يکشنبه 23 تير 1392-16:51

وقتی که تو می خندی

گزارش+گزارش تصویری مازندنومه از بازدید تعدادی از مسئولان استان از مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست شکوفه ساری


مازندنومه،کلثوم فلاحی:ظهر امروز معاون سیاسی،امنیتی استانداری مازندران،مدیرکل اجتماعی استانداری، مدیرکل بهزیستی استان و رئیس بهزیستی شهرستان ساری از شیرخوارگاه شکوفه بازدید کردند.

 محل نگهداری بچه ها تا کمی قبل تر، ساختمان دیگری بود. این مرکز به تازگی احداث شده، بزرگ و وسیع است و زیبا و تمیز.

کودکان زیر سه سال در این مرکز نگهداری می شوند. به اتاق ها می رویم . کودکان بعضی خوابیده اند و برخی بیدار. آنها که بیدارند "سلام" می کنند.

به اتاق دیگری می رویم، "رضا" در این اتاق زندگی می کند، به ما می خندد. معاون سیاسی در حال مصاحبه با خبرنگاران است.

 کنار رضا ایستاده ام. به دوربین دستم اشاره می کند، به لنز دوربین، " این چیه؟"

می گویم "لنز". می خندد. از رضا عکس می گیرم و نشانش می دهم و می گویم ببین وقتی می خندی چقد قشنگ می شی.

مانیتور دوربین را نشانم می دهد و می پرسد " این چیه؟"

می گویم این صفحه نمایشگره، وقتی ازت عکس بگیرم از اینجا می تونی ببینی.

 می گوید" بازم عکس بگیر" .می خندد.

 از رضا پرسیدم می خوای چیکاره بشی؟ شانه بالا انداخت و هیچ نگفت.

در حال خارج شدن از اتاقی هستیم که رضا در آن ساکن است، می گوید "نرو" گفتم باز هم میام پیشت.

هنوز از اتاق خارج نشده ایم، کودک کر و لالی که در آغوش یکی از کارکنان است، دست محبت اش را برای خداحافظی با ما بلند می کند.

 اینجا محبت موج می زند، همان عنصری که در دنیای بیرون از شیرخوارگاه شکوفه، گم شده است.

 به اتاق های دیگری می رویم، اتاق نوزادان است، پسر کر و لال دیگری با ما همراه شده و سردسته گروه است. پیشاپیش همه حرکت می کند، غریبی هم نمی کند، گویا سال هاست ما را می شناسد.

 فضایی برای نقاشی و تماشای تلویزیون بچه ها هم در نظر گرفته شده است. از اتاق نوزادان که برمی گردم رضا را در آن فضا می بینم، به من می گوید " خاله، ببین اینجا چه لامپ های قشنگی آویزون کردن" و من چقدر زود خاله او می شوم.

 می گویم آره قشنگن، خیلی قشنگن، مثل وقتی که تو می خندی.