شنبه 4 خرداد 1392-14:52

آمیختگی اخلاق با سیاست/بایدها و نبایدهای رقابت سیاسی

معاون سیاسی،امنیتی استاندار مازندران گفت:آیا سیاستمداران ما حقیقتاً با دیدگاهی الهی و اسلامی در فضای سیاسی کشورمان نقش بازی می‌کنند و یا رویکردهای غالب در فضای سیاسی کشور بیشتر منطبق بر رویکردهای غربی و لیبرالیسم است؟/چنانچه کسی چارچوب‌های نظام را در تبلیغاتش رعایت نکند قطعاً از قاعده نظام خارج است.


مازندنومه:هادی ابراهیمی-معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران در گفت و گو با farsnews به بررسی راهبردهای غرب برای دخالت در انتخابات و موضوع ویژه بایدها و نبایدهای رقابت سیاسی پرداخت که متن این گفت و گو در پی آمده است.

اشاره:

برداشت‌‌های متعددی از ماهیت و چیستی رابطه اخلاق با سیاست شده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به حوزه ابزارها و روش یا طریق پیگیری و اعمال سیاست اشاره کرد. بدین معنا که وقتی از رابطه اخلاق و سیاست صحبت می‌شود، به کار بردن روش‌های اخلاقی برای تحقق و پیگیری اهداف سیاسی، مورد توجه است تا آن‌جا که حوزه سیاست، فارغ از ارزش‌های اخلاقی نیست.

معنای دوم چیستی و ماهیت رابطه اخلاق با سیاست را می‌توان در ارتباط با نقش نظام سیاسی برای زمینه رشد و بالندگی اخلاق فردی و اجتماعی در جامعه دانست. به بیان ساده، سیاست به عنوان حوزه عمومی حیات انسانی، باید اهداف اخلاقی را در حوزه خصوصی یا اعمال فردی دنبال کند. بدان معنا که دولت و قدرت باید زمینه‌های بهبود اخلاق فردی، توسعه و بالندگی افراد جامعه را آماده و تأمین سازد و برای خویش در این راستا، هدف و وظایف، تعریف کند.

معنای سوم چیستی و ماهیت رابطه اخلاق با سیاست را می‌توان در کلامی ساده خلاصه کرد؛ دولت و کارگزاران آن دارای حسن خلق بوده و به ارزش‌های اخلاقی پایبند باشند، همچنین وسایل و ابزار ارزشمند و اخلاقی برای پیگیری اهداف سیاسی بهره‌برداری کند. به طور کلی سیاست از ارزش‌های اخلاقی تاثیر پذیرد و از آن تبعیت کند.

برای بررسی ابعاد گوناگون رابطه اخلاق و سیاست و شناخت انواع سیاست اخلاقی، به سراغ یکی از چهره‌های سیاسی-فرهنگی استان رفتیم.

هادی ابراهیمی، معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران و رئیس ستاد انتخابات استان و دانش‌آموخته علوم سیاسی است.

وی در حوزه تبیین اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری مجموعه‌ای تحت عنوان «جامعه آرمانی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری» را سال گذشته به چاپ رسانده است.

* جناب آقای ابراهیمی، با توجه به اینکه این روزها رسماً وارد فضای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شدیم، ضرورت دارد تا در راستای فرهنگ‌سازی هرچه بهتر پیرامون اخلاقی کردن فضای تبلیغات تلاش همه‌جانبه‌ای صورت بگیرد، به نظر جنابعالی در یک نگرش کلی و کلان چه ارتباطی بین اخلاق و سیاست در مرحله و حوزه عمل سیاسی وجود دارد؟

ابراهیمی: در پاسخ به این سوال شما باید عرض کنم که در یک نگرش کلی و کلان می‎توان گفت از رابطة اخلاق و سیاست در مرحله و حوزه عمل سیاسی دو نوع برداشت کرد، برداشت اول ملاحظه رابطه اخلاق و سیاست بر پایه «ترجیح اخلاق سیاسی» است در این برداشت، اصالت و ترجیح با حفظ قدرت سیاسی است هر چند به بهای زیر پا نهادن اصول اخلاقی و بی‎اعتنایی به اصول مزبور باشد. در این نگرش اخلاق در صحنه عمل کم‌رنگ و گاه حذف می‎شود و آنچه قدرت و سیاست اقتضا می‎کند اختیار می‎شود.

