دوشنبه 13 شهريور 1391-19:17

دنیای کامنت ها/به شعور مخاطب احترام بگذاریم

نقدی به مازندنومه و پاسخ ما/مطالب ارایه شده از سوی کامنت گذاران نیز به هیج وجه نظر مدیریت سایت نیست و ما آمده ایم تا فضاسازی کنیم و نظرات افکار عمومی را در اتاقی شیشه ای به دست مخاطبان دیگر و نیز کاربدستان برسانیم/باور ما این است که هر کامنتی قابلیت انتشار دارد،مگر این که خلافش ثابت شود.


مازندنومه،سردبیر:دوست و همکار رسانه ای ما -ایرج نیاز آذری-تشخیص داده از میان انبوه مسایل و مصایب موجود در استان و موضوعات مهمی که گریبان گیر مازندران است،وقت بگذارد و درباره چند کامنت مخاطبان مازندنومه،مطلبی را در وبلاگش بنویسد! 

شاید موضوع آن قدرها هم بی ارج نیست و لابد ما "ساحت مقدس رسانه و اندیشه را آلوده کرده ایم!" و خود خبر نداریم!

با پیامک همو خبردار شدم که نوشته ای در انتقاد از ما را برای خود ما فرستاده تا انتشارش دهیم؛هر چند از اواخر هفته گذشته خارج از استانم،ابتدا از دوستان خواستم تلفنی بگویند که موضوع چیست و بعد خودم در اولین فرصت،مطلب را در کافی نتی خواندم.شما هم بخوانید:

«چندی است که کامنت های ذیل مقالات کارشناسی در سایت وزین مازندنومه از حد اعتدال و انصاف خارج شده و متاسفانه این رسانه وزین استانی را از مدار فرهیختگی دورنموده و به سمت رسانه های زرد سوق داده است.

مازندنومه پایگاه فرهنگی اندیشه ورزان مازندرانی است وشایسته نیست این رسانه از موازین حرفه ای خود فاصله بگیرد.

از آقای علی صادقی دوست فرهیخته ام انتظار نداشته و ندارم کامنت هایی که متضمن توهین و اشاعه تنش می گردد را درج نمایند.

برهمین اساس چند توصیه مشفقانه به مدیر محترم سایت و مخاطبان عزیز دارم.

۱- درج کامنت های احساسی  و غیر اخلاقی که معلوم نیست نگارنده آن کیست  ذیل یادداشت عالمانه یک محقق و کارشناس خبره در حقیقت زیر سوال بردن شان رسانه و مخاطبان آن  است.

۲- لازم نیست رسانه برای مهم جلوه دادن یک موضوع هر نوع کامنتی را درج نماید. هرچند درج نظرات موافقین و مخالفین یک دیدگاه  امری معقول است. البته  کسی انتظار ندارد توان علمی و کارشناسی همه مخاطبان به اندازه نویسنده مقاله مذکور باشد. 

۳- اساسا مطلب هرکسی که مشخصات خود را نمی گوید هیچ ارزشی ندارد. و بطور قطع می گویم این کامنت گذاران بی نام و نشان نه بابلی اند و نه ساروی ! بلکه عده ای مغرض و بیمار که قصد تفرقه و تشتت بین  برادران ایمانی دارند وگرنه هرکسی که حرف حساب دارد از گفتن نامش ابایی ندارد . چه آنکه خودم برای طرح دیدگاه هایم هزینه های زیادی پرداختم.

۴ تعصبات شهری نباید به توهین و تخریب شهروندان دیگر منجر شود . من به عنوان یک بابلی متعصب به ساروی های عزیز افتخار می کنم وپیشرفت ساری یا هرشهر دیگر این کشور مایه مباهات  خود می دانم .

۵- از مخاطبان عزیز انتظار می رود ساحت مقدس اندیشه را با ارسال کامنت های کم ارزش تنزیل ندهند و بادرج نظرات کارشناسی ( موافق و مخالف ) در مباحث حضور کارشناسی و اندیشمندانه داشته باشند.

