما مخاطب و دوستان در نظر ما محترم ترند و اصرار کردند که سکوت جایز نیست و باید چیزی گفت تا تصور نکنند نمی دانیم یا نمی توانیم.
1-انتشار فحش نامه ای مضحک با موضوع مثلا" طنز(!)نشان دهنده درک پایین گردانندگان آن سایت کذاب است که تفاوت طنز و ناسزا را تشخیص نمی دهند.آن ها خواستند در پاسخ به طنزهای سردبیری،چیزی به تقلید نوشته باشند اما لغزیدند!
به قهقرا بردن قلم و منتسب کردن آن به نام یک روحانی، تنها از عهده مدیر کم سواد آن پایگاه برمی آید.نمی دانیم این روحانی تربیت شده کدام حوزه است که این چنین نخراشیده قلم زده:"پررو...چلقوز...خل و چل...به گور باباش خندیده...غلط زیادی کرده..."
اگر طلبه ای این چنینی در کشور وجود دارد چه بهتر که هر چه سریع تر لباس پیغمبر را از تن او به در کنند تا باعث بدنامی سایر طلبه ها نشود.
اما ما مطمئنیم چنین روحانی ای در کشور نداریم، چراکه دم خروس آقای مدیر سایت،در نوشته منتسب به یک طلبه، مشاهده شده است ، دیگر قسم حضرت عباس و قربانی کردن طلبه ای که وجود ندارد،چرا؟
ادبیات این نوشته سخیف با ادبیات نوشتاری برادر همان نامزد شکست خورده انتخابات اخیر ساری، برابر است.سادگی است اگر چنین رویه های نخ نمایی ، فریب مان دهد.
در پستو نشستن و به اسم طلبه ، بسیجی، دانشجو، خانواده شهدا و...جملاتی مشابه را به کرات نشخوار کردن(که دیگر حال آدم از تکرار این جملات و اتهامات کلیشه ای و نسبت دادن ها کهنه به هم می خورد) و بعد از آن چند نظر در زیر مطلب ،مثلا" از سوی مخاطبان نداشته خود گذاشتن ، کاری است که از عهده تنها همین جماعت نوفتنه گر جاهل برمی آید و گمان می کنند کسی نمی فهمد موضوع چیست؟!
عیبی ندارد، عصبانی است، پست و سمت اش را گرفته اند،وزیر درایت داشت که زود فهمید چه ماری در آستین پرورش می دهد و از پشت میز به زیرش کشاند. امیدوار بود برادر را راهی مجلس کند و دوباره پستی بگیرد،اما نقشه هایش نقش بر آب شد.
2-سینه سوخته ی احمدی نژاد و مشایی بود. منتظر بود رئیس دولت تکانی بخورد تا او در سایت کذایی اش با آب و تاب خبرش را از این جا و آن جا بقاپد و انتشار دهد.
ما ولی هیچ وقت هیچ مسئول دولتی را مقدس نشمرده ایم،به رویه این دولت نیز از ابتدا نقد داشته ایم و البته بسیاری از مواقع دفاع هم کرده ایم.
او ولی احمدی نژاد را تقدس می کرد،پیر و مراد او،همو بود و به ما هم تاخت که چرا سفر احمدی نژاد را به لبنان منتشر نکرده ایم! لیکن همین آذرماه گذشته درباره سفر احمدی نژاد به مازندران برای حضور در سالگرد مرحوم کردان، حتی یک کلمه از رئیس سابق ننوشت.
خوب طبیعی است، آن روز که می نوشت منصب و موقعیت داشت،با انحرافیون فالوده می خورد،باید خدمت سلطان می کرد،ولی امروز بی ارج و قرب شده است،دلیلی ندارد سنگ احمدی نژاد و مشایی را به سینه بزند! باید هم از دست رئیس سابق عصبانی باشد و فرافکنی بکند!