برداشت دوم ناظر به رابطه اخلاق و سیاست براساس ترجیح و تقدم «سیاست اخلاقی» است. در این برداشت و نگرش، حفظ اصول اخلاقی و انسانی و پایبندی به آن اصول هر چند با صیانت ظاهری از قدرت سیاسی در تعارض باشد مقدم شمرده می‎شود.

به نظرم عرصه سیاست در طول تاریخ بشر با عنصر و عامل مصلحت و مصلح‎اندیشی آشنایی دیرینه‎ای داشته است. هر چند مصلحت‎اندیشی عمدتاً با تمسک به عقل یا شرع توصیه شده است اما جوهره مصلحت‎اندیش‎های مختار، حفظ و صیانت از قدرت سیاسی بوده است. مدافعان تعدی از اصول اخلاقی در مقام رفتار سیاسی بیشتر حکمرانان و پادشاهان بوده‎اند و در مقام تبیین و تفسیر نظری کمتر مجوز تعدی از اصول اخلاقی در حوزه قدرت سیاسی به صراحت عنوان شده است.

در تاریخ تفکر سیاسی در مغرب زمین یکی از صاحب‎نظران برجسته که خود در حوزه قدرت و سیاست صاحب تجربه بوده و به صراحت مدافع تعدی از اصول اخلاقی از سوی شهریار به خصوص در مواردی که در تعارض با حفظ قدرت سیاسی باشد ماکیاولی متفکر سیاسی مشهور ایتالیایی است. ماکیاولی مدافع نگرش اول و ترجیح اخلاق سیاسی بر سیاست اخلاقی است.

البته باید بگویم که روی سخن ماکیاولی با شهریاران است نه توده‎ مردم، لذا وی پایبندی به اخلاق و رهنمودهای اخلاقی دین را برای توده مردم تجویز می‎کند و در کتاب دیگرش به نام «گفتارها» به این مسأله اشاره می‎‌کند ولی از آنجا که از دیدگاه ماکیاولی اصالت با حفظ قدرت و حکومت است به نتیجه پیش گفته رهنمون شده است.

از منظر ماکیاولی زندگی سیاسی جلوه‎ای دیگر از پیکار اجتناب‎ناپذیر بشر در راه بقا است و در این پیکار فرجام کار رهبرانی که پایبند ملاحظات اخلاقی باشند شکست و عقب‎نشینی است. براساس همین نگرش، او شهریاران را توصیه می‎کند که از خصال حیوانات در حکمرانی استفاده کنند از شیر و روباه به عنوان سمبل شجاعت و نیرنگ یاد می‎کند و از شهریار می‎خواهد که چون شجاع بودن در حکمرانی به تنهایی کفایت نمی‎کند، به نیرنگ و فریب که شیوه روباه و روباه‌صفتان است متوسل شود.

هم‌چنین ماکیاولی داشتن و مراعات خصال پسندیده و پایبندی به اصول اخلاقی را خطرناک و تظاهر به داشتن آنها را سودمند می‎داند زیرا مردم در مجموع بر پایه آنچه از دور می‎بینند داوری می‎کنند نه آنچه از نزدیک لمس می‎کنند. او می‎گوید همه از دور می‎توانند ببینند اما کمتر کسی از نزدیک می‎تواند لمس کند.

نگرش و رویکرد دیگر به سیاست بر پایه آمیختگی اخلاق و سیاست و استوار کردن قدرت سیاسی بر پایه‎های استوار اخلاق و انسانیت است. نگرش دوم در اسلام و منابع اصیل و معتبر آن یعنی قرآن و سنت مورد تأکید و جهت‎گیری قرار گرفته و حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) مظهر اجرای چنین سیاستی در جهان اسلام پس از پیامبر(ص) محسوب می‎شوند.

پیامبر اکرم(ص) هم به عنوان شارع و هم به عنوان مجری احکام دینی فرمودند «من برای تکمیل مکارم اخلاقی و اعتلای اخلاق نیک مبعوث شدم». این کلام مهم پیامبر (ص) نشان‌دهنده اهمیت اخلاق در دین اسلام و تعمیم آن در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی از جمله سیاست است. به تعبیر مصطلح در حوزه فلسفه علم، پارادایم حاکم بر کلیه احکام و شئون رفتاری در اسلام در ملاحظة اخلاق و مکارم اخلاقی قابل ردیابی است.

