سه شنبه 6 فروردين 1392-17:26
اگر بئه بیوِر بوُنِه!
من که این سال ها این اصطلاح"بیوِر" را کمتر می شنوم. از ظرافت بیان استاد لذت بردم،اما به خودم نهیب زدم که به دور از جذابیت و ظرافت این اصطلاح، آیا واقعا " بیوِر " شدن می تواند بهانه ای برای نیامدن و نجات ندادن "ایران و ایرانیان" باشد!؟
مازندنومه؛یادداشت مهمان،قاسمعلی ایران منش:بعداز ظهر دوشنبه "پنجم پتک"،ساعت چهار و نیم با همراهی دو تن از دوستان برای عید دیدنی خدمت استاد کیوس گوران رسیدیم.
استاد به قول و فرموده همیشگی خودشان با "مشتی ذلیخاه شان" بودند! در بَدو ورود به گرمی از ما استقبال کردند و به شوخی از تاخیر به وجود آمده در دیدار با ایشان گلایه نمودند.
بعد از احوال پرسی استاد بدون مقدمه پرسیدند:« از دوست تان چه خبر؟»
متوجه منظورشان نشدم! اول فکر کردم در مورد استاد محمد علی کاظمی(شاعر منظومه چکل) می فرمایند،لیکن وقتی دیدند از مرحله پرت هستم ، فرمودند: منظورشان "سید محمد خاتمی" است.
لبخندی زدم و استاد ادامه دادند که:" شواهد نشان می دهد قرار است وارد میدان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شوند."
گفتم:"کاش نیایند و کاندیدا نشوند و به جایش آقای هاشمی رفستجانی بیایند،چون او از جنس خودشان است و می تواند حریف این قوم شود!"
استاد مکثی کردند و شاید از آنجا که خواستند دلم نشکند، با اکراه حرفم را تائید نمودند ، اما ادامه دادند که:" خاتمی شایسته ترین است برای آن که کرامت های از دست رفته را بازگرداند."
و بعد با زبان مازندرانی ادامه دادند:"می خواهی بگویی : " خاتمی اگر بئه بیوِر بوُنِه ".
استاد گوران حق مطلب را درست ادا کردند که " خاتمی اگر بئه بیوِر بوُنِه "- چه رای بیاورد یا نیاورد - ادب و نزاکت و خلق و خوی خاتمی فرا بر رفتاری است که از دوستان "کم نجیب" سر خواهد زد.
من که این سال ها این اصطلاح"بیوِر" را کمتر می شنوم. از ظرافت بیان استاد لذت بردم،اما به خودم نهیب زدم که به دور از جذابیت و ظرافت این اصطلاح، آیا واقعا " بیوِر " شدن می تواند بهانه ای برای نیامدن و نجات ندادن "ایران و ایرانیان" باشد!؟
استاد کیوس گوران در "جشن شونیشت"(10 فروردین 1391)
استاد محمد علی کاظمی در "جشن شونیشت"(10 فروردین 1391)
در عید دیدنی ما،استاد گوران شعری را هم قرائت نمودند که مثل همیشه زیبا و دلربا بود و نیز فرمودند هوای دیدار استاد کاظمی را کرده اند و پیشنهاد دادند تا سر فرصت قرار دیداری فراهم شود.