این روزها ماجرای ویژه نامه او برای هاشمی رفسنجانی که حالا روزی دوصدبار به او لعن می فرستند،در رسانه های مجازی استان عیان شده است و ایضا" مشاوره دادنش به ويژه نامه خاتون!همین نمونه ها یعنی این که این فرد ثبات شخصیت ندارد و باری به هر جهت است و هر جا باد بوزد به همان سمت می رود،روزی له هاشمی است و فردایش علیه او،روزی با احمدی نژاد است و فردایش علیه او و...!این اعوجاج و تغییر موقعیت دادن های بی شمار،باعث شده حرف او را کسی جدی نگیرد،چون معلوم نیست چیزی را که اکنون گفته ، چند ساعت بعد خودش قبول داشته باشد!
این توضیح را هم بدهم که مخاطبان ما می دانند حوزه فعالیت ما استان مازندران است و نه لبنان و نیویورک و ونزوئلا و...!احمدی نژاد مرتب سفر می کند،پوشش اخبار سفرهای او چه ربطی به ما دارد؟ ما نه سفر داخلی و خارجی رییس جمهوری را پوشش می دهیم نه هیچ کس دیگر را،اما احمدی نژاد که به مازندران سفر کرد،هر بار برایش سنگ تمام گذاشتیم،نه این که منتقد او و دولتش نباشیم،به وظیفه حرفه ای اطلاع سانی مان عمل کردیم،اما همین فتنه جویان آن زمان هم کاری برای رییس خود نکردند،حالا که بماند!
این قلم به دست بی هنر، از دولت افتاده و چون هنر دیگری ندارد،به این روز افتاده که شب بخوابد،به این امید که بامداد چهارتا فحش و ناسزا و دروغ نثار ما و برخی مسئولان استان از جمله معاون سیاسی استاندار کند! به سایتش سری بزنید،چند خبر کپی شده از خبرگزاری هاست و مطلب تولیدی آن ها فقط فحش ها و ناسزاهایی است که نثار ما و برخی مسئولان می کنند و اسمش را تحلیل و طنز و این چیزها گذاشته اند!
اگر دستم به رییس جمهوری می رسید از او عاجزانه تقاضا می کردم به این رانده ی درگاهش، دوباره پستی-ولو کوچک- بدهد تا دست از تفرقه افکنی و دروغ پردازی و اختلاف بردارد و بگذارد رسانه ها و مسئولان استان به کارشان برسند،هر چند همین حالا هم همه کار خود را می کنند و وقعی به خزعبلات او نمی نهند.
3-درباره ماجرای فیلترینگ مازندنومه قبلا" گفته بودیم که فیلترشدن اشتباهی 10 روزه و رفع آن را افتخار خود می دانیم،چراکه در همین دولتی که به او نقد هم داریم،توانستیم خودمان را اثبات کنیم و در زمان کوتاهی رفع اشتباه صورت پذیرفت.
این فرد چون سواد مجازی کمی دارد و خوراک روزانه اش را دیگران برایش مهیا می کنند، نمی داند که روزانه سایت های متعددی(مثلا" به خاطر برخی کلیدواژه ها) به اشتباه فیلتر می شوند و پس از مدتی هم مشکل شان رفع می شود.(یادم هست چندسال پیش سایت آقای پورنجاتی را فیلتر کرده بودند،به دلیل آن که ابتدای دومین اش "پور"-مخفف پورنو-بود!)فیترینگ ما هم به خاطر مطالبی بود که در آرشیو سایت وجود داشت و به سال 1384 مربوط می شد نه زمان حال؛پس از اعتراض مدیرسایت هم خیلی سریع رفع فیلتر شدیم،بدون این که حتی تلفنی تذکری بدهند و یا ما تعهدی بدهیم.
4-ما نظرمان را درباره اکران دو فیلم مجوزدار و قانونی "گشت ارشاد" و "زندگی خصوصی"قبلا" در همین سایت گفتیم و تکرار نمی کنیم.بر همان نظرمان هستیم و عقب نشینی نکرده ایم.،هرچند توصیه هایی داشتیم که سکوت کنیم و کاری به جریانات استانی مربوط به این فیلم نداشته باشیم.جلوی کاری قانونی ایستادن یعنی استقبال از آنارشیسم و بی نظمی اجتماعی.حال می خواهد اکران فیلم باشد یا چیز دیگری.هر مشکلی راه حلی قانونی دارد و باید از راهش وارد شد.