۶- سایت های مجازی  بهترین پایگاه برای تبادل اندیشه و در عصرحاضربسان تالارگفت وگوی در هم افزایی اندیشه ها و بالابردن سطح معلومات مخاطبان موثرند.

۷ اندیشه ورزی و ساحت مقدس رسانه ایجاب می نماید با سعه صدر در مباحث ورود پیدا کنیم و لزومی ندارد از طرح نظرات خود  در مخالفت و نقد یک دیدگاه هراسی داشته باشیم . و معمولا روحیه محافظه کاری ایرانی ها بخصوص  مازندرانی جماعت  مانع از طرح صریح دیگاه ها ست و از طرفی  متاسفانه مخاطبان موافق کمتر نظرات خود را منعکس می کنند.»


مطلب را که خواندم دیدم نویسنده خود پاسخ انتقاد خود را(حداقل در سه بند)داده است و ما را از جواب مطول بی نیاز کرده است:

- درج نظرات موافقین و مخالفین یک دیدگاه  امری معقول است. البته  کسی انتظار ندارد توان علمی و کارشناسی همه مخاطبان به اندازه نویسنده مقاله مذکور باشد.

-سایت های مجازی بهترین پایگاه برای تبادل اندیشه و در عصرحاضربسان تالار گفت وگوی در هم افزایی اندیشه ها و بالابردن سطح معلومات مخاطبان موثرند.

-اندیشه ورزی و ساحت مقدس رسانه ایجاب می نماید با سعه صدر در مباحث ورود پیدا کنیم و لزومی ندارد از طرح نظرات خود  در مخالفت و نقد یک دیدگاه هراسی داشته باشیم .

اگر بپذیریم که درج نظرات موافق ومخالف امری معقول است و کامنت گذاران، توان علمی نویسنده مطلب را ندارند و اگر قبول داشته باشیم که سایت ها محلی برای تبادل اندیشه و تالار گفت و گو هستند و باید با سعه صدر هم ورود پیدا کرد،پس اختلاف ما و شما در کجاست؟

ما هم دقیقا" به همین دلایلی که شما گفته اید کامنت های کاربران را-حتی المقدور به صورت کامل و بعضا" با ویرایش و ادیت-به نمایش می گذاریم.

بارها در همین سایت گفته ایم که در دنیای حاضر رسانه را تعداد مخاطب برجسته نمی کند،بل اصل و مهم، رضایتمندی و اقناع مخاطب است.

 رسانه های مطرح دنیا اکنون به سمت برنامه ها و موضوعات تعاملی می روند و برنامه ها و موضوعاتی را نمایش و انتشار می دهند که طرح آن ها بر مبنای مخاطب استوار است(نمونه معروف و موفق برنامه های تعاملی و مخاطب محور،برنامه «نوبت شما»ی بی بی سی فارسی است.)

در سایت ها و رسانه های مجازی هم می توان با ایجاد تالار گفت و گو و ایجاد بحث و فحص و امتیاز دهی به نظرات و ایجاد جدل میان کامنت گذاران، به نوعی به سمت مخاطب محوری و کار تعاملی بین رسانه و مخاطب پیش رفت.

در همین راستا ما تلاش کرده ایم،فضا را تعاملی کنیم تا مخاطبان موافق و مخالف به بحث و جدل با یکدیگر بپردازند.

مطالب ارایه شده از سوی کامنت گذاران نیز به هیج وجه نظر مدیریت سایت نیست و ما آمده ایم تا فضاسازی کنیم و نظرات افکار عمومی را در اتاقی شیشه ای به دست مخاطبان دیگر و نیز کاربدستان برسانیم.

باور ما این است که هر کامنتی قابلیت انتشار دارد،مگر این که خلافش ثابت شود.هر چند برخی همکاران ما عکس این قضیه را باورمند هستند.

