سه شنبه 21 خرداد 1392-9:5
رأی دهی استراتژیک تحول خواهان
رفتارهای سیاسی، مدیریتی دولت نهم و دهم به تدریج چنان پیامدهای خسارت باری بر زندگی شهروندان داشته است که خواست تغییر و تحول وضع موجود را به تقاضای مشترک اکثریت جامعه به ویژه اصلاح طلبان درآورده است.
مازندنومه؛دکتر علی کریمی مله، عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران: انتخابات به طور عام و انتخاب های ملی به طور خاص،اثربخش ترین عرصه تأثیرگذاری شهروندان و فعالان سیاسی و مدنی است.
انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به دلایل متعدد بیش از هر انتخابات دیگری در ایران اسلامی از اهمیت افزون تر داخلی و بین المللی برخوردار شده است و به مثابه معبری برای تغییر سیاست ها و رویه ها و گذار به شرایط بهتر و یا فقط تغییر اشخاص و تداوم نگرش ها و خط مشی های موجود قلمداد می شود.
رفتارهای سیاسی، مدیریتی دولت نهم و دهم به تدریج چنان پیامدهای خسارت باری بر زندگی شهروندان داشته است که خواست تغییر و تحول وضع موجود را به تقاضای مشترک اکثریت جامعه به ویژه اصلاح طلبان درآورده است.
اما رسیدن به این خواسته نیازمند اتخاذ رفتاری است که بیشترین تأثیرگذاری را در میدان سیاست امروز به همراه داشته باشد و این مهم فقط از طریق هم افزایی اراده ها و آرا پیرامون نامزد واحد و اتخاذ تصمیم استراتژیک و عمل گرایانه از سوی آحاد نیروهای تحول خواه اعم از اصول گرایان منتقد، اصلاح طلبان با گرایش های گوناگون و واقع بینی آنان به مثابه ضرورتی انکارناپذیر امکان پذیر است.
در میدان انتخابات اصلاح طلبان در معرض انتخاب بین رأی دهی ابرازی و رأی دهی استراتژیک قرار گرفته اند.
در رأی دهی ابرازی افراد فقط برای ابراز وجود و فقط در جهت بیان آرمانها و ترجیحات ایدئولوژیک خود بدون عنایت به نتیجه آن در موازنه آرای نیروهای سیاسی به پای صندوق های رأی می روند اما در رأی دهی استراتژیک رأی دهندگان با حسابگری دوراندیشانه و به منظور اثرگذاری بر نتیجه انتخابات از راه جلوگیری از پدیدآمدن نتیجه ای بدتر دست به انتخاب می زنند.
رأی دهی استراتژیک با آرمانهای ایدئولوژیک اصلاحی بی اعتنا نیست اما راه دستیابی موفق و کم هزینه به آن از طریق دست یازیدن به انتخابی استراتژیک می داند.
به نظر نگارنده امروز زمان انتخاب استراتژیک برای تحول خواهان است. رأی دهی استراتژیک به دنبال آرمانهای مطلوب و دست نیافتنی با همه خوبی هایشان نیست، بلکه رفتاری نتیجه گراست و بر این باور است که اگر آرایش موجود- حضور دو نامزد - و تشتت بین نیروهای تحول خواه تداوم داشته باشد حتی نتیجه حداقلی عاید نخواهد شد پس عاقلانه است انتخابی نتیجه گرا کرد تا در اندک فرصت باقیمانده بتوان تأثیر جدی بر فرایند انتخابات گذاشت.
رفتار استراتژیک در شرایط کنونی اولاً حضور جدی و بی درنگ در پای صندوق های رأی، عدم توقف در تردیدها، ابهامات و گلایه ها و نارضایتی های گذشته و ثانیاً اجماع بر نامزد واحد و استفاده از همه توان ارتباطی و اقناعی برای هدایت آرای شرکت کنندگان مردد و آرمان گرا به سوی اوست.
به باور نگارنده خود این نصمیم استراتژیک که با اقبال آقایان خاتمی و رفسنجانی و نیز دیگر عقلای میانه رو از طیف های مختلف خواستاران تغییر روبرو شده است، صرف نظر از هر نتیجه ای در انتخابات یازدهم، نشانه بلوغ و رشد مبانی رفتار سیاسی تحول خواهان و ارتقای سطح واقع نگری و پرهیز از جزم اندیشی آنان است که بی تردید بر آینده بینش و منش تحول خواهان جامعه ایرانی اثرات جدی خواهد داشت.
ایمیل نویسنده:(akm10@umz.ac.ir)
*مازندنومه:این یادداشت پیش از اعلام رسمی انصراف محمدرضا عارف نوشته شده است.