شنبه 14 مرداد 1391-11:56
فصل التهاب و غریزه
گزارشی متفاوت از دنیای نوجوانی/خانواده ها فقط پول می دهند و برای شان مهم نیست نوجوان شان چه می کند؟!
مازندنومه،ربابه حسین پور:نوجواني دوره اي پرالتهاب در زندگي فرد است، دوره اي كه كودك زماني را طي مي كند تا به بزرگسالي برسد ،بين سنين ۱۲ تا ۱۸ سال که به دوره گذار از كودكي به بزرگسالي معروف است.
در این دوره،نوجوان انرژی زیادی دارد و به همان اندازه نيز اسرار ؛ مگوها و پرسش هایی كه او را به سمت همسالان سوق مي دهد. بي توجهي به فراز و نشيب دوران نوجوانی چه بسا منجر به مشكلات غيرقابل جبرانی شود.
نوجوان اگر نتواند انرژي سرشارش را بخوبی تخلیه کند، به شیوه نادرست رو می آورد و اگر هم خانواده فضاي خوبي را برايش مهيا نكنند در برقراري رابطه با همسالان دچار انحراف هايي خواهد شد كه ممكن است وي را به سمت فعالیتهای خطرناک سوق دهد.
نيازهاي نوجوان در این دوره حساس زیاد می شود و اگر به طور طبيعي مورد توجه قرار نگيرد، وی را دچار آشفتگي و سرخوردگی می سازد،خواسته هایی که دائماً در حال تغيير است و گاه والدین در برابر حجم عظیم و متفاوت خواسته ها پریشان می شوند.
در این دوره از زندگی که شخصیت کودک در حال شکل گیری است والدین باید برای فرزند نوجوان شان برنامه ریزی کنند چرا که «اگر آنها را به كاري مشغول نكنند، آنها والدین خود را گرفتار مي كنند.»
بي برنامگی لطمه بزرگی به کودکان و نوجوانان می زند و مانع از رشد شخصیت آنان می شود. روانشناسان معتقدند بي برنامگي هميشه منجر به بي نظمي و گاهي كجروي مي شود.
* تابستان و بی برنامگی
تعطیلی مدارس و آغاز فصل تابستان یکی از ایامی است که شور و شعف بچهها بیشتر میشود.
افزوده شدن به حجم ساعات بیکاری و فراغت آنها بدون داشتن هیچ برنامه و هدفی، نه تنها مفید و سازنده نیست،میتواند خطرساز و مشکل آفرین باشد.
نوجوانان در این دوره از فراغت شان تمایل دارند بیشتر به تفریح و بازی بپردازند به طوری که اغلب آنها بدون آگاهی از محیط اطراف شان، در مکانهایی حضور مییابند که پیامدهای خوشایندی برای شان ندارد.
يكي از زمينههاي پيدايش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفاده نادرست آنها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولاني و بيبرنامه نوجوانان را عاصي و سرگردان ميكند. آنها به تدريج سرخورده و مأيوس ميشوند و در نتيجه به دنياي درون خويش پناه ميبرند و در كُنج خلوت و انزوا راهي براي مشغوليت خود ميجويند.
هر سال با رسیدن فصل تابستان برخی نهادها و سازمان های مرتبط با دانش آموزان و جوانان با تخصیص بودجهای جداگانه برای سه ماه تعطیلی دانشآموزان برنامه ریزی میکند و نام آن را « غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان » میگذارند!
اوقات فراغتی که فقط به یک اردوی چند روزه تفریحی و زیارتی ، شرکت دادن در برنامه رنگ کردن دیوارهای مدرسه،آموزش قرآن در مساجد یا از این قبیل برنامههای معمولی با اثرگذاری کوتاه مدت خلاصه می شود که در نهایت به رفع تکلیف مسوولان می انجامد.
اوقات فراغت باید منجر به بروز خلاقیت، استعداد و تقویت حس مشارکت نوجوانان در دوران پرخطر نوجوانی شود البته خانواده ها هم در این زمینه کمتر مسوولیت پذیرند!
*خانواده ها فقط پول می دهند
در گذشته خانواده ها، فرزندان شان را در تعطیلات تابستان به دنبال یادگیری فن و هنری می فرستادند تا اوقات فراغت را به بطالت نسپرند و هنری را هم برای اداره زندگی آینده بیاموزند که البته نقش بسیار موثری هم در سرنوشت آنها می گذاشت.
بسیاری از مشاغل امروز در دنیای بیکاری و رو آوردن جوانان به اشتغال کاذب و یا گرایش به بی هدفی و بیراهه ها نتیجه همان دوراندیشی پدران و مادران گذشته است.
انتظار می رفت با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی نسل حاضر قدرتمندتر ظاهر شده و صاحب مهارت و فنون مناسب با نیاز روز شوند و بتوانند با برنامه ریزی درست از سوی خانواده ها زندگی خود را تامین کنند، اما ظاهرا والدین نسل کنونی در مقابل پدران و مادران شان چنان درگیر رفع مشکلات معیشتی شده اند که مهمترین حاصل زندگی شان را به حال خود رها کرده اند.
