شنبه 22 تير 1392-10:26

آن مرد غرق شد

به این دلخوشیم که متولیانی در پایان تابستان از همه قدردانی می کنند و برای هم گل و شیرینی توزیع می کنند و استانی پرگردشگرترین می شویم و مسوولانی هم مدیر نمونه!این در حالی است که هنوز خانواده ی خیلی از قربانیان سال های گذشته ی دریای شمال رخت سیاه عزا را از تن خارج نکرده اند/به راحتی با آمارها بازی می شود، امسال افزایش داشتیم، دیروز کاهش داشتیم، فردا پیش بینی می کنیم ترافیک داریم و هیچ منصفی پیدا نمی شود که بگوید چگونه می توان این تلفات را کاهش داد.


مازندنومه،بابک شمس ناتری:رسانه ها خبر دادند:علی بیژنی کشکک-ﺟﻮﺍﻥ جوان 38 ساله ﮐﺠﻮﺭﯼ- ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮔﺮﺩﺷﮕﺮﯼ ﺳﯿﺘﺮﺍی ﻧﻮﺷﻬﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﺠﺎﺕ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺮﺯﺍﺩﻩ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺶ ﮐﻪ ﻃﻌﻤﻪ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺩﺭﯾﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،ﺧﻮﺩ ﺍﺳﯿﺮ ﺧﺸﻢ ﺩﺭﯾﺎ شد و دارفانی را وداع گفت.

آن مرحوم ﺣﯿﻦ ﺷﻨﺎ ﻣﺘﻮﺟﻪ شد که ﺧﻮﺍﻫﺮﺯﺍﺩﻩ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺶ در حال غرق شدن است و با ﺗﻼﺵ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ اﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﺩاد، اما ﺧﻮﺩ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ قهر ﺩﺭﯾﺎ شده ﻭ جان داد. ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ نیز پنج ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻧﻮﺷﻬﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻧﺪ.

این خبری است که می شود گفت حکایتی تکراری است، نه برای نوشهر بلکه در مازندران و شمال این حکایت هر ساله است؛حکایت خانواده هایی که در اوج ناباوری در کنار ساحل به انتظار می نشینند تا ببینند دریا فرزندشان را به ساحل پس می دهد؟

آرزوی شان شاید این روزها یافتن اجساد فرزندان شان است، گاهی دعا می کنند دریا قربانی اش را در شهر خودشان پس دهد،چون شنیده اند برخی غرق شده ها را در چند شهر آن طرف تر پیدا کرده اند.

وقتی کاری از دستت بر نمی آید، زمانی که به دنبال متولی و مقصر هستند... وقتی ...وقتی....!در این شرایط است که فقط می توان نوشت و اطلاع رسانی کرد.

باز تابستان و موسم گرما آمد و اخباری که درد می آورد و برایش درمانی تدبیر نشد. دردی که سال هاست ریشه دوانده و همه آن را می دانند و کسی برایش مرحم نمی آورد.

همه به دنبال این هستند که به جای درمان،همدردی کنند. در شرایطی که دریا و سواحل شمال در کشورمان متولی مشخصی ندارد،چگونه می توان انتظار داشت که شاهد اخبار دردآور دریا و طعمه هایش نباشیم؟

نمی شود گفت که دریا جان گرفت! دریا موهبت است، نعمتی است که ما از آن هیچ بهره ای نمی بریم و فقط پزش داده می شود.

دریا هم راضی نیست مشت های مادری بر ساحلش را تحمل کند، دریا چشم دیدن خواهر و برادری که چند روز کنار ساحل منتظر جنازه برادر هستند را ندارد. دریا کمر خمیده ی پدر غریقی که به سمتش سنگ پرتاب می کند را می بیند و راضی به چنین دردی نیست.

همه ساله از اواخر بهار با تشکیل ستادهای فصلی و موقتی تلاش می شود که آمار قربانیان به حداقل برسد ولی متاسفانه در سالجاری مانند همه ی سال هایی که گذشت هر چه از روزهای تابستان می گذرد آنانی که قربانی بی مسوولیتی ها شدند زیادتر می شود.

