پنجشنبه 19 ارديبهشت 1392-2:26
زیراب،شهر معضلات
با وجود موفقيت هائي كه در طي فعاليت بيست ساله در شهر زيراب داشته و طي آن موفق به آموزش جمع كثيري از علاقه مندان به رايانه شدم،حتي يكبار از سوي مسئولان مورد تشويق يا مشورت قرار نگرفته ام و تنها در ايام انتخابات به دليل همراهي و استفاده از شاگردان آموزش ديده ام از سوي مسئولان مورد توجه قرار گرفته ام.
مازندنومه؛یادداشت مهمان،خاطره اميري،کارآفرین و دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت:امروزه يكي از اصلي ترين مطالبات مردمي كه باعث ايجاد نگراني در خانواده ها شده است موضوع امكان اشتغال جوانان است كه متاسفانه گاهي حتي به عنوان دستاويزي تبليغاتي مورد سوء استفاده هم قرار مي گيرد.
مسئولاني را سراغ داريم كه رفع اين معضل را در احياي كارخانجات و معادن ورشكسته اي جستجو مي كنند كه ديگر هيچ توجيه اقتصادي براي از سرگيري فعاليت آنها وجود ندارد.
نسخه ي احداث كارخانجات داراي شائبه ي معضل زيست محيطي و يا ايجاد شهرك هاي نيمه فعال شبيه شهر هاي همجوار هم نمي تواند پاسخگوي مناسبي براي معضل رو به افزايش بي كاري باشد.
بيكاري در بين جوانان چالش هاي اجتماعي فراواني را به دنبال دارد كه پديده افزايش سن ازدواج در بين جمعيت جوان شهر يكي از مهمترين آنها است.
اين مساله از آن جهت پيچيده مي شود كه متاسفانه هر ساله سطح سواد بيكاران هم رو به افزايش است.
اين امر را مي توان در سخنان ابراهيم سحرخيز ، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش به سادگي مشاهده كرد ، آنجا كه او به صراحت اعلام مي کند: طبق آمارهای اعلام شده 76 درصد از بیکاران کشور، مدرک لیسانس و بالاتر دارند.
بالا بودن اين رقم واقعا جاي نگراني دارد چرا كه اصولا افزايش سطح سواد اشخاص متناسب با سطح توقع آنها افزايش مي يابد ، لذا گذر از اين معضل اجتماعي همانند عبور از سدي عظيم فرا روي مسئولان چشم نوازي مي كند .
بيكاري در شهرهاي كوچك و توسعه نيافته كه حتي از كوچكترين امكانات تفريحي هم بي بهره اند دوچندان خود نمائي مي كند.
بيكاري و به تبع آن افزايش سن ازدواج از دلايل عمده بيماري هاي رواني اجتماعي مانند شيوع افسردگي در چنين شهرهائي است.
هرچند از ساليان دور اين معضل در اجتماعات بشري وجود داشته و حتي امروزه در بسياري از كشورهاي متمدن باعث درماندگي دولت ها شده است، به نظر مي رسد با توجه به ارائه آموزش هاي صرفا تئوري در مدارس و مراكز دانشگاهي ، در صورت ادامه اين روش هرگز فارغ التحصيلان اين چنيني قادر به يافتن شغلي متناسب با تحصيلات خود نشوند چرا كه بازار كار، امروزه به توان مهارتي اشخاص مي انديشد نه به محفوظات صرفا آموخته شده.
راهكارهائي كه توسط كشورهاي ديگر جهت برون رفت از اين مشكل استفاده شده و آزمون پس داده ، توسعه و ترويج آموزش هاي مهارتي توسط آموزشگاه هاي فني و حرفه اي است كه اتفاقا سال هاست در كشور ما فعال است، اما متاسفانه به خاطر نبود تبليغات و حمايت مناسب از سوي مسئولان، مورد بي مهري قرار گرفته است.
آموزش هاي مهارتي به نوبه خود قادر است به عنوان كاتاليزوري مناسب موجبات نزديكي دانش و بازار را فراهم آورد.
در اين رابطه آموزش رشته هاي مهارتي به عنوان مكمل آموزش هاي نظري در رشته هائي نظير رشته هاي فني و كشاورزي و حتي در بخش آموزش هاي مهارتي در زمينه تغذيه و گردشگري عملا راهگشا باشد.
براي مثال در همين شهر خودمان زيراب همه ساله تعداد قابل توجهي دانش آموز هنرستاني در رشته هاي فني و كاردانش با استفاده از امكانات بسيار مناسبي كه در اختيار دارند و دبيران مجرب فني ، فارع التحصيل مي شوند.