آن ها برنامه ای برای فرزندان خود ندارند و صرفا با فرستادن بچه ها به انواع کلاس های تقویتی ،زبان های خارجی ،موسیقی و ...و پرداخت هزینه ها از خود رفع تکلیف کرده و تصور می کنند چون فرزندان شان در چنین کلاس هایی حضور دارند و آنها همین قدر که تلاش می کنند تا از پس شهریه های سنگین برآیند دیگر نیازی به پیگیری و اطلاع از روند آموزشی و تربیتی نیست.
دوستی تعریف می کرد چند نفر از بستگان آنها که هنوز به نوجوانی نرسیده اند در دنیای عجیب سیستم نرم افزاری کامپیوتر وارد شده و در همین سن اندک به تجارت الکترونیکی روی آوردند و خانواده های شان هم در پوست خود نمی گنجند.
البته اینکه فرزندانی در کشورمان به چنین نبوغی دست یافته اند جای بسی خوشحالی است اما پدران و مادران آنها که نهایتا از کامپیوتر در حد روشن و خاموش کردن سر در می آورند چگونه می توانند آنها را کنترل کنند تا سر از دنیای وحشی اینترنت ، چت و استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی در آستانه بلوغ جنسی و هزاران معضلات مختص این دوره پر خطر .... در نیاورند؟
*هر کسی به راه خود می رود!
گرچه نسل جدید بسیار باهوش هستند، در دور زدن پدر و مادران و مربیان خود هم به همان اندازه ذکاوت دارند.
پسر 15 ساله ای را می شناسم که عزیز دردانه خانواده اش است. روزی به اردوی تفریحی مدرسه رفت، خانواده خوشحال بودند که با جمع دوستان مدرسه به گشت و گذار می رود اما در همین اردوی سالم تفریحی اين نوجوان در بطری نوشابه اش الکل سفید می ریزد تا سرخوشی بیشتری به وي دست دهد و در اين راه جمعي از دوستانش را هم با خود همراه مي كند و ....
یا پسر نوجوان دیگری را می شناسم که هنوز 18سالش نشده اما چند دوست دختر دارد و هر لحظه مشغول مکالمه تلفنی با آن هاست،قرار و مدار می گذارند و باکی هم از کسی ندارد،حتی پدرو ماردش!جالب این که دخترهای دور و برش ، برایش کادو می خرند و حتی پول شارژ تلفن او را می دهند تا برای شان زنگ بزند!
نوجواناني كه روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بيبندوبار دوست و رفيق هستند، كمكم به انحرافات كشيده ميشوند و تحت تأثير امور شهواني قرار ميگيرند.
نفوذپذيري نوجوانان از دوستان و همسالان بيش از ساير گروهها است. در سنين بلوغ صحبتهاي آهسته و در گوشي بين نوجوانان بيشتر ميشود و محور اين گفتگوها، غالباً پيرامون مسايل جنسي و امور شهواني است كه به صورت مخفيانه و به دور از انظار بزرگترها طرح ميشود.
نوجوانان از نيروي سرشار و فوقالعادهاي برخوردارند. اين نيرو اگر در زمينههاي ديگر مورد استفاده قرار نگيرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرايط سني نوجوان در قالب امور جنسي و شهواني ظاهر خواهد شد.
يكي از علل و عوامل انحرافات جنسي و به طور كل انحرافات اخلاقي، محيط آلوده و محركهاي شهواني است.
محيط از طريق وارد نمودن عناصر محرك در گرايشهاي انحرافي، منجر به طغيان غريزه جنسي در نوجوان ميشود.
مسايلي از قبيل بدحجابي، بيحجابي، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، سريالهاي تلويزيوني و فيلمهاي خارجي و همچنين استفاده نادرست از اينترنت در تحريك شهوت و غريزه جنسي نوجوان مؤثر است.
شايد براي برخي از نوجوانان يادآوري و تذكر مسايل ديني و اخلاقي چيز بيهوده و غير ضروري تلقي شود، زيرا آنها نه در فكر سلامت خويش هستند و نه مسايل اخلاقي و ديني را ميپذيرند،
نوجوانی دوره مهم و حساسیت؛دور و بر ما پر است از نوجوان هایی که دوست/دوستانی از جنس مخالف دارند و هر روز ساعت ها با آن ها مکالمه تلفنی و اینترنتی دارند،با هم قرارهای شبانه می گذارند،با دوستان شان به تماشای فیلم های خاص می نشینند،برای این که بگویند بزرگ شده اند اهل دود و نوشیدنی های غیرمجاز شده اند،احترامی برای والدین خود قائل نیستند و کار خود را می کنند،درس نمی خوانند و تنبل و تن پرورند،گاه بی ادب می شوند،پرخاشگرند و در یک کلمه نوجوان هایی را اطراف مان می بینیم که غیرقابل تحمل اند و این ها همه از دامان پدر و مادرهایی آراسته و پیراسته ظهور یافته اند و این گونه شده اند.
اين نوجوان ها با چنين رفتارهايي فردا راهي جامعه مي شوند ؛ براي خودي نشان دادن در جمع همسالان چاقو به دست مي گيرد و تهديد مي كند و رفته رفته تهديدش عملي مي شود و چه بسا مرتكب قتل و هزاران جنايت ديگر شود.
اينها همه نتيجه سهل انگاري و عدم نظارت درست والدين و بی برنامگی برای نوجوانان شان است که امروز رفتارهايشان به عنوان تهدیدي جدی برای جامعه تلقی مي شود. پدر و مادر گرامی،ما متهمیم!
ایمیل نویسنده: (heyran55@yahoo.com)