5-ما پیش تر هم گفته بودیم که نوشته ی صاحب نظر ارزشمند،دکتر شهابی، درباره دعوت از پاپ برای سفر به ایران،حاصل نشست او و علی اکبر ناصری-سفیر سابق ایران در واتیکان- بود که با استقبال آقای سفیر مواجه شد و او بعد از آن پیگیری هایی را نیز برای تحقق این موضوع انجام داد.
حجت الاسلام ناصری که تلاش کرد نظر مساعد وزارت خارجه و مسئولان جمهوری اسلامی ایران را برای حضور پاپ در کشور جلب کند،در فهرست انتخاباتی همین جماعت هم قرار داشت.
در ضمن خط قرمز جمهوری اسلامی،شخص پاپ نبوده و نیست،او رهبر کاتولیک های جهان است و حضور او در کشور ما همواره گره گشای بسیاری از مسایل خواهد بود.
حال به این فرد که کاتولیک تر از پاپ شده و خبر دارد یا سرش را زیر برف کرده و نمی خواهد خبردار شود،می گویم که دولت اصولگرا هم چند ماه بعد از انتشار مقاله دکتر شهابی،علنی خواستار حضور پاپ در کشور شد و برخی رسانه های مکتوب و مجازی هم در آن برهه به این موضوع پرداختند که بعدها پاپ این ادعا را تکذیب کرد و گفت قصد سفر به ایران را ندارد.(توجه کنید که دولت دلش می خواست او بیاید اما خود پاپ نپذیرفت!)
برای نمونه سایت انتخاب در تاریخ 20 بهمن سال گذشته در مطلبی با کد 52212 از قول ناصری نوشت:« سفیر ایران در واتیکان اعلام کرد: دعوت محمود احمدی نژاد از پاپ برای سفر به ایران سفیر ایران- علی اکبر ناصری گفت: محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران دوست دارد که پاپ به ایران بیاید. به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، علی اکبر ناصری به رویترز گفت: اگر پاپ تصمیم بگیرد که به ایران بیاید. ما از او به طور بسیار خوبی استقبال می کنیم. تا انجایی که به دولت مربوط می شود ما با علاقه از ایشان استقبال می کنیم. وی افزود: ما سال 2010 از ایشان برای سفر به ایران دعوت کردیم. واتیکان اعلام کرده است پاپ از کشورهای مختلف دعوت می شود و در حال حاضر سفر به لبنان در حال بررسی است اما وی تصمبم ندارد که به ایران بیاید.»
همان طور که گفتیم رسانه های بسیاری در آن مقطع به این موضوع پرداختند،اما جزو افتخارات مازندنومه است که پیش از بسیاری از رسانه های کشور، فتح باب دعوت از پاپ را ما انجام دادیم.
البته خوب است از این پس آقای احمدی نژاد برای مهمانی دادن و مهمانی رفتن و دعوت از اشخاص، از این اخراجی دولتش ، کسب اجازه کند!بیچاره رییس دولت که مدتی طرفدارانش از این قماش بودند!
6-آقایان بعد از انتخابات هرآنچه خواستند به یمین و یسار گفتند و دروغ ها بستند و اتهام ها سوار کردند و استاندار و فرماندار مرکز استان و معاون محجوبش را لگدمال کردند.
اینان برای تصاحب یک کرسی مجلس،فتنه ها افروختند،ارزش ها را پایمال کردند،ستاد انتخابات استان را به سکوت در مقابل تخلف متهم کردند و بیانیه نوشتند و حال که کم آورده اند،پیام تبریک می فرستند!
روزی که منصور علی زارعی برای مناظره با علی اصغر یوسف نژاد به دانشگاه علوم کشاورزی آمده بود، به او گفتم برادرت را ساکت کن یا از او اعلام برائت کن وگرنه زیان می بینی؛ زارعی خندید و پاسخی نداد. امروز لبخند من برای این کاندیدای ناکام است که سخن آن روز را نشنیده گرفت.
« نادان را به از خموشی نیست و اگر این بدانستی نادان نبودی»
چون نداری کمال فضل آن به
که زبان در دهان نگهداری
آدمی را زبان فضیحه کند
جوز بی مغز را سبکباری
(سعدی)