پنجشنبه 2 خرداد 1392-0:16
از خود برون شدم به تماشای روی او
پدر در قاب دوربین مصطفی کاظمی/گزارش تصویری مازندنومه به مناسبت روز پدر
شب بود و ماه و اختر و شمع و من و خیال / خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت/ رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
در عالم خیال به چشم آمدم پدر/کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید/ گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شب ها هزار بار / دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او / کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا / اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
شعر:سهراب سپهری
عکس:مصطفی کاظمی
مکان:آسایشگاه سالمندان ساری