چهارشنبه 23 مرداد 1392-18:19
وقتی سارقان خبر تجلیل میشوند!
در انتقاد از مراسم استانی روز خبرنگار(1)/امیدواریم هرچه سریعتر کابینه امید روحانی، شروع به کار کند و وزیر ارشاد جدید در نخستین گام، یک خانه تکانی اساسی در بدنه این وزارت عریض و طویل و در استان خود ما داشته باشد و بدنه به اصطلاح کارشناسی ارشاد را الک کند و کارنابلدان را به همان پارکینگ احمدینژاد بفرستد تا شاید یک بار هم شده حق به حق دار برسد و دوغ و دوشاب یکی نشود.
مازندنومه،کلثوم فلاحی: اگر یک سال برنامه بزرگداشت(!) روز خبرنگار، همراه با حاشیه و دلخوری نباشد، شک نکنید که آن روز آفتاب از سمت دیگری طلوع کرده است!
مراسم استانی امسال هم از این موضوع مستثنی نبود و یک بار دیگر ثابت شد رسانهایها که تریبون اقشار مختلف هستند، خود تریبون ندارند، حق صحبت کردن ندارند و در مراسم روز خبرنگار هم مدیران باید سخنرانی کنند، آن هم در فضایی شلوغ و پر سر و صدا، در میان همهمه خبرنگاران که البته ناشی از خستگی است و نوعی اعتراض به روند برنامه.
همکاران حرف میزنند شاید مسئول محترم ببیند که کسی به سخنان او گوش نمیکند و سخنرانی را به پایان برساند.
هر سال، بعد از مراسم روز خبرنگار، با سردرد به خانه میروم، مراسمی که به نام من و همکارانم است و تنها کسانی که در این روز هیچ حقی ندارند باز هم من و همکارانم هستیم.
سالهاست همکارانم یکصدا هستند که در مراسم روز خبرنگار، تریبون میخواهند، حرف دارند، دلگویه دارند، نمیخواهند شنونده باشند، میخواهند گوینده باشند، میخواهند یک روز هم که شده هرچه در این دل دارند، بیرون بریزند اما کو گوش شنوا؟
در تجمعات کارگری، صدای کارگران هستیم، در معضلات کشاورزی، صدای کشاورزان هستیم، در مسائل مربوط به حق و حقوق معلمان، صدای فرهنگیان هستیم، در موارد دانشجویی، صدای دانشجویان و دانشگاهیان هستیم، صدای همه هستیم و صدای خودمان نیستیم.
به ما که میرسد، آسمان میتپد، به ما که میرسد لال مادرزاد هستیم و صدا نداریم. اصلا وقتی قرار است روز خبرنگار، به غیرخبرنگارها متعلق باشد، چرا مراسم بزرگداشت برگزار میکنند؟ آقایان بروند و در خفا دوستان شان را دعوت کنند و با هم بنشینند و چای و نباتی بزنند و نام خبرنگار را لکهدار نکنند.
از مسئولان برگزاری مراسم روز خبرنگار امسال تمنا دارم دیگر برای ما مراسم بزرگداشت برگزار نکنند، آخر ما لیاقت نداریم!
اصلا میدانید هر کاری هم که انجام دهید باز هم با غر زدن ما مواجه خواهید بود، دست تان نمک ندارد، ما ناشکر هستیم، قید برگزاری مراسم را بزنید تا هم خیال شما راحت باشد و هم خیال ما.
وقتی مراسم برگزار نکنید تنها درد ما این میشود که به یاد ما نبودهاید اما وقتی به نام ما مراسم برگزار می کنید و به خودتان و دوستان تان خوش میگذرد، دردی جانکاه است، از نام ما استفاده نکنید.
در روز خبرنگار و در مراسم روز خبرنگار به نام خبرنگار، از ناخبرنگاران، تجلیل میشود، از سارقان حرفهای خبر، از خبرنگاران مبل نشین؛آن هم به اسم رسانه هایی که در حماسه انتخابات مثلا" گل کاشتند!!
در ایام انتخابات صرفا به عنوان رسالت کاریمان، برنامههای خبری نامزدهای انتخابات را پوشش رسانهای میدادیم، صبح کفش آهنی به پا و شب خسته و کوفته و کشان کشان به خانه برمیگشتیم.