البته آقای نیازآذری در مطلب شان کلی گویی کرده اند و مصداقی نگفته اند منظور کدام نوشته ما و کدام کامنت مخاطبان است! آیا مثلا" اگر زیر مطلبی درباره شهرشان-بابل-کامنتی به قول نویسنده احساسی و غیراخلاقی(!؟)آمده باشد،باید آن را به همه کامنت ها و همه مطالب ما تعمیم داد؟

ما  هرگز با شما هم عقیده نیستیم که کامنت-حتی اگر ضعیف و غیرمرتبط با نوشته ای باشد-شان رسانه و نویسنده را زیر سئوال می برد،ولی باور داریم نمایش ندادن آن کامنت در واقع نوعی سانسورگرایی و بی احترامی به شعور مخاطب و بستن روزنه حرف و نظر است.

مخاطب نظرش را به امید انتشار در سایت می گذارد،و لازم نیست ما عقل کل شویم و با برتر نمایی به خواننده بد و خوب را آموزش دهیم.بهتر است اگر نظری ضعیف و نامناسب بود،خواننده های دیگر پاسخ اش را بدهند و مدیر رسانه امیدزدایی و مخاطب رنجی را که آفت رسانه است،از خود دور کند.

گمان کنم منظورمان را از انتشار بیشتر کامنت ها در مازندنومه-جز آن هایی که بار حقوقی ایجاد می کنند یا حاوی ناسزا و توهین آشکارند-فهمانده باشیم،پس این کار نه برای بزرگ جلوه دادن موضوع(به قول آقای نیازآذری)،بلکه به دلیل احترام به شعور مخاطب است.

 اگر آقای نیازآذری هزینه داده اند،جالب است بدانید که ما نیز هزینه داده ایم و می دهیم؛حتی هزینه هایی که همین کامنت های بدون نام و نشان بر ما تحمیل کرده اند!

مثلا" همین دادگاهی که به زودی تشکیل می شود و ما به خاطر دو کامنت-تاکید می کنم دو کامنت مخاطبان که اصرار بر نمایش شان داریم و اکنون هزینه زا و دردسر ساز  شده اند- باید در مقابل ادعاهای یک نماینده سابق مجلس از خود دفاع کنیم.

همین جا یادآور می شویم که خاصیت فضای مجازی و یکی از ويژگی های مهم اش این است که می توان در آن بدون ردپا و بدون شناسنامه نوشت و اظهارنظر کرد.

دلیل ندارد که هر فردی با نام واقعی اش در سایت کامنت بگذارد یا حتی مطلبی بنویسد؛هر چند واقع نگاری و نوشتن با اسم و رسم حقیقی نشان دهنده شجاعت فرد است،ولی به خاطر دردسرهایی که واقعی نویسی دارد،برخی از آن احتراز می کنند و شاید حق هم داشته باشند.

البته تصور نکنم آقای نیازآذری مشکلش اسم و رسم کامنت گذار باشد،او باید به اصل نوشته بپردازد نه این که دنبال تجسس در مشخصات افراد باشد!حالا گیریم که مخاطبان با اسم واقعی کامنت گذاشتند،چه دخلی به شما دارد؟آیا مگر همه مردم را شما می شناسید؟

 اگر بر فرض کامنتی با اسم واقعی باشد و حاوی توهین یا افترا ،بهتر است یا کامنتی که اسم و مشخصات ندارد و فحوای قابل قبولی دارد؟

این که آقای نیازآذری به بابلی بودن شان تعصب دارند یا به ساروی ها افتخار می کنند به خودشان برمی گردد و ربطی به مطلب انتقادی شان و  تیتری که برای ما زده اند ندارد،نصیحت شان هم به خواننده های ما که در بند پنجم آمده،به کاربران ارتباط دارد،اما در پایان یک جمله را از خود او نقل می کنیم که:« اگر با سعه صدر در مباحث ورود پیدا کنیم، لزومی ندارد از طرح نظرات خود در مخالفت و نقد یک دیدگاه هراسی داشته باشیم.»

ظرفیت ها را بالاتر ببریم،از هر مطلب کوچکی نرنجیم،هر چیزی را توهین و افترا فرض نکنیم و دموکراسی را تمرین کنیم،همین.