*مهمترین مؤلفه‎های سیاست اخلاقی امیرالمؤمنین علی (ع) مبتنی بر چه اصولی است؟

ابراهیمی: باید عرض کنم که لزوم پرهیز از پیمان‌شکنی، فریبکاری و خیانتکاری در سیاست یکی از مهم‌ترین مولفه‌های سیاست اخلاقی حضرت علی (ع) است. یکی از مواقف مهم و گاه سرنوشت‎ساز در حوزه قدرت سیاسی و تصمیم‎گیری نقض پیمان و استفاده از فریب و نیرنگ جهت نیل به مقصود است. در گفتار و کردار حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) مشاهده می‎شود که ایشان استفاده از این روش‎های غیراخلاقی را برای نیل به هدف مشروع نیز به کار نمی‎بردند و استفاده از این روش‎ها را مجاز ندانسته و مستوجب عذاب آخرت می‎شمردند. در این راستا روایات صریحی وجود دارد که در نهج‎البلاغه و مصادر معتبر شیعه ذکر شده است روایاتی که در ادامه می‎آید صریح و مربوط به حوزه قدرت سیاسی است.

امیرالمؤمنین (ع) در کوفه در ضمن ایراد خطبه فرمودند: «ای مردم اگر نبود بدبودن و ناپسند بودن پیمان‎شکنی و خیانت هر آینه من زیرک‌ترین مردم می‎بودم، ولی پیمان‎شکنان گنهکارند و گنهکاران نافرمان. به‌درستی که پیمان‌شکن و گنهکار (که پروایی در بکارگیری هر روشی برای نیل به هدف ندارد) و خیانتکار در آتش خواهند بود.

مؤلفه مهم دیگر در سیاست اخلاقی رسول گرامی اسلام و امیرالمؤمنین (ع) ضرورت پرهیز از کذب و وعده‎های کاذب است. تمسک به دروغگویی و کذب و استفاده ابزاری از وعده‎های کاذب برای پیشبرد اهداف و مقاصد حکومت، از ابزارهای متداول در حوزه عمل سیاسی و حکمرانی بوده است. تاریخ مشحون از بکارگیری این ابزار از سوی قدرت‎های حاکم جهت نیل به مقصود است حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) اذعان می‎دارند که هیچگاه از چنین روشی استفاده نکرده و حتی هیچ سرّی را جز اسرار جنگ که آن هم به مصلحت خود آنان بوده است از آنان پنهان نکرده‎اند.

مؤلفه سوم از سیاست اخلاقی امیرالمؤمنین علی (ع) را در امر حکومت و کشورداری می‎توان در برخورد عطوفت‎آمیز با تمام مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان و تجسس نکردن در زندگی خصوصی آنان دانست. تساهل و مدارا با مردم و وارد نشدن به حوزه زندگی خصوصی و مستور داشتن معایب و لغزش‎های آنان و افشا نکردن معایب انسان‎ها از شاخص‎های بارز سیاست اخلاقی امیرالمؤمنین علی (ع) است.

یکی دیگر از ویژگی‎های مهم سیاست اخلاقی امیرالمؤمنین علی (ع) که خود نیز در دوران حکمرانی بدان ملتزم و پایبند بود پرهیز و دوری از کبر و خودپسندی است. خودپسندی یکی از رذائل اخلاقی است که در سیاست منشأ آثار نامطلوبی است.

از امام باقر (ع) روایت شده است که: «تکبر و خودپسندی از مرکب‎هایی است که انسان را به دوزخ رهنمون می‎کند.» رسول خدا (ص) نیز فرموده‎اند «بیشتر اهل جهنم از متکبرانند» ممکن است گفته شود که تکبر لازمه ابهت والیان و کارگزاران و از ابزارهای اطاعت و پیروی مردم و مخاطبان. از رفتارهای متعارف و کلاسیک حکام که سبب ترس و واهمه می‎شد، رفتار متکبرانه بوده است. ماکیاولی نیز در کتاب شهریار چنین رفتاری را لازمه ترس و ترس را ابزار اطاعت می‎شمارد و می‎گوید: برای شهریار بهتر است که مردم از وی بترسند تا به او عشق بورزند. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) استفاده از این ابزار را سخیف و غیراخلاقی شمرده و پرهیز از آن را به زمامداران و والیان توصیه کرده است.

