چهارشنبه 21 تير 1391-0:34
چند نفر از ما؟!
اين كه اتومبيل "چيرمن" دقيقا چه شكلي ست را من نمي دانم و كمتر كسي هم تا به حال نام آن را شنيده است ، اما همه مي دانيم توليد ملي دقيقا به چه مي گويند/به راستي چند نفر از ما كه اين سال ها و اين ماه هاي اخير به خصوص، مدام از مشكلات نساجي گفتيم، يك بار رفتيم و براي كمك به توليد استان مان از نساجي خريد كرديم؟
مازندنومه؛یادداشت مهمان،كمال رستمعلي:رييس اتاق بازرگاني ايران بعد از يك سخنراني پر حرارت در همايش " چالش هاي حمايت از توليد ملي " و انتقاد شديد از وضعيت حمايت از توليد ملي و تبيين ضرورت جدي توجه به توليد ايراني، از سالن همايش بيرون آمد و سوار اتومبيل " چيرمن " خود شد و رفت.
اين كه اتومبيل "چيرمن" دقيقا چه شكلي ست را من نمي دانم و كمتر كسي هم تا به حال نام آن را شنيده است ، اما همه مي دانيم توليد ملي دقيقا به چه مي گويند و نيك مي دانيم "چيرمن" هر چه كه باشد و هر شكل و شمايلي كه داشته باشد " توليد ملي" نيست.
اين البته همه ي مشكل و صرفا مشكل رييس محترم اتاق بازرگاني نيست؛ اين كه همه با هم در مورد مطلب مهمي حرف مي زنيم ، مي نويسيم ، با حرارت انتقاد مي كنيم و در عمل مسيري را بر مي گزينيم كه آشكارا با حرف هاي مان تفاوت دارد، عمومي تر و فراگير تر از اين حرف هاست كه صرفا به اتومبيل " چيرمن " رييس خلاصه شود.
به راستي چند نفر از ما كه اين سال ها و اين ماه هاي اخير به خصوص، مدام از مشكلات نساجي گفتيم، يك بار رفتيم و براي كمك به توليد استان مان از نساجي خريد كرديم؟
چند نفر از ما كه مدام از توسعه نيافتگي استان گفتيم و شنيديم و تحليل كرديم ، تصميم جدي گرفتيم كه چاي عطر زده ي پر خطر خارجي را از سبد خانواده حذف و با نيت كمك به كشاورز چاي كار شمالي و براي سلامتي خودمان چاي سبز را به آشپز خانه هاي مان ببريم؟
چند حاجي عزيز ايراني كه دغدغه ي توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ي ايراني دارند، آستين همت بالا زدند و با صداي بلند گفتند كه به جاي خريد اجناس بي كيفيت چيني، در بازارهاي مدينه و مكه، در همين شهر خودمان و استان خودمان، كالاي توليد شده توسط برادر و خواهر هم وطن مان را مي خريم و به عنوان هديه، با افتخار تقديم اقوام مي كنيم؟
در ميان هدايا و كادوها و قدردانی ها و تقديرنامه ها و همايش ها و تجليل ها، سهم صنايع دستي استان چقدر است؟ سهم هنرمندان و خوش نويسان و نقاشان و ... مازندراني؟
به خانه هاي نو كه مي رويم، به عروس و داماد جواني كه سر مي زنيم، به خانه ي دوست عزيزي كه مي شتابيم، براي چشم روشني و هديه چقدر به كالاي ايراني، چقدر به صنايع دستي حاصل دست هنرمند صبور هم استاني مان فكر مي كنيم؟
مديراني كه مي خواهند در همايش ها، شعار سال را تبيين كنند و پر حرارت و با صلابت از توليد ملي بگويند، قلم به دستاني كه دغدغه ي توسعه استان و كشور را دارند، مردماني كه نگران آينده خود و فرزندان خود هستند، روابط عمومي اي كه مي خواهد در فرهنگ سازي توليد و كار و سرمايه ايراني بكوشد، همه و همه ي ما اگر در عمل مصرف كننده ي مستمر، پي گير و با اهتمام كالاي ملي نباشيم ، آيا امكان تحقق دغدغه هاي مان براي توسعه و پيشرفت و رونق كسب و كار و اشتغال هست؟