مازندنومه،دكترسيف الرضا شهابي:بدون شك همه مردم دنيا براي مهمان اهميتي خاص قائلند و سعي مي كنند با بهترين شكل ممكن ازمهمانان شان پذيرائي و مخصوصا محل توقف مهمان را تميز و پاكيزه كنند.

 اين خصوصيات در ايرانيان بيشتر ازساير ملل مشهود است،به ويژه در ايام نوروز و فرارسيدن سال جديد؛ تاجائي كه بعضي اشخاص سعي مي كنند با تغيراتي درمنازل شان توجه مهمانان را به خود جلب كنند.

اين نظافت البته محدود به چارديواري منازل نمي شود،بلكه مسئولان هرشهري همت مي كنند تا با تميز نگهداشتن شهرشان به خصوص اماكني كه مورد بازديد مسافران وتازه واردان قرار مي گيرد جلوه اي خاص با چشم اندازي جذاب و زيبا به تصوير بكشانند.

*

حدود دو-سه ماه مانده به پايان سال 91 خيابان ضلع جنوبي پارك نوشيرواني بابل توسط يكي از ادارات شهركنده كاري شد،تصور اوليه براي عابران و ساكنان اطراف پارك و همه آناني كه به انحاي مختلف از پارك استفاده تفريحي و ورزشي و...مي كنند،اين بود كه تا فرارسيدن نوروز قضیه تمام مي شود و مکان آسفالت خواهد شد تا در ايام نوروز مسافراني كه براي گردش و تفريح و اتراق به پارك مي آيند، ازنظافت پارك لذت ببرند.

بگذريم از اينكه ظاهرا كنده كاري هاي اخير بدون مطالعات لازم و كارشناسي انجام گرفت و به لوله هاي گاز و...برخوردكرد!

به درازا كشيدن كنده كاري و تجاوزكردن از زمان احتمالي که براي پايان يافتن چنين كنده كاري هائي در نظرگرفته مي شود،اين تصور را براي برخي از جمله نگارنده به وجود آورد كه امكان دارد به خاطر احساس مسئوليت شديدي كه متوليان نظافت و پاكيزگي شهر بابل دارند(!)، كنده كاري و ترميم آن تا پايان سال تمام نشود،لذا در روز پنج شنبه هفدهم اسفندماه سال گذشته به فرمانداري بابل رفتم تا به اطلاع فرماندار و يا معاونت عمراني فرمانداري برسانم كه متاسفانه در آن روز به علت جلسه اي كه فرماندار و معاون ايشان در خارج از فرمانداري داشتند،توفيق ديدار و ملاقات را پيدا نكردم.

 جمعه شب 25 اسفندماه حجت الاسلام ناصري -نماينده مردم بابل در مجلس شوراي اسلامي- را ملاقات كردم و براي ايشان توضيح دادم اكنون زمان ورود مهمانان نوروزي است و اكثريت قريب به اتفاق مهمانان و شهروندان بابلي ازپارك نوشيرواني ديدن مي كنند،بنابراین زيبنده شهري مثل بابل(كه درگذشته بنا به نوشته بسياري ازسياحاني كه ازاين شهر عبور كردند و در خاطرات شان از بابل به عنوان يكي از زيباترين شهرها یاد کردند) نيست كه چنين خرابه وكثيف و پرازگرد و خاك باشد.

خلاصه روز يكشنبه 27 اسفندماه به مسافرت كرمان رفتم و هنگامي كه چهارم فروردین92 مراجعت كردم، ملاحظه شد فقط روي چاله هاي كنده شده را پركردند، بدون آنكه آسفالت بكنند و آن جا همچنان خرابه و پرازگرد و خاك است.

وضعيت بسيار ناراحت كننده بود. به خودم گفتم مگركنده كاري وآسفالت كردن حدود100 متر چقدر زمانبر است كه اين همه بايد طول بكشد؟

تقريبا همزمان با كنده كاري فوق الذكر، مشاهده شد كه آب كثيف وگنديده داخل استخر پارك نوشيرواني تخليه شد! بازهم تصورغلط براي ما به وجود آمد كه مسئولان مربوط تصميم گرفتند بعد از تخليه آب و رنگ آميزي داخل استخر و پركردن آب تازه و شفاف،به استقبال مهمانان نوروزي وهمشهريان عزيزی بروند كه در ايام تعطيلات مي خواهند از حضور درپارك لذت ببرند.

متاسفانه تا امروز نه تنها استخر رنگ آميزي و پر از آب نشد،كنار آن مملو از گل خشك (خاك خيس شده ) است كه هربيننده ای را به تاثر و تاسف وامي دارد!

صبح روز پنج شنبه هشتم فروردین ماه امسال خدمت جناب مهدوي- فرماندار محترم بابل-رسيدم و اين وضع اسفبار را شرح دادم و از او خواهش كردم كه به طور سرزده بازديدي از پارك نوشيرواني و اطراف آن داشته باشد تا مشاهده كند كه معناي اسقبال از مهمانان نوروزي اين گونه است؟!

 بعد از آن به شوراي شهر رفتم و از اعضاي محترم شوراي شهر آقاي مهندس مسافري حضور داشتند و مطلب را به عرض او رساندم و ايشان هم براي آقاي "خ "تلفن زدند و موضوع استخر را بيان كردند و او پاسخ داد: ان شاء الله تا خردادماه تعميرات به پايان خواهدرسيد و مهندس مسافري هم با کنایه و طنز گفتند:با اين حساب به مسافران بگوئيم مجددا درخرداد به شهر ما بيايند و استخر تميز پر از آب را ببينند!

روز پنج شنبه 15 فروردین ماه مجددا به شوراي شهر رفتم تا درباره اين وضع نامطلوب كل شهر بابل و خصوصا پارك نوشيرواني صحبت كنم كه جناب دكتر فلاح -رئيس شوراي شهربابل- ارتباط تلفني با آقاي مهندس علي نيا برقرار كردند و من موضوع را برای چندمین بار مطرح کردم.

البته علت اينكه در اين مدت به شهرداري و نزد شهردار بابل نرفتم به خاطر این است كه دوسال قبل خدمت جناب شهردار رسيدم و از ايشان درخواست كردم يك ساعت وقت شان را در اختيار اين جانب بگذارد تا نواقص پارك نوشيرواني كه تابلوئي از شهر است و هر روز مورد استفاده هزاران نفر قرارمي گيرد را به اطلاع او برسانم،شماره تلفنم را روي تقويم روميزي يادداشت كردند اما تاكنون زنگي نزدند و اين افتخار را به من ندادند تا به عنوان شهروندي كه به همه استان هاي ايران و بسياري ازشهرهاي دنيا سفركرده ام،نظرات ناقصم را بيان كنم.