يکشنبه 22 مرداد 1391-23:17
يك دل و دو دلبر/اگر استانداری ایراد دارد،نمایندگان هم کم اشتباه نبوده اند
در انتقاد از طرح تحقیق و تفحص از استانداری مازندران/مطمئنا"مردم آن قدر عقل و درايت دارند كه بفهمند فريادهاي هم پيمانان و شركای سابق سياسي همين آقايان در استانداری،امروز نه ازسرلطف،كه چه بسا غرق شدگي اميال و آرزوهاي پيمان هاي بسته شده درگذشته و به بن بست رسيدگي و نافرماني منصوب شدگان آنان را به يادمي آورد،و لابد تاوانش را امروز بايد ديگران بپردازند.
مازندنومه،سیاوش اسلامی سوادکوهی:نخستين آوردگاه سياسي و اجتماعي مجلس نهم براي مردم مازندران،طرح بحث تحقيق و تفحص از عملكرد استانداري مازندران است که جدي ترين جدال سياسي سنوات اخير را در زمين بازي سياسي كه مختص اصولگرايان دولت و مجلس در جامعه ي استاني است،براي اولين بار در كشور پدید آورده است.
با اين طرح نمايندگان ،جامعه ي استاني درحال وارد شدن به فاز جديدي از منازعات سياسي است که نتيجه آن هرچه باشد يك دستاورد براي منتقدان و مردمي است كه مصائب و مشكلات ناكارآمدي استان را با زبان بي زباني بارها گفته اند،ولی همواره همه ي مدعيان امروزي ، يا آنها را پشت گوش انداختند و ياخودشان را به نديدن و نشنيدن زده بودند.
از نشاندن مديران استاني بي تجربه و كم تجربه،به رغم يكدست بودن قوا تا ناكارآمدي و ناتواني در اداره ي جامعه ي استاني و اکنون طرح تحقیق و تفحص،در واقع محاكمه سياسي متحدان سياسي خود می باشد كه نتوانسته اند و يا توان آن را نداشته اند كه بتوانند مطالبات جامعه استاني را مديريت كنند،بنابراین تصمیم گرفته شد دوستان سابق شان را این گونه به مسلخ ببرند.
نكته حائز اهميت آن است كه فراموش نشود هر تحليل و نقد و نظري که نگاشته مي شود-اعم ازموافق ومخالف-بايد از قبل دانست كه ميدان و زمين بازي پيش رو،تعلق تام به "اصول گرايان دارد؛در واقع دو طرف بازي ازجمع اصول گرايان هستند وشكافي كه متصوریم از نوع شكاف در جريانات سياسي منتقد و يا مخالف دولت و مجلس نیست.
نگارنده چند نكته ظريف را به بضاعت داده هاي نوشتاري كه تاكنون در این رسانه در معرض دید مخاطبان قرار گرفته اضافه و بخشي ازاهداف ارائه شده درجهت منافع مردم و جامعه ي استاني را بررسي مي کنم که ممكن است پس از اظهارنظرات جديد و طرح بيشتر از صاحب نظران مطلبي جديدتر نيز مورد توجه قرار گیرد.
1) پيشنهاد تحقيق و تفحص ، از طرف يكي از نمايندگان و از زبان مجمع نمايند گان استان مازندران بر عملكرد مجموعه ي استانداري مازندران ، ورود به قواعد بازي سياسي و روند مديريت سياسي استاني را محل منازعه و مناقشه اي براي وزن كشي سياسي معتقدان يك كاسه كردن قدرت نموده است.
اينكه طرح مسئله در ابتدا با به رخ كشيدن قدرت سياسي براي پيشرفت و توسعه استاني و در نهايت به نفع مردم بدل شود،تا چه اندازه مي تواند مقرون به واقعيت باشد،قضاوتش با مخاطبان است.