روزی نیست که در اخبار شمال کشور، انتشار و انعکاس خبر غریقی نباشد، یک روز در نوشهر، روزی در نور، یکبار گروهی، دفعه ی بعد... و خلاصه ی کلام این حکایت همیشه تکراری خوانده می شود و باز سالی می گذرد و کسی هم پاسخگو نیست!

تابستانی که همه آن را فرصت می دانند برای عده ای تلخ و عزا روز می شود، شمالی که همه آن را نعمت خدایی می دانند برای گروهی تبدیل به یک خاطره ی بد و تلخ می شود، دریایی که موهبت است تبدیل به فضایی می شود که چهره ی آن دل هر دریا دوستی را مکدر می سازد.

شعار می دهیم که مسافرت های درون کشور را افزایش دهیم و یا اینکه از افزایش مسافرت های بی رویه و خروج پول و ارز کشور برای مسافرت به کشورهای حاشیه ی دریای خیز و خلیج همیشه فارس جلوگیری شود و به دنبال فرهنگسازی این باشیم تا از پتانسیل گردشگری داخلی استفاده شود؛ کدام گردشگری؟ گردشگری که هیچ برنامه ای برای آن نداریم؟ دریایی که بی حساب و کتاب فقط برای برخی شهرداری ها منبع درآمد گرفتن ورودی شده؟ جنگلی که به یغما می رود؟

باز ما از کدام گردشگری و پتانسیل حرف می زنیم که حتی برای آن قدمی هم برداشته نمی شود!؟ منصفانه نگریسته شود تا این بحث را ریخت شناسی کنیم که خروجی گردشگر پذیری به چه خلاصه می شود؟

به این دلخوشیم که متولیانی در پایان تابستان از همه قدردانی می کنند و برای هم گل و شیرینی توزیع می کنند و استانی پرگردشگرترین می شویم و مسوولانی هم مدیر نمونه!

این در حالی است که هنوز خانواده ی خیلی از قربانیان سال های گذشته ی دریای شمال رخت سیاه عزا را از تن خارج نکرده اند.

به راحتی با آمارها بازی می شود، امسال افزایش داشتیم، دیروز کاهش داشتیم، فردا پیش بینی می کنیم ترافیک داریم و هیچ منصفی پیدا نمی شود که بگوید چگونه می توان این تلفات را کاهش داد.

برگزاری مستمر جلسات طرح دریا در شهرستان ها با مسوولیت فرمانداران و در استان با مسوولیت استاندار، تلاش و عزمی دلسوزانه است و اگر چه تاثیر مثبتی بر روند رسیدگی ها، پیشگیری ها و نظارت ها داشته،واقعیت چیز دیگری است.

آنها تلاش می کنند ولی تلاش برای موضوعی که نه ساختار دارد و نه تشکیلات، نه چارت دارد و نه مسوول پاسخگو!

برای سازماندهی سواحل و دریا در کشور ما عزمی ملی وجود ندارد و حکایت تکراری این گونه است که دریا و سواحل بدون متولی مانده است.

نگارنده خود را جای خانواده ی قربانیان قرار می دهد! باید یقه ی چه کسی را گرفت؟ باید از که شکایت کرد؟ منصفانه قلمی شود هم این است که ستادهای شهرستانی وقت می گذارند، تلاش می کنند ولی باز قربانی وجود دارد، قربانی سهل انگاری برخی از مسوولان ملی که فقط به فکر سیاسی کاری هستند و طی چند سال اخیر فقط به گزارش عملکرد و فیلم و عکس از سواحل اکتفا کردند.

در شرایطی که مردم فهیم کشورمان آسیب های حاصل از ضعف های مدیریتی در برخی از حوزه ها را به جان می خرند، اقتصاد آشفته کمرشان را آسیب داده، گرانی و تورم موجبات حکایت صورت سرخ و سیلی است ولی باز چقدر صبورانه مدارا می کنند، تحریم ها را درک می کنند، همراهی های با نظام را عاشقانه تکلیف می دانند ولی انصاف نیست که جان شان را مفت به دریای کوتاهی ها بدهند.