اگر به اين موضوع توجه كنيم كه زمان لازم براي تبديل يك جوان بي تجربه به يك استاد كار نيمه ماهر در هنرستان تنها سه سال است و هزينه اجاره يك مغازه با امكانات اوليه مثلا در رشته برق خودرو در ورودي شهر كمتر از دوميليون تومان با اجاره اي كمتر از دويست هزار تومان است،همراه با توجه به حجم بالاي تردد خودروهاي عبوري و موجود در شهر ،اشتغال فارغ التحصيلان رشته هاي فني دور از انتظار نخواهد بود.
اين در حالي است كه فارغ التحصيلان چنين مراكزي اصولا" علاوه بر توانائي هاي فني لازم از ساير آموزش هاي فرهنگي نيز برخوردار شده اند.
همچنين به نظر مي رسد مسئولان شهري مي توانند ضمن همراهي با علاقه مندان و فراهم نمودن حداقل شرايط و جلوگيري از سخت گيري هاي بي مورد كاملا در مديريت اين مشكل نقش آفريني کنند.
در اين ميان نقش شوراها از آن جهت پررنگتر مي شود كه صاحبان اين واحد هاي كوچك خدماتي جهت اخذ مجوزهاي لازم از سوي اصناف مرتبط ، همچنين شهرداري به دليل ساختار سنتي موجود همواره دچار مشكل هستند.
امروزه وجود شغل مناسب در افزايش روح اميد به ماندن و زندگي در شهرهاي كوچك در جهت جلو گيري از مهاجرت از سوي صاحب نظران كاملا اثبات شده است.
تلاش در جهت رفع و يا حداقل تعديل معضل اشتغال با توجه به پتانسيل فني و طبيعي شهرستان سوادكوه امري بيهوده به نظر نمي رسد و از چشم انداز مناسبي برخوردار است.
تضمين چنين برنامه ريزي هم وجود حداقل 25 آموزشگاه فعال در رشته هاي مختلف فني با در اختيار داشتن اساتيدي مجرب همچنين وجود 4 هنرستان فني دخترانه و پسرانه در شهرمان است كه مي تواند نقش بزرگي در رشد و توسعه شهر داشته باشد.
در اينجا لازم مي بينم به عنوان يك كارآفرين كوچك از خانواده ي بزرگ كارآفريان مهارتي گله اي هم از مسئولان انتخابي و انتصابي شهر داشته باشم و آن هم اينكه با وجود موفقيت هائي كه در طي فعاليت بيست ساله در شهر زيراب داشته و طي آن موفق به آموزش جمع كثيري از علاقه مندان به رايانه شدم، طوري كه امروزه تعداد كثيري از اين عزيزان مستقيما از همين راه امرار معاش مي كنند و بقيه هم از اين آموزش ها در جهت ارتقای فعاليت شغلي خود استفاده مي كنند ، حتي يكبار از سوي اين عزيزان مورد تشويق يا مشورت قرار نگرفته و حتي يكبار شاهد حضور اين عزيزان در دفتر آموزشگاهم جهت كمك به رفع مشكلات اداري موجود نبوده ام و تنها در ايام انتخابات به دليل همراهي و استفاده از شاگردان آموزش ديده ام از سوي مسئولان مورد توجه قرار گرفته ام.
آيا واقعا منتخب مردم بايد منتظر مردم باشد يا خود نسبت به حضوري موثر در جامعه اطراف خود كشف مشكل و سپس اقدام به ارائه روش هاي پيشگيرانه و درماني نمايد؟
اين سوالي همواره در اذهان عمومي متبادر است كه اصولا داد سخن دادن در رابطه با معضلات موجود اجتماعي بدون ارائه راهكار عملي چه فايده اي دارد؟
اينكه از بيرون گود به مشكلات فرا روي شهر نظر كرده و سعي كنيم با نشست هاي بي حاصل و نااميدانه راه حل را فقط در اقدامات دولتي جستجو كنيم مسلما راهكار مناسبي نخواهد بود.
تا يادمان هست صحبت از احداث كك سازي و شهرك سازي بوده ، تازه اين مساله هم با توجه به اختلاف بي اساس بين شهري ،همواره عاملي براي تشديد تفرقه بين شهرهاي زيراب و پل سفيد بوده است.
به نظر مي رسد يكي از راهكار هاي اساسي برون رفت از اين مساله تشويق جوانان به كسب آموزش هاي مهارتي مي باشد.