يکشنبه 16 مهر 1391-2:57

دردسرهای شغال/لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود!

 هر اردک یا مرغ خانگی به طور متوسط در سال 270 روز و به ازای هر روز یک تخم با معادل ریالی 81000 تومان به صاحبش سود می رساند؛حال اگر هر خانواده روستایی ده مرغ را بر اثر دست برد شغال از دست بدهد با احتساب قیمت مرغان سالانه یک میلیون تومان متضرر می شود.


مازندنومه؛یادداشت مهمان،مومن توپا ابراهیمی: افزایش قابل ملاحظه ی جمعیت شغالان در روستا های اطراف چالوس درد سر ساز شده است.

 چند سالیست که شغالان به صورت گله ای در میان باغات، اطراف طویله های دامی، و لانه های ماکیان پرسه می زنند و گاهی حتی حیاط خانه ها نیز تفرج گاه شبانه ی آنان می شود.

کم نیستند خانواده هایی که از پشت پنجره های اشکوبه های طبقات غیر همکف ساختمان یا از روی تراس ها شاهد شغالان یا شغالی در زیر پله های ساختمان ، پشت پرچین باغ مرکبات ،بوته های کیوی یا اطراف جالیز بوده اند.

 آنها در روز روشن تا فاصله ی چهار پنج متری حضور افراد ناگهان از پشت بوته های گل و گیاه یا درختان زینتی و گیاهان یاد شده، چون اجل معلقی بر سر مرغ، خروس، اردک، غاز یا بوقلمون فرود می آیند، بی آنکه به هیاهوی صاحب خانه توجه کنند با مهارت کامل آنان را می ربایند و ضرر قابل توجهی به روستاییان وارد می کنند.

زوزه های دست جمعی آنها موسیقی ناخوشایندی شده که شب ها را تا صبح همراهی می کند و با روشنای روز به خاموشی می گراید بی آنکه صاحب صدا به زیستگاه طبیعی خود بر گردد.

 با توجه به گرانی روز افزون گوشت مرغ، بسیاری از روستاییان به پرورش ماکیان روی آوردند. ارزش این جانوران در مقایسه با مرغان گوشتی و سالنی بسیار افزون تر است زیرا عموما جهت تخم گذاری نگاه داشته می شوند و استفاده از گوشت آنها در مرحله ی بعدی اهمیت است.

 هزینه ی نگهداری آنها هم چندان چشمگیر نیست، زیرا با گردش آزاد در اطراف حیاط خانه از حشرات تغذیه می کنند،مار ها و خزندگان را دفع می نمایند یا عمدتا ریزه خوار سفره ی صاحبان خود هستند، پیش از آنکه خود به عنوان خوراک بر سر سفره حاضر شوند.

 روستاییان در سال های اخیر به علت افزایش گله ی شغالان و تغییر کنام آنان بنا به دلایلی نامعلوم از جنگل و بیشه به اطراف لانه و خانه، همه روزه تعداد قابل توجهی از ماکیان خود را از دست داده و متضرر شده اند.

خانواده ای که با هزار زحمت مرغ یا اردکی را از چنگال گربه و کلاغ رهانید و به ثمر رسانید،باید بتواند به طور متوسط هشت یا نه ماه از سال را از تخم آنان بهره ببرد.

 با یک حساب سرانگشتی می شود دریافت هر اردک یا مرغ خانگی به طور متوسط بی هیچ هزینه ای در سال 270 روز و به ازای هر روز یک تخم با معادل ریالی 81000 تومان به صاحبش سود می رساند و پس از آن هم کرچ شده باعث افزایش دسته ی مرغان خانه می شود.

 حال اگر هر خانواده روستایی ده مرغ را بر اثر دست برد شغال از دست بدهد با احتساب قیمت مرغان سالانه یک میلیون تومان متضرر می شود.

 اگر بنا را بر این بگذاریم که در روستاهای جلگه ای شهرستان چالوس(سر جمع) فقط پانصد خانوار دچار چنین معضلی بشوند آمار مرغان از دست رفته به 5000 قطعه و تخم حاصل از آن به 1350000 عدد و معادل پولی آن0000 40500تومان می شود.