پنجمین مؤلفه از سیاست اخلاقی حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) پرهیز از ستم و ظلم در ابعاد و اشکال مختلف آن است. ستم به خلق ستون خیمه‎ سیاست غیراخلاقی است که در طول تاریخ بشر با قدرت سیاسی آمیخته شده است. ظلم به معنای تعدی از حدود است. این معنای عام از ظلم به تعبیر برخی از بزرگان انواع رذائل و ارتکاب انواع افعال زشت عقلی و شرعی را شامل می‎شود.

از مؤلفه‎های مهم و عجیب در سیره اخلاقی حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) عفو و گذشت به ویژه هنگام غلبه بر دشمن بود. رفتار بزرگوارانه و توأم با فتوت او با مخالفان و دشمنانش مانند مروان و عبدالله‌بن زبیر و سعیدبن العاص که در جنگ جمل بر آنان تفوق یافت و با وجود اسارت، امام آنان را رها کرد و تلافی نکرد، از آن جمله است. اهل بصره علیه وی و اولادش دست به شمشیر بردند و ناسزا گفتند اما پس از غلبه بر آنان، همگی را امان بخشید و مانع تصاحب اموالشان شد. در جنگ صفین معاویه و لشکرش پس از تصرف، آب را بر روی امام و یارانش سد کردند اما حضرت امیرالمؤمنین علی پس از تفوق بر آنان و دور کردن آنان از مقابله به مثل خودداری کردند.

این گونه رفتارهای فتوت‎آمیز که حاکی از علو روح و ملکات والای اخلاقی است در سیاست‎های مبتنی بر اخلاق امام به وفور قابل مشاهده است. منابع اهل سنت نیز سیره اخلاقی امام را اعجاب‎آور و تحسین‎برانگیز خوانده‎اند. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) برخلاف روش متداول زمامداران، در دوران حکمرانی و زمامداری در استفاده از مواهب دنیوی مانند غذا و لباس، خود را در مضیقه بیشتر قرار داده و بر نفس خویش سخت‎گیری مضاعفی وارد می‎کردند.

حضرت امیرالمؤمنین علی با این نگرش اخلاقی و با این احتمال که شاید در قلمرو حکومتی وی و در بلاد دوردست شخصی وجود داشته باشد که با شکم گرسنه سر بر بالین گذارد، با آنان در گرسنگی احتمالی همدردی می‎کرد.

*در بررسی اجمالی از رویکردهای غربی و اسلامی و الهی در ارتباط با رقابت‌های سیاسی در ایران به چه جمع‌بندی می‌رسید؟

ابراهیمی: بنده سعی می‌کنم با بررسی رویکردهای غربی و رویکردهای اسلامی و الهی در رابطه با اخلاق سیاسی، زمینه یک قیاس واقعی بر اساس نوع اخلاق سیاسی که هم اکنون بر فضای سیاسی کشورمان حاکم است با الگوهای یاد شده را فراهم آورم. در انتها نیز میزان تطابق و یا انحراف فضای سیاسی کشورمان از هر یک از این الگوها را بررسی می‌کنم و از این راه دو نتیجه مهم مسجل می‌شود.

نتیجه اول اینکه الگوی مطلوب اخلاقی و اسلامی را برای به کارگیری در فضای سیاسی ایران اسلامی یادآوری و بازشناسی کنیم و نتیجه دوم پاسخگویی به این سؤال اساسی است که در حال حاضر کجا ایستاده‌ایم؟ آیا سیاستمداران ما حقیقتاً با دیدگاهی الهی و اسلامی در فضای سیاسی کشورمان نقش بازی می‌کنند و یا رویکردهای غالب در فضای سیاسی کشور بیشتر منطبق بر رویکردهای غربی و لیبرالیسم است؟

در بررسی رویکردهای غربی به اخلاق سیاسی باید عرض کنم که افلاطون از برجسته‌ترین نویسندگان و فیلسوفان یونان باستان است که آموزه‌های فلسفی‌اش آشکارا بر پایه یکتاپرستی، اخلاق، عدالت، خوبی و زیبایی ناشی از فطرت انسان قرار دارد. او در رساله «سیاست» مهمترین هدف حکمران را سعادت و سلامت اخلاقی جامعه ذکر می‌کند و معتقد است که سعادت بشری به نحو چشم‌گیری به اخلاق بستگی دارد.

ارسطو نیز در کنار رساله سیاست خود، چند رساله به نام‌هایی در پیوند اخلاق و سیاست نگاشته است. وی مهمترین وظیفه‌ی دولت را «اصلاح عیوب اخلاقی شهروندان و تلقین فضایل نفسانی به آنها» می‌داند.