این مردم جان شان را برای مملکت، نظام، آرمان های امام راحل و مقام معظم رهبری می دهند، همان طور که در انقلاب دادند و در هشت سال جنگ از میهن شان دفاع کردند ولی کم لطفی است که دولت از سیستم پاسکاری استفاده کرده و بعد از بیش از 3 دهه که از انقلاب شکوهمند اسلامی می گذرد دریا و سواحل را چنان ساده بنگریم که حتی حقوق برخی ناجیان غریق سال گذشته پرداخت نشود!

حقیقت کلام این است که وزیر کشور باید پاسخگو باشد، دولت باید بیاید بگوید در این هشت سال برای بومیان ساحل نشین و گردشگران دریا دوست چه کرده است؟

اینکه عنوان می شود عزمی ملی وجود ندارد واقعیتی بسیار تلخ است، یک شبه وزارت راه و وزارت مسکن را در دل هم می ریزند، وزارت کار، تعاون امور اجتماعی در کشور یک روزه ادغامش اعلام می شود ولی مگر می شود که نتوان برای ساحل و دریا متولی پیدا کرد؟ مگر می شود طرح تشکیل سازمان عمران سواحل را اجرایی نکرد؟

امروزه بانک ها کمتر از 5 دقیقه حساب باز می کنند، کارت صادر می کنند و شما در آن واحد می توانید کار اقتصادی خود را انجام دهید، هدفمندی یارانه ها به وجود می آید برای کل خودروهای کشور کارت سوخت تعریف می شود، در یک ثانیه به حساب تمام سرپرستان خانوار پول می رود، چطور می شود که دولت برای متولی سازی در حوزه ی دریا و سواحل اقدامی نکند؟

این واقعیت باید به نگارش در بیاید که دولت هیچ برنامه ای برای سازماندهی و هدفمند کردن دریا و سواحل ندارد.

این روزها یکی،ناجی غریق را محکوم می کند، خبرنگاری 115 را به چالش می کشد، فردی استانداری را مقصر می داند، شخصی عملکرد فرمانداری با فرماندار دیگر را در این حوزه بررسی می کند و کلا همه قضاوت می کنند ولی باید این گونه قلم زد که یک طرفه به قاضی رفتن هم خطاست!

نمی دانم این روزها بر خانواده های قربانیان دریا چه می گذرد؟ خانواده هایی که قاتل شان هم این همه بی احتیاطی ها را دوست ندارد.

در پایان باید یادآوری شود طبق وعده های مجلسی ها و دولتی ها قرار بود که طبق مصوبه دولت و مجلس شورای اسلامی سازمان توسعه و عمران دریا و سواحل با هدف مطالعه و اجرای طرح های بهسازی و شنا، زیر نظر وزارت کشور به عنوان متولی اصلی ساماندهی سواحل و طرح های شنا، در استان های ساحلی ایجاد شود ولی چرا عملیاتی نشده را باید آقای وزیر کشور پاسخگو باشند.

آقای وزیر بداند یکی از کسانی است که باید به واسطه ی این کوتاهی در تشکیل نشدن سازمان اشاره شده در آن دنیا پاشخگو باشد!

درخواست از مجمع های نمایندگان 3 استان شمالی و فراکسیون نمایندگان شمال این است که به صورت جدی، محکم و بدون تعارف در این موضوع ورود کنند ، ائمه جمعه و نمایندگان محترم ولی فقیه در استان های شمالی می توانند با گزارش دهی از آمار غریق و فوتی های حداقل این 5 سال اخیر محضر مقام معظم رهبری در سرعت بخشیدن به تشکیل این سازمان نقش آفرینی کنند .

ایمیل نویسنده:(babak_shams300@yahoo.com)