 اگر قیمت هر مرغ، خروس یا اردک از دست رفته را نیز معادل قیمت یک قطعه مرغ گوشتی بازاری محاسبه کنیم «ده هزار تومان» که البته بر اساس واقعیت موجود دو برابر آن خرید و فروش می شود وغاز یا بوقلمون هارا اصلا به حساب نیاوریم، جمعا پنجاه ملیون تومان قیمت دارد که چون بر قیمت کل تخم مرغ ها افزوده شود رقم درشت 410000000 تومان به دست می آید که قابل اعتناست.

 این رقم واقعی و جدی است، از این روی توجه و چاره اندیشی ادارات مسئول را طلب می کند.

*اتفاق زیست محیطی یا...؟

مرغان خانگی در طول حیات شان همواره طعمه ی شغالان بودند و ادبیات ما از کلیله و دمنه گرفته تا مرزبان نامه و اشعار شعرا، سرشار از قصه هایی است که در مورد این دو جانور ساخته و پرداخته شد.

تمثیل منظومی که در کتب درسی دوران ابتدایی ضرب المثل های «لعنت بر چشمانی که بی موقع بسته شود»و«لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود» همگی ما هنوز در ذهن داریم وچاره اندیشی خروس حکیم را در مقابل روباه حیله گر می ستاییم ،اکنون گویی رابطه ی مرغان خانگی و روبهان مکار باری دگر چون گذشته شده و صحنه هایی از کلیله و دمنه یا مرزبان نامه با بازی گری این دو هنر مند در حال اجراست.

 در سال های نه چندان دوری جنگل های کلارستاق همانند دیگر نقاط مازندران دارای شغال بود اما این شغالان کمتر در نقاط جلگه ای و درون باغات و اطراف تویله ها و لانه ها دیده می شدند.

 حال چه اتفاق زیست محیطی یا اقلیمی رخ داده که این گله های شغالان مذاق خود را تغییر داده،از خوردن مور، مار، قورباغه ، خارپشت و مردار ... سرباز زده به نوعی نزدیکی با انسان ها را برگزیده و در میان باغات و جالیزها و حیاط منازل می پلکند بر کسی مکشوف نیست؟!

آیا زنجیره ی غذایی آنها به نوعی از چرخه ی زیست گاه واقعی خارج شده یا بر اثر افزایش جمعیت خوراک موجود در جنگل کفاف این جمعیت را نمی دهد؟

 این موارد پرسش هایی هستند که نظر کارشناسان را طلب می کند و چاره گری سازمان حفاظت محیط زیست و اداره ی جهاد کشاورزی را.

*شغال بیشه مازندران را،نگیرد جز سگ مازندرانی

 کوچک ترین انتظار روستاییان این است که بدانند چرا این شغالان از فضای جنگلی خارج شده به باغات و جالیزها پناه آورده اند و از سوی دیگر رقم نسبتا دقیق ضرر و زیان روستاییان چقدر است و چگونه می شود جلوی این ضرر ناخواسته را گرفت؟

 راه مقابله ی صحیح با این آفت نو رسیده چگونه است؟ نگاه داشتن سگ در خانه و باغ یک راه مقابله است اما وجود سگ در همه ی منازل بنا به دلایل متعددی امکان پذیر نیست.

 قابل ذکر است که اخیرا در بعضی از روستاهای منطقه شیوه های خاصی از مقابله با شغال را برگزیدند که بسیار رقت آور است.

 بدین صورت که تکه ای آشغال گوشت را در ته دبه ای جای داده آن را در محل تردد شغالان دفن می کنند.

حیوان بخت بر گشته به هنگام شب با قوه ی بویایی خود مکان وجود گوشت را درمی یابد بی آنکه خطر را احساس کند سر خود را با فشار در دبه فرو می کند، اما گوشت را خورده یا ناخورده سرش در میان دبه گیر می کند و مرگ دردناکی را برایش رقم می زند.


ایمیل نویسنده: (mtupaebrahimi@yahoo.com)