دوشنبه 10 تير 1392-15:19

امسال رکورد می زنیم!

به بهانه نداشتن طرح دریای درست و حسابی در سواحل مازندران و نبود ناجیان غریق و غرق شدن پشت سرهم مردم


مازندنومه،ربابه حسین پور:هفته گذشته در غروبی زیبا به سواحل دریای فرح آباد رفتم. هنوز از ماشین پیاده نشده بودم که تجمع جمعیتی پریشان و صدای آژیر آمبولانس توجهم را جلب کرد.

نزدیک شدم. زن جوانی با لباس هایی خیس به شدت گریه می کرد. عده ای غریق نجات هم در آب با وسایل متعدد و مخصوص به دنبال گمشده ای می گشتند.

جمعیت حاضر از حادثه متاسف بودند و می گفتند 4 عضو یک خانواده کرجی هستند که پدر خانواده مُرد ، مادر در کماست و شوهر زن جوان هم پس از 4 ساعت هنوز پیدا نشده است.

هوا کم کم تاریک می شد و زن از شدت گریه بی حال شده بود و امیدش از یافتن «امید» ناامید شده بود و مدام زیر لب صدایش می زد.

*در کمال شرمساری

4 تیرماه بود که خبرگزاری مهر به نقل از عباسی -مدیر کل پزشکی قانونی مازندران- با انتقاد از به عضویت درنیاوردن این اداره در جلسات ستاد ساماندهی سواحل دریا گفته بود:تاکنون 28 نفر در دریای مازندران غرق شدند و فقط سه روز ابتدایی تیر ماه بیش از 10 نفر جان خود را در دریا از دست دادند .

گرچه وی معتقد است این آمار در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 40 درصد کاهش داشته، در آماری جدیدتر از غرق شدن 25 نفر در هفته اول تیر ماه در سواحل مازندران خبر داد( روزنامه بشیر 10 تیر 92) که این آمار در باور عموم خارج از حد تصور است.

سخنگوی پزشکی قانونی مازندران نیز گفته بود: امسال در نقاط کور نیروهای امدادی و ناجیان غریق مستقر نیستند . ( روزنامه بشیر 8 تیر 92)

این در حالی است که استاندار مازندران در اظهار نظری عجیب گفت: نه اینکه غریق نجات در نقاط کور نباشد، بلکه چون مطالبات سال گذشته آنها که بیش از 2 میلیارد تومان بوده،پرداخت نشده ما به دلیل شرمساری از آنها دعوت نکردیم اما عده ای د داوطلبانه(!) می توانند ما را یاری کنند!(خبرگزاری فارس 7 تیر 92)

لذا با توجه به اینکه سال گذشته بیش از 600 ناجی غریق در سواحل مازندران مستقر بودند اما بیش از 132 نفر جان خود را از دست دادند، انتظار می رود امسال در آمار غریق رکورد تازه ای زده و نام مان در کتاب گینس به ثبت برسد!

*دریایم آرزوست!

بچه که بودم در سواحل بکر وسیع و جنگلی دریا بازی می کردم، هیچ منعی برای دویدن از کران تا به کران سواحل نبود،نه دیواری، نه حصاری و نه سیم خارداری !

اما اکنون که به زادگاهم می روم باید از پشت حصار ویلاهای دولتی و خصوصی دریا را از دور ببینم، در حالی که از ما بهتران با عینک های آفتابی بر روی صندلی های گهواره ای از فراز ویلاهای شیک و آن چنانی در خلسه ای عارفانه به موج های زیبای دریا می نگرند!

ناچارا به طرح های دریا رو می آوریم که واقعا خجالت آور است؛ با امکاناتی نظیر چادر و برزنت ، سرویس های بهداشتی آلوده، دوش های همیشه خراب و آلاچیق های زهوار دررفته با مطالبه ورودی ها و برخوردهای آمرانه ای که اجازه هیچ اعتراضی برایت نمی گذارند!

از انحصار سواحل توسط نهادها و دستگاه های دولتی و خصوصی گرفته تا راه های دسترسی به دریا که همیشه مسدود است.

این ها دردهایی است که اگر فریاد بزنیم، بعضی ها می گویند از سر سیری است. در دولت نهم قرار بود تمامی پلاژهای دولتی و خصوصی از حریم ساحل 60 متر کنار کشیده و راه 20 متری دسترسی به ساحل را برای عموم باز کنند، اما از حدود 15 کیلومتر سواحل گهرباران فقط 2 راه دسترسی وجود دارد که آن هم با ماسه ،سنگ و بتن بسته شده است، از حدود 12 کیلومتر سواحل پلاژ فرح آباد نیز تعداد معدودی راه باز شده که جوابگوی خیل عظیم جمعیت بومی و مسافر نیست. وعده هایی که علی رغم دستورات اکید هرگز محقق نشده است.

قصه پر غصه ساماندهی سواحل دریا در تابستان در حالی همچنان باقیست که متاسفانه علی رغم اینکه بعد از رایزنی برای تاسیس شرکت توسعه و عمران سواحل امیدهای تازه ای در دل ها شکفت، این سازمان ناجی که قرار بود به مرکزیت استان مازندران شکل بگیرد و مسئولان استان برای ساماندهی سواحل به آن باور داشته و دل بسته بودند هیچ گاه متولد نشد و در حد اظهار نظرهای رسانه ای باقی ماند.

حال با پایان دولت دهم پرونده این سازمان که حتی برایش رییس هم انتخاب کرده بودند به بایگانی وزارت کشور رفت و این حکایت همچنان باقیست....

ایمیل نویسنده: (heyran55@yahoo.com)