جمعه 19 خرداد 1391-22:53

جمعه بدون نان در مازندران/نان طلا شد

به بهانه کمیاب شدن نان در مازندران؛نانواهای متخلف حال خرسند نشسته اند و به قول معروف "حساب منفعت های شان را می کنند!"،چون می دانند در این ملک"پادشه،پاسبان درویش نیست!"/سال گذشته نانواهای متخلف مازندران بنا به دلایل مختلف،نزدیک به 90 میلیون تومان جزای نقدی در حق دولت محکوم شدند،اما حق مردم را چه کسی خواهد گرفت؟


مازندنومه،سردبیر:حکایت زیبایی در مثنوی معنوی آمده بدین مضمون که:شخص مفلسی در زندان بود که امان دیگر زندانیان را بریده بود.

او پرخور بود و به غذای هم بندانش هم دست درازی می کرد و به قول مولوی:

"چون مگس حاضر شود در هر طعام

از وقاحت بی صلا و بی سلام"

این مفلس شکم پرست غذای 60 نفر را می خورد و داد زندانیان را درآورد، تا این که صدای دادخواهی زندانی ها را قاضی شنید و پس از تفحص دستور داد این فرد را از زندان بیرون کنند تا بقیه از شرش در امان بمانند:

"گفت قاضی خیز زین زندان برو / سوی خانه مرده ریگ خویش شو"

مرد بی خانمان مفلس جواب داد:آقای قاضی!نان اینجا،آب این جا،کجا روم به از این جا!

"گفت:خان و مان من احسان توست / هم چو کافر جنتم زندان توست

گر ز زندانم برانی تو برد / خود بمیرم من ز درویشی و کد"

ما را با اصل قصه مثنوی کاری نیست،تنها از نتیجه حکایت استفاده می کنیم که انگار در این مملکت،بعضی ها راه مفلسی و آزار دیگران را یافته اند و کجا بروند بهتر از این جا!

ناظری هم نیست که ندا در دهد: ایها الناس "خرت به چند؟!"

شامگاه جمعه تلفن ها و پیامک های متعددی از همکارانم در شهرهای مختلف استان از جمله از سارِی،فریدونکنار،قائم شهر و بابلسر داشتم که نان در مازندران قحط و در معدود نانوایی هایی هم که باز هستند،صف های طویلی ایجاد شده است.

اعلام شده که بر اساس مصوبه دولت، قیمت گندم باید با نرخ جدید ارائه شود و قیمت آرد و نان هم از این موضوع متاثر می‌شود.

البته تعیین نهایی نرخ نان برعهده استاندار است و گفته شده تا شنبه قیمت جدید نان اعلام خواهد شد.حال هنوز نان گران نشده،کیمیا شده است!

از قرار نانواهای سودجو ترجیح داده اند جمعه یا پخت نکنند یا کم پخت کنند تا شاید چند کیسه آرد خریداری شده با قیمت قبلی را به قیمت جدید بفروشند و این وسط چند ریالی بیشتر کاسب شوند!

کل ماجرا همین است،منفعت طلبی شخصی نانواها که مردم بومی و برخی مسافران شهرهای ساحلی را دچار استرس و دردسر صف ایستادن طولانی و تحمل گرسنگی کرد.

البته "نان" ما گل بود و به سبزه نیز آراسته شد! قرار بود پس از آغاز هدفمندی یارانه ها و گران شدن چندباره قیمت نان،کیفیت آن نیز ارتقا یابد،اما حال نه تنها نان باکیفیت نمی خوریم،پیدایش هم نمی کنیم و قرار است باز هم گران تر شود!

سال گذشته نانواهای متخلف مازندران بنا به دلایل مختلف،نزدیک به 90 میلیون تومان جزای نقدی در حق "دولت" محکوم شدند،اما حق "ملت" را چه کسی خواهد ستاند؟

همین امروز از آیت الله جوادی آملی سخنی ناب خواندم که فرمودند:"مسئله فقر و گرانی چیزی نیست که عادی از کنار آن بگذریم و توقع داشته باشیم با موعظه و اخلاق بتوان جوانان بیکار و فقیر را آرام کنیم؛ این توقع بی‌جایی است....کشور ما چهار فصل است؛ آب فراوان دارد که هرز می‌رود، خاک فراوان، ولی در عین حال بیکار و فقیر هم دارد؛ ضعف مدیریت یعنی همین؛ امکانات فراوان، درگیری زیاد و عده‌ای هم بیکار و فقیر؛ نتیجه این است که روزی تازیانه این کار را خواهیم خورد...با این همه امکانات، در کشور یا اختلاس است و یا به جان هم می‌افتیم و باندبازی می‌کنیم."

نانواهای متخلف حال خرسند نشسته اند و به قول معروف "حساب منفعت های شان را می کنند!"،چون می دانند در این ملک"پادشه،پاسبانِ درویش نیست!"

قضیه ای که روز جمعه در شهرهای مختلف مازندران روی داد نشان داد که جماعتی منفعت طلب شدیدا" باور دارند"تا این آب می رود،من نان می خورم!"و این گران کردن های گاه به گاه و زجرآور-که دارد عادت ما می شود- اگر آب برای ملت نداشته باشد،برای بعضی ها نان خوبی دارد!