شنبه 1 تير 1392-23:31

چرا این اتفاقات می افتد؟

جریان سازی و میدان داری با نیروهای بدنه اصلاحات بود،ولی بهره برداری و انتفاع با زر اندوزان و تشنگان قدرت و معیشت اندوزان است/ دولت تدبیر و امید از ورود سهم خواهان به شدت جلوگیری کند و کسانی که سابقه درخشانی در عرصه سیاسی و مدیریتی نداشته اند و حتی از مراجع رسمی جواز ورود به کارزار های سیاسی و انتخاباتی را پیدا نکرده اند نمی توانند در صدر مدیریت ها قرار بگیرند.


مازندنومه؛یادداشت مهمان، حجت الاسلام عبدالصمد زراعتی،نویسنده و فعال سیاسی: انتخابات تمام شد و فصل تازه ای در روابط سیاسیون و نظام اجرایی کشور و استان آغاز شده است.

از آنجایی که دکتر حسن روحانی،سید محمد خاتمی نیست باید توقعات و حضور در عرصه اجرایی مطابق برنامه ها،روحیات و راهبرد دکتر روحانی باشد، اما نکته مهم این است که در همه دوره ها آدم های فرصت طلب،زیاده خواه و رانت خوار همسو با جریان،حاکم می شوند.

در استان مازندران این وضعیت به شکل هولناکی مشاهده می شود. در دوره موسوم به اصلاحات، مدیریت ارشد استان در بسیاری از موارد با به کارگیری چهره های تازه به دوران رسیده ،کم عمق،فاقد محتوا و بنیه علمی و مدیریتی و تعهدی اما ارادت سالار و رفیق سالار بر ارکان مدیریت استان اعم از ستاد استانداری،ادارات کل،فرمانداری ها،بخشداری ها،دانشگاه ها و سایر مراکز فرهنگی ،اداری و سیاسی عملا جریان ناصحیح و ناسالم و ناکارآمدی را بر ارکان اجرایی تحمیل کرد و باعث تندروی ها و ظهور طلبکاران بی شمار برای نظام اجرایی شد؛داعیه داران موج سواری که همواره مترصد فرصت بودند و الان هم هستند.

اکنون پیرغلامان ارادت سالار و ثناگو جریانی را راه انداختند که بتوانند بر اریکه مدیریت های اجرایی چنبره بزنند لذا انسان صاحب وجدان و آزاده نمی تواند قبول کند که فرصت طلبان-آن هایی که بداخلاقی های سیاسی،دیکتاتوری و خودکامگی را در پشت جریان اصلاح طلبی مخفی کرده اند- دوباره با محفل سازی به عرصه بازگردند و تاوانی که نیروهای مومن، وفادار، سالم، کارآمد، خوش فکر و اصلاح طلب و اخلاق مدار در طی هشت سال اصلاحات داده اند،نمی توان شاهد تکرار این حوادث تلخ و ناگوار بود.

جریان سازی و میدان داری با نیروهای بدنه اصلاحات بوده،ولی بهره برداری و انتفاع با زر اندوزان و تشنگان قدرت و معیشت اندوزان است.

اما راجع به برگزاری همایش اعضای ستاد انتخاباتی اصلاح طلبان حامی دکتر روحانی در استان مازندران که در ساری برگزار شد متذکر می شوم که در روز برگزاری همایش برنامه برخلاف تصمیم شورای مرکزی ستاد اصلاح طلبان که دردفتر یکی از اعضای ستاد مرکزی برگزار شد قرار بود که دکتر صادق زیباکلام به عنوان سخنران ویژه شرکت کند، اما ایشان به علت مشغله کاری نتوانست شرکت کند.

بی آن که با اعضا مشورت شود همان جریان محفلی که الان به دنبال تعیین استاندار و تقسیم قدرت و پست هستند و لابی زیادی را راه اندازی کرده اند یک طرفه و بدون توجه به خرد جمعی،سخنرانی را دعوت کردند که هیچ سنخیت و قرابتی با جریان اصلاحات و اصلاح طلبان نداشته و مقاله نویس یکی از روزنامه های مخالف سرسخت اصلاح طلبان و اصلاحات بوده است که از آن ها جدا شد و به دامن این جریان افتاد و دایه دلسوزتر از مادر شد و به عنوان سخنران که بخش عمده ای از وقت را به خود اختصاص داد،سخنرانی کرد.

همیشه نیروهای میدانی که از راه دور می آیند و همین آقایانی که توان لابی با تهران را دارند متکلم الوحده و بقیه شنونده می شوند!

