دوشنبه 25 دی 1391-22:18

چرا 13 قسمت؟

نقدی بر تله تئاتر اطروش(3)/چرا این تله تئاتر 13 قسمت است؟ با توجه به اینکه تله فیلم، سریال و مجموعه تلویزونی و تله تئاتر هر کدام از نظر علمی تعریف خاص خود را دارند و معمولا تله تئاتر با توجه به متن آن که اگر کوتاه باشد در یک قسمت و اگر متنش بلند باشد در دو قسمت و یا حداکثر در سه قسمت می توان به ساخت آن اقدام کرد، نمی دانم می توان به این کار تله تئاتر گفت؟


 مازندنومه؛یادداشت مهمان،حمیدرضا گل محمدی تواندشتی،کارشناس نمایش: این شب هاشاهد پخش تله تئاتری به نام اطروش که به روایت یک واقعه تاریخی از شخصیتی به نام ناصر الحق ملقب به اطروش می پردازد از شبکه تبرستان هستیم.

 از اینکه شبکه تبرستان گام مثبتی در زمینه تاریخی و هویتی دیار علویان و احیای فرهنگ مازندران برداشته، تا اینجای کار خوب است،ولی چند نکته را باید در این زمینه یادآور شد:

1- باید گفت نوع نگارش کار سبک و ابتدایی است و از دیالوگ ها و اوج و فرودهای سطحی بهره برده است که از یک متن تاریخی این گونه توقعی انتظار نمی رود.

2- انتخاب بازیگران هم سطحی و عجولانه صورت پذیرفته است،به طوری که بعضی از بازیگران در بیان گفته های خود دچار مشکل اند و کلمات را گاه به صورت عامیانه ادا می کنند.

 شخصیت وزیر در قسمت اول با بازی ضعیف، حرکات غیر منطقی و چهرهای طنز آلود در نزد شاه،بیننده را دچار شبهه می کرد که بازی این بازیگر طنز است یا جدی.

3-معمولا در خانه های قدیمی روستاهای مازندران دیوار ها بسته به مناطق خاص جغرافیایی جلگه ای، کوهستانی و یا کوهستانی جنگلی ، از دیوار هایی بنام «چپر» یا «پرچین» که مصالح آن از نی، یا از دیوار های کوتاه کاه گلی بنام «کت » که روی آن را با نوعی سرخس می پوشاندند و یا اینکه در مناطق کوهستانی دیوار ها به صورت سنگچین با ملاط گل و مصالح خاص منطقه صورت می پذیرفته است،ولی در طراحی صحنه این تله تئاتر مشاهده شده که جهت ساخت دیوار حیاط خانه ، از پشت لاهایی (پوسته درختان) با تراش امروزی استفاده کرده و در طراحی دکور یک سردر گمی خاص حاکم شده است.

 4-بازیگران گریم ساده ای دارند و در چهره پردازی ها و پیرایش و آرایش موها به موقعیت تاریخی خاص آن زمان که ظاهرا زمان سامانیان است،توجه نشده است و برخی نیز با چهره امروزی در پشت دوربین حاضر می شوند.

 5-بهره نبردن از موسیقی غنی مازندرانی و استفاده نامناسب از موسیقی منطقه و پرداختن به موسیقی های مبهم عربی، فارس، گاه نا مفهوم و دم دستی لطمه بزرگی بر این کار وارد آورده است که با کمی درایت در موسیقی مازندرانی می توانست در روند روبه رشد آن کمک بسزایی کند.

6-دربخشی از مجموعه شاهد اجرای رقص تور سما که رقصی مازنی است بودیم که پس از پخش موسیقی و وارد شدن نوازندگان و نبودهماهنگی آنان که ادای نواختن را در می آوردند،فضای خنده داری را به وجود آورد و لطمه به کار وارد کرد.

7-انتخاب نماها بیشتر مواقع از دست کارگردان در رفته و یک دوربین همواره تصاویر تاری«فلو» را نشان می داد. در باره خواستگاری و رسوم آن در مازندران تا آنجایی که سراغ دارم و از قدیمی ها شنیده و گاه خود در آن مراسم حضور داشته ام ، هیچگاه خواستگاری در حیاط منزل صورت نمی پذیرفت ، بلکه با توجه به خصلت مازندرانی ها و احترام خاص شان به خواستگار و خانواده او،خواستگاری در اتاق پذیرایی خانه صورت می گرفت.

8- منظور کارگردان تلویزیونی از روشن کردن شمع و آن هم از نوع شمع های امروزی د روز روشن در روی کنده درختی در وسط حیاط که سو سو می زد نماد و نشانه چه بود و چه مطلبی را می خواست برساند؟

9- نسبت قرار گرفتن بازیگر به وسایل صحنه در زمان ورود سردار و قرار گرفتنش در سمت راست تخت شاه جهت احترام و ادای گزارش، بدون دلیل و سرگردان، نشان از نبود کارگردانی خوب در این تله تئاتر است و حکایت از ان دارد که کارگردان تئاتر را با تله تئاتر اشتباه گرفته است چراکه در تئاتر زاویه دید مخاطب و در تله تئاتر زاویه دید دوربین از درجه اهمیت خاص برخوردار است.

10-مسئله ای که ذهنم را درگیر کرده این است که چرا این تله تئاتر 13 قسمت است؟ با توجه به اینکه تله فیلم، سریال و مجموعه تلویزونی و تله تئاتر هر کدام از نظر علمی تعریف خاص خود را دارند و معمولا تله تئاتر با توجه به متن آن که اگر کوتاه باشد در یک قسمت و اگر متنش بلند باشد در دو قسمت و یا حداکثر در سه قسمت می توان به ساخت آن اقدام کرد، نمی دانم می توان به این کار تله تئاتر گفت؟

 در این گونه کارها که بار مالی فراوانی دارد،اگر با اهل فن و پیشکسوتان تئاتری استان و کسانی که نمایش هایی نظیر آل، مازرون بهشته و... را به روی صحنه برده اند، همفکری،هم آهنگی و مشارکت می شد بهتر بود تا این که یک کارگردان از خارج از استان، آن هم با آگاهی نداشتن از فرهنگ مازندران به خدمت گرفته شود.

ایمیل نویسنده:(kadoazin@yahoo.com)