پنجشنبه 22 تير 1391-0:12

دود و زندگی

چرا اعتیاد زشت است؟همیشه ناشناخته ها عجیبند. چند سال پیش در یک فیلم سینمایی شخصی در حال دزدی نشان داده می‌شد. به دخترم گفتم : دیدی؟ به این کار می گن دزدی و به این آقا می گن دزد. دخترم گفت: ولی این که آدمه!


 مازندنومه،بهارک همتی: تا قبل از این که دنیا را بهتر ببینم و بشناسم، نمی‌دانستم معتاد کیست و چرا در برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی این قدر معتاد را به صورت اهریمنی دیوسیرت نشان می‌دهند؟

 کسی که بچه هایش را کتک می‌زند و فرش زیر پای شان را می‌فروشد و حاضر است برای یک گرم مواد به توزیع کنندگان التماس کند و شرافت انسانی خود را بفروشد...

همیشه ناشناخته ها عجیبند. چند سال پیش در یک فیلم سینمایی شخصی در حال دزدی نشان داده می‌شد. به دخترم گفتم : دیدی؟ به این کار می گن دزدی و به این آقا می گن دزد. دخترم گفت: ولی این که آدمه!

 این مثال را آوردم که بگویم حالا قضیه ما شده. پیش از این در مورد معتاد ذهنیتی فضایی و انتزاعی داشتم. نمی‌دانستم این امکان وجود دارد که شخصی ببیند برادر، همسر، نزدیکترین همسایه، استاد یک رشته هنری، چند نفر از بستگان،همکار بسیار نزدیک یا هر شخص دیگری گرفتار شود.

 با گذشت زمان و وارد شدن در عرصه های مختلف جامعه و همچنین زیاد شدن این پدیده، ترسی که داشتم تبدیل به اظهار تاسف شد.

 در این جا می‌خواهم مطالبی که در ذهن دارم و با زیر نظر گرفتن رفتارهای چند معتاد در ذهنم ایجاد شده است دسته بندی کنم:

 1-بدن معتادها بیمار و ضعیف است. مواد مخدر بدن را ضعیف می‌کند. بنابراین آن هایی که تمکن مالی بهتری دارند و می‌توانند مواد غذایی بهتری مصرف کنند، در اثر اعتیاد فشار زیادی را تحمل نمی‌کنند. هرچند مواد مخدر جدید آن قدر اثر قوی و مخربی دارند که قوی‌ترین انسان ها را از پا در می آورد.

 از طرفی وقتی معتادی برای مدت کوتاهی مصرف نمی‌کند، نیاز به مصرف دوباره پیدا می‌کند و این امر روند تخریب جسمش را تشدید می‌کند.

 2- قیافه و وضع ظاهری کسی که مصرف روزانه دارد و همچنین صدا و لحن حرف زدن او، دقیقا مشخص کننده وضعیت اوست.

کسانی که در این مورد درگیری ذهنی دارند، دیگر به راحتی و از روی رنگ پوست و چهره و صدای اشخاص می‌توانند اعتیادشان را حدس بزنند.

 3- از لحاظ رفتاری معتاد دروغگو است. البته امروزه برای پیش رفتن در زندگی،اکثر افراد مجبورند دروغ بگویند یا حداقل بخشی از حقیقت را کتمان کنند، ولی یک معتاد، به ویژه اگر خانواده اش در جریان نباشند، مجبور است برای مصرف مواد تنها باشد یا به جایی برود که سرزنش نشود.

 این امر بیشتر در جمع دوستان همگن صورت می‌گیرد. خوب برای شخصی که خانواده دارد به راحتی میسر نیست که تنها باشد یا به اماکن ویژه مصرف مواد برود. زیرا باید به خانواده اش توضیح بدهد. بنابراین مجبور است دروغ بگوید.

 این افراد گاهی آن قدر در دروغگویی افراط می‌کنند که خودشان هم می‌دانند کسی حرف شان را باور نمی‌کند. ولی عادت به دروغ گفتن هم اعتیاد دیگری مضاف بر دیگر عادات ایشان است.

 4- معتاد همیشه در حال پنهان کاری است. بنابراین در گوشه های ذهن خود همیشه دغدغه دارد و همین امر اعتماد به نفس او را کاهش می‌دهد و او را شخصی وابسته و به اصطلاح آویزان بار می‌آورد.

 5- تمکن مالی معتادها رو به کاهش است. زیرا هرچند هم که مواد مخدر مثل آب نبات و به همان قیمت آب نبات در دسترس افراد 9 سال به بالا باشد، ولی وقتی کسی اعتیاد به مصرف داشته باشد، مخارجش افزایش می‌یابد. ضمن آن که بیشتر معتادها از مشاغل خود اخراج می شوند و یا نمی‌توانند جایی استخدام شوند که این امر هم تمکن مالی آن ها را کاهش می‌دهد.

 البته در جامعه امروزی ما که خودخواهی ها افزایش پیدا کرده و حریم های خصوصی وسیع تر شده اند، افسردگی ها و احساس تنهایی گریبانگیر اکثر افراد شده است و هرکسی می‌خواهد به نوعی خود را سرگرم کند. بنابراین اعتیاد فقط مصرف مواد مخدر نیست، بلکه نت گردی، بازی های رایانه ای و موبایلی، کتاب، فیلم، تماشای فوتبال و انواع دیگر تفریحات سالم و ناسالم چنان وقت افراد را پر می‌کند که زمانی برای رسیدگی به امور فردی و اجتماعی نمی‌ماند.

 افراط در هر کاری اعتیاد آور است و عواقب بدی دارد. این هم شاهدی عینی برای ماجرا. حکایت غم انگیز و تاسف بار: http://fenap.blogsky.com/1391/04/21/post-120/