در افواه عمومي گفته مي شود تمنيات وخواهش هاي سياسي در آستانه ي انتخابات بعدی،براي طرفين ،محملي براي قرباني كردن منافع مردم شده و مي خواهند هوسبازانه با مهره هاي شطرنج صفحه ي سياست به مسلخ بردن اميد و آرزوهاي جامعه را تجربه کنند.
در هر صورت شايد هيچ تحليلي راه بجايي نبرد و مشخص نیست جامعه در آينده بسترچه حوادثي می شود؟!
2) طرح تحقيق و تفحص حق قانوني و مسلم نمايندگان است،اما نكاتي مغفول نيز براي طراحان آن وجود دارد كه توجه به آن حائزاهميت است.
وضع موجود آئينه ي تمام نماي سكوت نابه جاي برخي ازموافقان طرح در مقطعي از دوران مسئوليت شان درسنوات اخير در اركان قدرت است كه نمي توان به سهولت ازكنارش عبور کرد.
با يك داوري منصفانه مي توان شهادت دادكه ريشه ي بسياري از نابساماني هاي مديريت استانداري،سپردن امورحساس وسرنوشت سازمديريت كلان جامعه ي استاني به دست كساني است كه ازقضا امروز نام شان دراين طرح قرار دارد و مسببان تمام مساعي خويش را درمشروعيت بخشي به آنان دريغ نداشته اند،درحالي كه امروزجزء پيشگامان تفحص از آنان هستند!
سکوت گذشته و اعتراض کنونی این نمایندگان،بر ابهامات طرح و واضح نبودن اهداف نزد عقلاي قوم و باورمندان به خالي از غرض و مرض سياسي آنان مي افزايد!
مطمئنا"مردم فهيم و دانش آموختگان صبور و بعضا"بيكار(!)جامعه ي استاني آن قدر عقل و درايت دارند كه بفهمند فريادهاي هم پيمانان و شركای سابق سياسي همين آقايان،امروز نه ازسرلطف،كه چه بسا غرق شدگي اميال و آرزوهاي پيمان هاي بسته شده درگذشته و به بن بست رسيدگي و نافرماني منصوب شدگان آنان را به يادمي آورد،و لابد تاوانش را امروز بايد ديگران بپردازند.
3) الي ماشا الله درسال هاي اخير در همين مازندران جفاهايي شده كه كسي ككش نگزيده است و برخی از این نمایندگان تاکنون به منافع "فرودستان "جامعه به درستی ننگریسته اند و اين گونه درتقابل با ياران خويش قد علم نکرده اند.(مگر نمايندگان جديد كه بحث ديگري است.)
به راستي آيا تضيیع حقوق مردم،يك نمايش قدرت در پس پرده ي "چيز"خواهي هايي نیست كه ازطرف استاندار و اعوان و انصارش محقق نشده است؟
آيا نماينده اي چون آقاي مقيمي كه از قضا درمجلس هشتم نيز حضورداشت،صداي خيرانديشان و مصلحان اجتماعي را كه داد از ناهنجاري هاي متعدد و حق كشي هاي جانكاه مردم در تبعيض و غارت رفتن منابع و ثروت و هنجارهاي جامعه،که توسط ناباوران نورسته ي درقدرت سياسي استاني صورت مي گرفت، نمي شنيد؟
صادقانه بگويند چراخموشي گزيده بودند؟درحالي كه به سهولت بايك موضعگيري حق طلبانه و به جا مي توانستند از حق كشي ها جلوگيري و ازحقي صيانت کنند!آيا آن سكوت ، اين مصيبت ها را به بار نيآورده است؟
آقاي مقيمي و عزيزان نماينده! آن سكوت،امروز حتي نان را از سفره ها برچيد. امروزكمتر رمقي براي مردم در باور به احيا و ستاندن حقي مانده است كه مردم بخواهند بدان دل ببندند!مردم كمي تاقسمت زيادي بي باور شده اند.اگر "راست" مي گوييد بجنبيد ...
