يکشنبه 6 مرداد 1392-23:4

در جست و جوی مهربانی/خدا سینا رو نندازی!

گزارش+گزارش تصویری مازندنومه از بازدید معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران از سینا،کودک 6 ساله نابینایی که روزی 8 باز دیالیز می شود+آخرین وضعیت کمک های مردمی


مازندنومه:در ادامه فراخوان و پیگیری های ما برای جلب کمک ها و خیرات مردمی برای امداد به سینا ابراهیمی-پسربچه 6 ساله ای که مادرزاد نابیناست و برای پیوند کلیه به کمک مالی نیاز دارد-عصر امروز سردبیر مازندنومه به اتفاق هادی ابراهیمی معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران،حبیب الله تقوی مدیرکل حوزه استاندار مازندران، عباس مهدوی روزنامه نگار و آقای خلیلی از خیران خوشنام مرکز استان به منزل این کودک بیمار رفتند.

در این دیدار احساسی و عاطفی که خانم عربی مدیر مجتمع استثنایی امام جواد ساری نیز حضور داشت،مادر سینا به شرح بیماری و هزینه های سرسام آور درمانی او پرداخت و ابراهیمی نیز در مرحله نخست برای تامین بخشی از هزینه های خرید کلیه اعلام آمادگی کرد و مبلغ 5/5 میلیون تومان را نیز به این امر اختصاص داد.

معاون سیاسی وامنیتی استاندار مازندران وعده داد در مراحل بعدی و پس از پیوند نیز یاری رسان این خانواده برای تامین هزینه ها باشد.

گفتنی است با یاری خدا و مشارکت نیکوکاران و مردم نوعدوست و همت معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران، فعلا" در مرحله نخست هزینه خرید کلیه برای سینا کوچولو تامین شده است،ولی از آن جا که پیوند کلیه و مسایل بعد از آن شرایط و مختصات و هزینه هایی چند برابر بیشتر از خرید کلیه دارد(حدود 20 میلیون تومان)ما دوباره از مردم و نیکوکاران و خیران،برای تامین هزینه های پس از پیوند و مراحل بعدی درمان،تقاضای امداد و یاری رسانی داریم.

شماره حساب خودپرداز برای کارت به کارت کردن(مادر سینا)

6104337058709039 به نام خانم زهرا محمودی پروری(بانک ملت)

شماره حساب از طریق پرداخت در بانک:

شماره حساب903812184 کانون فرهنگی امام محمدباقر(بانک تجارت)

تلفن ها:

شماره تلفن مادر سینا(زهرا محمودی) 09115887387

شماره تلفن مجتمع استثنایی امام جواد ساری(محل تحصیل سینا): 0151-2234349

شماره همراه خانم عربی،مدیر مجتمع استثنایی امام جواد که پیگیر امور مربوط به سیناست:09119532027

متن زیر را همکار ما خانم کلثوم فلاحی نوشته که گزارشی است از این دیدار:

سینا را می‌شناسی؟ کودک نابینای شش ساله‌ای که از نارسایی کلیه هم رنج می‌برد.

امروز هادی ابراهیمی -معاون سیاسی استاندار مازندران- عازم خانه سینا شد و ما هم با او همراه می‌شویم.

مسیر خانه سینا هنوز آسفالت نیست، از سنگریزه‌ها می گذریم و به خانه آنها می‌رسیم.

 سینا بر روی تابی در وسط خانه‌شان نشسته است و تاب می‌خورد.

 مادر سینا می‌گوید: «سینا هر سه ساعت باید دیالیز بشه، آنقدر گریه و بی‌تابی می‌کنه که دیگه طاقت ندارم این همه عذاب کشیدن بچه‌م رو ببینم» و اشک می‌ریزد و هق هق مادرانه‌اش را سر می‌دهد.

می گوید:«تا چند وقت پیش منزل پدرشوهرش بودند،آن جا شرایط مناسبی نداشت و سینا دچار عفونت می شد،بستگان و آشناها کمک کردند و با همت آن ها خانه ای را برای شان ساختند.»

وقتی از پدر این کودک می‌پرسیم، مادر سینا می گوید:« چند سال قبل، دچار عارضه برق گرفتگی شد، انگشتای پاش را قطع کردن و انگشتای دستش هم حس نداره، الان یه جا نگهبان می‌مونه».

 در تمام مدتی که مادر سینا مشغول صحبت با ماست و از پسرش می‌گوید، سینا روی تابش نشته و می‌چرخد، آنگاه که تاب از حرکت باز‌می‌ایستد، سینا فقط می‌گوید«تاب تاب» و تابش را هل می‌دهم.

دیوارهای اتاق‌ها کنده‌کاری شده است، صحبت‌های مادر سینا، توجهم را به دیوارها جلب می‌کند،خانم محمودی می‌گوید:« از بس توی خونه می‌مونه، وقتی که حوصله‌ش سر می‌ره، دیوار رو با دندون می‌کنه».

در اتاق دیگری،به سراغ تختی می روم که سینا هر سه ساعت روی آن دیالیز می شود.در نبود امکانات،آویز لباس شده است وسیله قراردادن سرم و چیزهای دیگر.

مدیر مدرسه سینا،خانم عربی،هم با ما به خانه او آمده است،می‌گوید:« سینا فقط چند ماه اومد مدرسه، قبلا" که هر 6 ساعت دیالیز می شد می اومد مدرسه،اما الان به خاطر وضعیتش نمی‌تونه مدرسه بیاد».

اینجا خانه سینا‌ است، مادرش او را ابوالفضل صدا می‌زند، سینا کوچولو چشمانی برای دیدن گل‌های آفتابگردان مقابل خانه‌اش ندارد، سینا حتی نمی‌تواند قدم به کوچه بگذارد و دمی به بازی کودکانه بپردازد.

 سینا هست و اتاق و تاب و تختی که بر روی آن دیالیز می‌شود. سینا به آغوش ما نمی‌آید، چون می‌ترسد که پزشکش باشد، نه اینکه پزشک با سینا مهربانانه رفتار نمی کند، سینا از مرکز درمانی می‌ترسد، چون از بدو تولد، مدام با آمپول و سرنگ و دارو و پزشک و پرستار سر و کار داشته و شاید در خیال خود فکر می‌کند که اینها آدم‌های بدی هستند.

 هادی ابراهیمی متاثر از وضعیت سینا،او را در آغوش می‌گیرد. خیر بزرگواری هم به همراه وی به ملاقات سینا آمده است و در پایان پنج میلیون و 500 هزار تومان به روند بهبود سینا کمک می‌کنند.

این کمک را می گذاریم کنار کمک هایی که در 10 روز گذشته جمع کرده ایم،خدا را شکر،دارد جور می شود.اما مگر هزینه درمان و عمل پیوند تمام شدنی است؟

سینا مهربانی شما را نمی بیند؛حس می کند.

تاب تاب همبازی،خدا سینا رو نندازی!

*خبرهای مرتبط:

- در جست و جوی مهربانی/به این کودک کمک کنیم http://www.mazandnume.com/?PNID=V15710

-در جست و جوی مهربانی/همت مردمی برای کمک به سینا  http://www.mazandnume.com/?PNID=V15724

- در جست و جوی مهربانی/سینا همچنان چشم به راه است http://www.mazandnume.com/?PNID=V15747

- در جست و جوی مهربانی/قدرشناسی در شب های قدر http://www.mazandnume.com/?PNID=V15797