دوشنبه 30 ارديبهشت 1392-22:55
هیچ چیز بهتر از عقلانیت نیست!
در انتقاد از تبلیغات پر طمطراق شهردار ساری/کسی تاکنون نپرسیده است که گروه"ت" از کدامین منبع مالی "تغذیه "می شود که این چنین پرهزینه میدان داری ناشیانه در دفاع "بد" از آقای شهردار را درقبال شهروندان انتخاب کرده است؟
مازندنومه،امضا محفوظ:عکس های نوبه نو شونده و تبلیغات پرطمطراق "شهرداربرتر"کشور که مزین به شعارهای انتخاباتی برخی گروه ها و کاندیداهای شورای ساری نیز می باشد،اعتراض کسی را برنمی انگیزد!
این شوق برتری طلبی به راستی برای به رخ کشاندن چه کسانی عشوه نمائی می کند؟
درجامعه ی سنتی و توسعه نیافته که عمران و آبادانی اولیه آن با بی مهری هایی توام بوده است، کورسوی توسعه این چنین هیجان برمی انگیزد و کسانی هم می پندارند که شق القمری صورت پذیرفت!
بزک کردن شهرساری که قدمتی طولانی دارد،به منزله توسعه وپیشرفت نیست! هرچند این خراب آباد را آبادکردن یک دستاورد است.
نوشتن دراین باب قدری هزینه برای نوشتن را بالامی برد،اما برای ادای احترام به نخبگان و شایستگانی که به کنجی به اجبارخزیده اند و لب فروبسته اند،بسیارسخت جلوه می کندکه شاهد شلیک تیرهای جهل به سمت جامعه اند.
تشویش های ذهنی و درونی مجابم می کرد که قلم به دست نگیرم و خویش را درمقابل این همه هجمه ی تبلیغاتی قرار ندهم و چیزی ننویسم،امانتوانستم!
این نتوانستن هایم شاید نوعی بغض فروخفته ی میدان ندادن ها به توانمندان وسرآمدان جامعه است که به نوعی ما و من های نوعی هم جزء آنیم،گفتم تابلکه تسلای شورش درونم باشد تا تحمل زیستن درشهری که درآن "عده ای " بی دلیل پادشاهی می کنند،آسان جلوه کند.
آقای شهردار!می دانم که نوشته ام پیشاپیش با فحاشی ها و هتاکی ها آغشته می شود،اما وجدانم آرام نمی گیردکه اگرننویسم آیا این همه هزینه برای عکس و بنرهای های رنگارنگ شما در شهر حکایت گر تشنگی خدمت است؟
اما،فهم عمومی ومردم قضاوتش ممکن است این گونه نباشد!برایم گران می آید اگربگویم تشنگان قدرت هم حتی این گونه به عیان با مردمش روبه رو نمی شوند!
به راستی شما درحوزه ی عمومی از چه مشاورانی بهره می جوئیدکه نزد افکارعمومی این گونه ظاهر می شوید؟
یادتان می آید شهردارمحترم سابق ساری همین چندسال پیش او رابرای تشویق "امیرکبیر"خوانده بودند و عکسش را در هرکوی و برزن نصب کرده بودند و بعدها من و شما شاهد بودیم که با ایشان چگونه برخوردکردند!
واقعا"نمی دانم که براساس کدامین مصلحت است که برای یک موفقیتی، مردم باید منت تحمل کنند!
آیا شایسته است که درقبال خنده ای که برلبان مردمی نشانده اید،درحالی که میزها وصندلی های شما ازپول آنهاست،جشن بگیریم و هلهله برپاکنیم که تندیس گرفته ایم؟
تازه شنیده شده که در همان مراسم چند شهردار دیگر استان و کشور نیز جایزه گرفته اند!
این خبر را در یکی از سایت ها خواندم:«نخستین سمینار دوسالانه توسعه ایران با همکاری سازمان های مدیریتی کشور و دانشگاه های سراسر کشور با محوریت مدیریت شهرسازی ، مدیریت بحران ، مدیریت شهر و الکترونیک و توسعه شهری طی دو روز(21 و22 اردیبهشت) در هتل المپیک تهران برگزار شد.
در اختتامیه این جشنواره تخصصی، از شهرداران و شوراهای که سهم کلیدی و به سزایی در فرآیندهای مدیریتی شهرهای ایران داشته اند با اهدای تندیس بلورین و لوح یاد بود تجلیل به عمل آمد.
در عکس یادگاری این تجلیل،تصاویر شهرداران قائم شهر ، فریدون کنار ، سرخرود ، دابودشت، گلوگاه و ... دیده می شود که تندیس و لوح تقدیر دریافت کردند!»
اگرصداقت داریم آئینه ای در دست گیریم و با خود حرف بزنیم و بعدنتیجه بگیریم که داریم چه می کنیم با اعتبار و اعتماد مردم!
ذکرخاطره ای کوتاه خالی ازلطف نیست.در تاکسی نشسته بودم،خانمی درباره عکس های آقای شهردار چنین می گفت:"این تبلیغات برای آقای شهردار،به نوعی هشدارباش و حواس جمعی برای پیروزشوندگان انتخابات شورای شهرساری است که باید پیشاپیش قدردان آقای شهردار باشند و نیز به وظایف شان درقبال شهردار جوان،بانگاه به گروه"ت..."که برای اول جلوه دادن گروه انتخاباتی تیم آقای...فعالیت می کنند،آشنا باشند!"
گروه فوق که علی الظاهر تلاش می کند در تثبیت موقعیت آقای شهردار بیشتربگویند و بنویسند،اما کسی تاکنون نپرسیده است که از کدامین منبع مالی "تغذیه "می شوند که این چنین پرهزینه میدان داری ناشیانه در دفاع "بد" از آقای شهردار را درقبال شهروندان انتخاب نموده است.
به نظرمی رسد مدافعان و مبلغان آقای شهردار باورندارند که اگر مردم در وضعیت نابسامان مالی و معیشتی دست به گریبانند،شعور و عقل بالای آنها داوری را برای شان آسان نموده است!
درست است که جامعه ی ما زخمی عمیق ازبی توجهی های گذشته دارد،اماصداقت و اعتماد،بالاترین سرمایه ای است که باید قدرش دانسته شود.