بعد از رنسانس به ویژه در فاصله قرن هفدهم تا بیستم میلادی در مورد رابطه بین دین و سیاست و به دنبال آن رابطه میان اخلاق و دین، در جهان غرب در قالب چهار برداشت شکل گرفت که از میان آنها، برداشت لیبرالی یا جدایی دین از سیاست که به سکولاریسم معروف شده، غالب است.

جدایی سیاست از معنویت در غرب با پیامدهایی همراه بوده که استعمار، جنگ‌های خانمان‌سوز بین‌المللی، ایجاد دولت‌های دست‌نشانده، دنیاپرستی و مادی‌گری مهم‌ترین این پیامدها است.

اما در مورد بخش دوم سوال شما یعنی موضوع اخلاق سیاسی در نگرش اسلامی، قرآنی و نگرش پیامبر(ص)، بنده معتقدم این نوع نگرش و رویکرد به سیاست بر پایه آمیختگی اخلاق و سیاست و استوار کردن قدرت سیاسی بر پایه‎های استوار اخلاق و انسانیت است. این نگرش در اسلام و منابع اصیل و معتبر آن یعنی قرآن و سنت مورد تأکید و جهت‎گیری قرار گرفته و حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) مظهر اجرای چنین سیاستی در جهان اسلام پس از پیامبر(ص) محسوب می‎شوند. پیامبر اکرم(ص) هم به عنوان شارع و هم به عنوان مجری احکام دینی فرمودند: «من برای تکمیل مکارم اخلاقی و اعتلای اخلاق نیک مبعوث شدم.»

این کلام مهم پیامبر(ص) نشان‌دهنده اهمیت اخلاق در دین اسلام و تعمیم آن در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی از جمله سیاست است. به تعبیر مصطلح در حوزه فلسفه علم، پارادایم حاکم بر تمامی احکام و شئون رفتاری در اسلام در ملاحظه اخلاق و مکارم اخلاقی قابل ردیابی است.

* به نظر شما اگر بخواهید به بایدها و نبایدهای رقابت سیاسی و تبلیغات اسلامی اشاره کنید چه معیارهایی را برمی‌شمارید؟

ابراهیمی: به نظر من با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که همواره توصیه‌ها و تاکیدات مهمی را به جامعه سیاسی کشور داشته‌اند، به کارگیری آن‌ها می‌تواند چراغ راهی برای همه فعالان سیاسی کشور باشد.

بنده معتقدم که در درجه اول رقابت‌کنندگان باید اصول، قواعد و چارچوب نظام را در برنامه‌های تبلیغاتی خود رعایت کنند.چنانچه کسی چارچوب‌های نظام را در تبلیغاتش رعایت نکند قطعاً از قاعده نظام خارج است.

موضوع مهم دیگری که نامزدها باید رعایت کنند پایبندی به قانون اساسی و خط امام (ره) است. کسانی که به میدان رقابت وارد شدند باید از رقابت دشمنانه و کینه‌توزانه پرهیز کنند.

عدم همراهی با دشمن دیگر موردی است که کاندیداها باید مراقبت کنند تا در رفتار و گفتارشان نمود نیابد. پرهیز از بداخلاقی، بدگویی، اهانت و تهمت به یکدیگر و رفتار کریمانه باهم نیز باید مورد توجه کاندیداها باشد.

رفتار صادقانه در رقابت‌های سیاسی، در نظر گرفتن تقوای سیاس، پایبندی و توجه به امنیت ملی، به زیر سوال نبردن اصل انتخابات و پرهیز از ایجاد اختلاف و ناامیدی در داخل کشور از جمله دیگر موضوع‌های مهمی است که کاندیداهای انتخابات باید خود را ملزم به رعایت آن کنند.

خوب است فضای رقابت میان کاندیداها رقابت بر سر خدمت با رعایت انصاف باشد. نباید برای پیروزی در انتخابات متوسل به هر شیوه و روش ظالمانه‌ای شد و با تخریب دیگران ذهنیت مردم را نسبت به نظام و خدمت‌گزاران مخدوش کرد.

پرهیز از استفاده از بیت المال برای تبلیغات یک کاندیدا و خودداری از اسراف در هزینه‌های تبلیغاتی هم نوعی دیگر از رعایت اصول اخلاق در رقابت‌های تبلیغاتی است که در صورت رعایت همه این موارد می‌توان گفت تبلیغات بر اساس موازین و آموزه‌های الهی و مبتنی بر توصیه‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری صورت گرفته است.