عده ای از ما معتقد بودیم از اعضای ستاد و از میان نیروهای شهرستان ها چند نفر بیایند به نمایندگی اظهار نظر کنند و ما هم شنونده نظرات آن ها باشیم و این طور نباشد که همیشه ما با استفاده از این نیروهای مخلص به امیال شخصی ،فرقه ای و جریانی خودمان فکر کنیم.

انتظار بنده از استاندار اسبق مازندران و دیگر چهره های سرشناس و شناخته شده این است که همه صداها را بشنوند و سناریوی تقسیم قدرت و محفل خاص دوباره تکرار نشود و با نیروهای اصیل و معتدل اصلاح طلب فروتنانه و متواضعانه رفتار شود و تحکم و غرور در کار نباشد.

اما راجع به لیست منسوب به شورای شهر ساری که از سوی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان حامی دکتر حسن روحانی منتشر شد باید گفت من به شدت با این رویه مخالف بودم چراکه ما می توانستیم از میان کاندیداهای موجود 13 نفر چهره اصلاح طلب و معتدل شهر را شناسایی و به شهروندان مرکز استان معرفی کنیم.

این لیست را ستاد مرکزی تهیه کرد و شاخه جوانان با اسامی قید شده ( کاندیداها) تماس گرفتند و آن ها از دکتر روحانی اعلام حمایت کردند.

بنابراین نمی توان تمام این 42 نفر را اصلاح طلب نامید و درج عنوان اصلاح طلبی در ذیل اعلامیه منتشره اشتباه بود.

من و چندتن از دوستان دیگر نسبت به این موضوع پرسش کردیم و گفتیم: بودند در میان این افراد که اصلاح طلب بودند و تاوان زیادی پس دادند و مشکلات زیادی را به خاطر نوع تفکر کشیدند و باید از این افراد در چنین مواقعی حمایت کرد، اما پاسخ منتشرکنندگان لیست قانع کننده نبود.

در حالی که افراد ذکر شده در ذیل این لیست غالبا سنخیتی با جریان اصلاح طلب نداشتند و برخی از آنها مخالف سرسخت اصلاح طلبان و از حامیان جدی احمدی نژاد و ستاد انتخاباتی سوم تیر بودند.

اما چرا این اتفاقات افتاد؟ احزاب و گروه های سیاسی شناسنامه دار که بتوانند از قانون اساسی تبعیت کنند،تندروی و مصلحیت اندیشی هارا نداشته باشند و به اراده مردم توجه کنند متاسفانه در هردو سوی جریان های سیاسی وجود ندارد و مازندران از این قاعده مستثنی نیست.

برای همین هم شاهد سهم خواهی و ظهور مدعیان دروغین و کاسب کاران سیاسی در هر دو جریان هستیم که انتظار می رود دولت تدبیر و امید بستر لازم برای پیدایش احزاب کارآمد و متعهد و مردمی را در اولویت برنامه های توسعه سیاسی خود قرار دهد.

ضمنا انتظار می رود که در به کارگیری نیروهای انسانی در سطوح مدیریتی استان و شهرستان ها به ویژه مرکز استان، افراد صاحب صلاحیت و توانمند و متعهدی که در عرصه انتخابات شورای شهر حضور داشتند اما موفق به راهیابی به شورا نشدند در مناصب و مسئولیت های مورد نیاز از وجود این سرمایه های ارزشمند اجتماعی استفاده کرد.

توصیه من این است که دولت تدبیر و امید از ورود سهم خواهان به شدت جلوگیری کند و کسانی که سابقه درخشانی در عرصه سیاسی و مدیریتی نداشته اند و حتی از مراجع رسمی جواز ورود به کارزار های سیاسی و انتخاباتی را پیدا نکرده اند نمی توانند در صدر مدیریت ها قرار بگیرند.

تمام نیروهای بدنه اصلاح طلبان معتدل و متعهد با حساسیت به این موضوع نگاه کنند که مبادا از جیب سیاسی آن ها خرج شود.

من و سایر عزیزان همراه و همدل به تمام آن هایی که که عهد خود را پس از پیروزی در انتخابات فراموش کرده اند اجازه سهم خواهی و رانت جویی در تسخیر مدیریت ها نخواهیم داد.

کسانی شایسته پذیرش مسئولیت هستند که دارای حسن شهرت،کارآمدی،توان و انرژی جدید،قابلیت و توانمندی علمی،تعهد به انقلاب و ارزش ها و نظام،افراد شفاف و غیرچاپلوس باشند و کاربلد و کاردان و کارشناس و اهل تدبیر و تقوا و سلامت نفس و سلامت مالی و سلامت اخلاقی باشند.