نگاهي به آمار طلاق و اعتياد و بيكاري و نابهنجاري و...بيندازيد! اخلاق كه زخمي شده است!مروت و مردانگي كيميا گشته! دو رويي و رياسكه ي رايج جامعه شده! ازخودباختگي و تزوير امتيازمي گيرد...اينها همه محصول تفكري است كه همه را عاصي کرده است.شما صداي مردميد قدري بجنبيد.
4) همه به ياد بياوريم سخنان منتقدان منصفي كه افراد به كار گمارده شده در مناصب حساس سياسي و استاني را واجد شرايط نمي دانستند و چنين روزهايي راپيش بيني مي كردند،اما"گربه" رقصاني عده اي در ميدان سياست ، آن قدر بر تقدس گرائي از چهره هاي بدلي مذهبي از بعضي افراد مغضوب شده ي امروز،امر را بر بسياري ازمتدينين مشتبه کرد كه از آنان به مثابه "شير"مطيع ياد مي كردند!به راستي آيا اين تاوان ها قابل جبرانند؟
شايد آخرين آوردگاه اصولگرايان دراداره جامعه ي استاني،با خط و نشان كشيدن آقاي استاندار-كه عنوان نمودند عزل و نصب ها مربوط به دولت است و ربطي به ديگر قواندارد-نقبي به فرمايش رئيس جمهوری محترم باشد كه قوه مجريه را در راس قوا مي دانند و ازاين منظر،ممكن است علمك هاي هشدارآميز،حد وقواره ي آن در كش و قوس جدال نمايندگان و مديران استان جلوه گر شود،اما ممكن است اين روند به صلاح نباشد.
نمايندگان دراين راستا مي توانند با فشارآوردن بر وزارتخانه هاي مسؤل در تعقيب وعزل استاندار و يا معاونت هايي قاصراقدام كنند و از طریق نهادها و سازمان هايي كه كارشان رسيدگي به تخلفات است در اولين فرصت اطلاع رساني كنند.
البته يك شرط هم به مردم شريف استان بدهيد كه اگر زبانم لال متخلفان راشناسايي كردید،در راستاي منافع مردم عملا"و علنا"از آنان نام برده شود و آن وقت نگويند مثلا"ع- ط استاندار مازندران یا ه-ا معاونت...!
اگر اين توان را داريد اين گوي و اين ميدان ، تا شايد بخشي از آن قصور سال هاي ماضي نسبت به جامعه و مردم راجبران كنيد. به امتحانش مي ارزد كه نماينده ي مردم باشيد و حافظ منافع آن ها!
یک نکته بگویم و تمام...اگر استانداری ایراد دارد،شما نمایندگان نیز کم اشتباه نبوده اید.بی معنا در بسیاری از مواقع سکوت کردید،نیرو و مدیر از حلقه خود معرفی کردید،در عزل و نصب ها دخالت کردید،اگر معاونت فلان در پروژه هاي فلان پل و فلان محله آن كار راكرد،اگر معاونت و مديركل فلان،پول ها و بودجه هاي استاني را به شهر و ديار خودش اختصاص داد،اگر فلان كارمند عادي یک شبه شد مديركل،اگر فرهيختگان به كاري ديگر مشغول شده اند و برخی متظاهران آراسته درمسند نشسته اند،اگر...يعني جامعه درايستگاه خودش نيست و شما نماینده محترم هم مقصرید که با سکوت و همراهی و دخالت تان باعث بروز این وضعیت شده اید.
نمی دانم،اما یحتمل همه ي اين گفت وشنودها و جنجال های رسانه ای در آینده به علت توازن قدرت ،نه تنها هيچ دستاوردي براي مردم نخواهد داشت، به دلیل ضيق زمان و حوادث منطقه اي و بحث هايي از قبيل امنيت ملي و مصالح و منافع كشور و مانند این ها ره به هيچ جا نخواهد برد و تنها اين مردم مازندران می مانند و انبوهي ازمصيبت هاي رنگارنگ!