*به نظر شما مهم‌ترین راهبرد غرب از دخالت در انتخابات ایران چیست؟

ابراهیمی: بنده اعتقاد دارم و تجربه هم همین را ثابت کرده که امریکا برای مداخلات برنامه‌ریزی شده خود در انتخابات سه هدف اصلی را طراحی می‌کرد.

براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، هدف و راهبرد اصلی غرب است و نوع مداخله در انتخابات ایران، حکایت از همان راهبرد اصلی دارد. البته به سبب اقتدار درونی و بیرونی جامعه اسلامی ایران و رهبری هوشمندانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و همچنین آگاهی بالای مردم، موقعیت و موفقیتی برای عملیاتی کردن این هدف تاکنون ایجاد نشده و از این پس نیز نخواهد شد.

تغییر رفتار سیاسی ایران به عنوان راهبرد میانی، در صورت عدم موفقیت راهبرد اصلی از دیگر اهداف دخالت آشکار غرب در انتخابات ایران است و همواره درصدد فراهم کردن تمهیداتی برای کاهش رفتارهای اعتبارزدایانه ایران از امریکا و غرب بوده است.

حفظ حیات سیاسی وابستگان، راهبرد حداقلی غرب و امریکا از تنش‌آفرینی و طراحی فتنه‌های گوناگون در جمهوری اسلامی است.

* یقیناً غرب و دشمنان انقلاب برای دستیابی به این اهداف خود تاکتیک‌هایی در نظر می‌گیرند، لطفاً تاکتیک‌های غرب در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری ایران را بیان کنید؟

ابراهیمی: بله حتماً از تاکتیک‌ها و روش‌هایی استفاده خواهند کرد. آن چیزی که بنده به نظرم می‌رسد، تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی، بحرانی جلوه دادن اوضاع کشور، فضاسازی برای کاهش حضور مردم در پای صندوق‌های رأی، تشکیک در سلامت انتخابات و طرح موضوع تقلب در انتخابات است که همچون گذشته در انتخابات پیش رو نیز در دستور کار اتاق فکر نظام سلطه قرار خواهد گرفت.

*رفتار رسانه‌ای غرب همواره به عنوان یکی از ابزار مهم جنگ روانی علیه کشورمان است، به عنوان آخرین سوال به نظر شما در انتخابات 24 خرداد دنیای غرب چه نوع رفتار رسانه‌ای در پیش خواهد گرفت؟

ابراهیمی: باید عرض کنم که این رفتارها به چهار مرحله تقسیم می‌شود. مرحله اول رفتار در مرحله پیش از انتخابات است بدین ترتیب که چند ماه پیش از آغاز تبلیغات رسمی نامزدها، عمده موضع‌گیری‌های مقامات سیاسی غرب و بازتاب رسانه‌ای آنها حول چند محور تقسیم‌بندی شده بود که ملاحظه کردید، ادعای آزاد نبودن انتخابات ایران، تشکیک در سلامت انتخابات و زمینه‌سازی برای براندازی نرم.

رفتار غرب در ایام تبلیغات رسمی نامزدها به عنوان مرحله دوم فشار روانی و رسانه‌ای غرب است. رفتار غرب در این برهه با تشکیل جلسات کارشناسی و ارائه تحلیل‌های جهت‌دار از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای چون بی بی سی فارسی، صدای امریکا و رسانه‌های دیگر 24 ساعته روی آنتن گذاشته می‌شد. از سوی دیگر، در روزهای منتهی به انتخابات و جریان‌های بعدی، شاهد هجمه تبلیغی و جنگ روانی شدید علیه جمهوری اسلامی هستیم که توسط پایگاه‌های ارتباطات اجتماعی مانند فیس بوک، تویتر و یوتیوب صورت می‌گیرد.

شایعه‌سازی و دروغ‌پردازی و اجرای سیاست «اسب تروا» و دوباره بسته‌بندی کردن مطالب جعلی در پوشش افراد حقیقی روی سایت‌های ارتباطات اجتماعی از کارکردهای این شبکه‌ها در فضای انتخابات ایران است.

موضع‌گیری و رفتار رسانه‌ای غرب در روز رأی‌گیری و پس از برگزاری انتخابات نیز از دیگر مراحل اینگونه رفتار است که باید مورد توجه قرار گیرد.