سه شنبه 2 آبان 1391-2:49
کِش،کِش است!
درباره سفر خارجی مدیران استان/این گونه سفرها چون خروجی ملموسی ندارد و شفاف سازی نیز نمی شود،همواره جنجال برانگیز بوده و حتی با حضور خبرنگاران نیز از میزان انتقادها کم نشده است/داد و بیداد و اعتراض(و گاه سهم خواهی در رسانه ها که چرا فلان خبرنگار رفته و ما نه) نیز تاثیری در این فرایند ندارد و کاربدستان امور،وقعی به شکایت ها و گله گذاری ها نمی نهند و کار خود را می کنند/حسین برزگر از سفر چین بازماند.
مازندنومه،سردبیر:سفرهای گاه و بیگاه استاندار مازندران و برخی از مدیران و شهرداران استان به خارج از کشور همواره مدتی قبل و پس از بازگشت در فضای رسانه های استان سر و صدا ایجاد کرده است.
این سفرها چه با بودجه شخصی یا بخش خصوصی انجام گیرد و چه دولتی باشد،و نیز چه قانونی و بر اساس مقررات موجود باشد یا غیرقانونی ، نزد اهالی رسانه منفی قلمداد می شود و هیچ گاه بازتاب مثبتی نداشته است.
بعضی از این سفرها هم چون سفر برخی شهرداران و مسئولان به مالزی و ترکیه حتی در رسانه ملی نیز بازتاب پیدا کرد،اما برخی دیگر هم چون سفر به کنیا و سلیمانیه عراق و بلاروس کم تر واکنش داشته است.
علت واکنش منفی رسانه ها در برابر این سفرهای خارجی را در برخی عوامل باید جست و جو کرد؛عامل هایی هم چون:
1-نداشتن دستاورد خاص اقتصادی و سیاسی و فرهنگی برای استان و کشور
2-چربش بخش تفریحی و گردشگری و خرید سوغات سفر به داد و ستدهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی
3-گلچین شدن افراد حاضر در این سفرها و انتقاد به ترکیب مسافران خارج از کشور
4-نبود اطلاع رسانی کافی قبل و بعد از سفر تا برخی شائبه ها از بین برود
5-غیر ملموس بودن ره آورد این گونه سفرها و تغییر نکردن اوضاع شهر و استان بعد از انجام مسافرت های چندباره خارجی؛به طوری که برخی اهمیت این گونه سفرها را چیزی برابر با همین جلسات متعدد و بدون نتیجه در استان می دانند.(تعدادی از نمایندگان مجلس که پیگیر طرح تحقیق و تفحص از استانداری مازندران بودند یکی از مفاد طرح را ابهام در مورد دستاورد سفرهای خارجی مسئولان استان و چگونگی تخصیص بودجه آن عنوان کرده بودند.)
6-اولویت نداشتن سفرهای خارجی در قبال موضوعات مهم تر استان(مثلا" درباره سفر اخیر استاندار و هیات همراه به چین می گویند پرداختن به قضیه سیل بهشهر و اختصاص هزینه سفر چین به سیل زدگان واجب تر بود)
انتقاد از سفرهای خارجی مدیران که تعدادی از پرسر و صداترین آن ها پیش تر با حمایت مالی سازمان همیاری شهرداری ها به اجرا درآمد،هم چنین اعتراض به نبود اهالی رسانه ها در این سفرها برای پوشش خبری،سبب شد این اواخر در هر سفر،خبرنگاری نیز همراه شود و این گونه،بهانه اعتراض گرفته شود که از جنس خودتان نیز با ما بود،پس اعتراض برای چه؟!
استاندار مازندران نیز در روز مراسم روز خبرنگار امسال وعده داد تعداد بیشتری از خبرنگارها را در سفرهای خارجی همراه خواهد برد تا شاید دامنه انتقادها فراتر نرود.
متاسفانه خبرنگارهای اعزامی به ندرت حین سفر خبرها و گزارش های متنی و تصویری داغ ارسال کردند و پس از پایان سفر نیز حاصل سفر خود را حتی در رسانه منسوب به خود نیز انتشار ندادند و همین موضوع دامنه انتقادها را گسترده تر کرد که: چرا خبرنگاری که زبان انگلیسی نمی داند یا با اینترنت و رایانه آشنا نیست،یا...را همراه می برید که در برخی موارد حتی یک خط هم خبر و گزارش تولید نکرد؟!
در سفر اخیر که به کشور چین انجام شد نیز قرار بود خبرنگاری اعزام شود.به پیشنهاد خانه مطبوعات،حسین برزگر ولیک چالی را که پاسپورت و مدارک دیگر را هم آماده کرده بود،در لحظه آخر جا گذاشتند و بدون خبرنگار به چین رفتند تا به قولی مزاحم نداشته باشند!
در هر حال این گونه سفرها هر چند مطلوب و مترقی و نوین باشد، چون خروجی ملموسی ندارد و شفاف سازی نیز نمی شود،همواره جنجال برانگیز بوده است و حتی با حضور خبرنگاران نیز از میزان انتقادها کم نشده است.
البته داد و بیداد و اعتراض (و گاه سهم خواهی در رسانه ها که چرا فلان خبرنگار رفته و ما نه!) نیز تاثیری در این فرایند ندارد و کاربدستان امور، وقعی به شکایت ها و گله گذاری ها نمی نهند و کار خود را می کنند.
این سفر ها انجام می شود،چه اعتراض و انتقادی باشد یا نباشد.برای مسافران این گونه سفرها تفاوتی نمی کند افکار عمومی چگونه فکر می کند،نزد آن ها «کِش،کِش است!»
نقل است:حکمران شهری به جارچیان امر کرد که جار بزنند و «زر-کِش»ها را برای پرداخت مالیات یا شاید تشویق آن ها در روز و ساعت معینی احضار کنند.وقتی زرکش ها آمدند، در میان آن ها شخصی با لباس آلوده و کثیف حضور داشت.
حاکم پرسید:تو دیگر کی هستی؟
جواب داد:قربان،«کود-کِش»هستم.
-این جا چه می کنی؟
-خودتان احضار کردید؟
-ای احمق!من زرکش ها را خواستم،نه کود کش ها را.
-قربانت شوم،چه فرقی می کند،کش ،کش است!