هرگز به وعده مسئولان، دل خوش نکردیم، همان زمان که وعده دادند از خبرنگاران فعال در برگزاری انتخابات، در روز خبرنگار تجلیل میشود، میدانستیم که اگرچه برنامه همه نامزدها را پوشش دادهایم اما ما خبرنگار فعال نیستیم، تجلیل شوندگان، افرادی ثابت هستند که بی هیچ دلیل هرساله تجلیل میشوند، چه کار کرده باشند یا نه ! افراد ثابتی که بیشترشان خبرنگار هم نیستند، البته در سرقت ادبی، خبره و حرفهای هستند.
روزی دبیر برگزاری یکی از کنگرهها در تماسی به من گفت: « خبری که از پیش جلسه کنگره تهیه کردهاید را رسانه دیگری کپی کرده، شما میتوانید این موضوع را در قالب گزارش برای ما بنویسید تا برای احقاق حقوق شما اقدام کنیم».
خندهام گرفت و به دوست پشت خط گفتم دکتر عزیز، این مسائل برای شما تازگی دارد؟ نمیبینید که هر روز خبر و گزارش ما توسط همکارانمان به سرقت میرود؟ شکایت هم فایدهای ندارد، ما به رسالت خود عمل میکنیم.
امروز همین سارقان خبر، تجلیل میشوند، همانهایی که در ایام انتخابات، به تن شان سختی ندادند، منتظر بودند تا خبر ما منتشر شود و بعد دستکجی کنند.
مسئولان ما از کسانی تقدیر میکنند که اخلاق رسانهای را زیر پا گذاشتهاند و وقتی تجلیل میشوند آن هم توسط مسئولان ارشد، با خود میگویند که حتما کارشان درست است که تجلیل میشوند، پس به سرقت خود ادامه دهند!
چگونه است که با وجود تمام تلاشها، فعالیتها، تولید محتوا و پوشش برنامهها و انتشار آن در مازندنومه، اما همواره دیده نمیشود؟ چگونه عدهای ناکارشناس و ناکاردان، به خود اجازه میدهند تلاش رسانهای ما را نادیده بگیرند؟ چگونه تصور میکنند که میتوانند انگیزه کار را از ما بگیرند؟
چگونه تمایلات سیاسی را در جایگاه تجلیل از رسانه و خبرنگار، دخیل میکنند؟ تمایلات سیاسی آنها اگر مورد مقبول مردم بود که در انتخابات اخیر، پیروز میشدند.
ما با این نادیده نگرفتنها، دلسرد نمیشویم، ما خبرنگار هستیم و بر صندلی تکیه نزدهایم اما آنها که امروز با قدرت صندلی خود، تلاش یک رسانه را نادیده میگیرند دیر یا زود، پایههای صندلیشان میشکند، دولت تدبیر همین روزها کابینه جدید را معرفی می کند و این مدیران ناکاربلد سیاسیکار را تغییر میدهد.
با وجود بیمهری مسئولان استان اما خستگی ایام انتخابات بر تن ما نمانده، نیاز به تجلیل آنها نداریم و مزد خود را گرفتهایم چرا که مردم به نامزد انتخاباتی ما آری گفتند، دست یاری دادند، نشان دادند که با کوتهفکران همراه نیستند.
به راستی اگر عشق به کار خبرنگاری نبود چگونه میتوانستیم این همه جفا در حق خودمان را تحمل کنیم و باز هم به کار ادامه دهیم؟
این نوشتار برای کسانی است که سارق خبر هستند، کسانی به این نوشته عکسالعمل نشان میدهند که میدانند روی نوشتار با آنهاست، اگر به حق تجلیل شدهاید و سارق خبر نیستید، واکنشی هم به این نوشته نخواهید داشت.
تنها امیدواریم هرچه سریعتر کابینه امید روحانی، شروع به کار کند و وزیر ارشاد جدید در نخستین گام، یک خانه تکانی اساسی در بدنه این وزارت عریض و طویل و در استان خود ما داشته باشد و بدنه به اصطلاح کارشناسی ارشاد را الک کند و کارنابلدان را به همان پارکینگ احمدینژاد بفرستد تا شاید یک بار هم شده حق به حق دار برسد و دوغ و دوشاب یکی نشود.
ما هر سال گزارش مراسم بزرگداشت روز خبرنگار را پوشش کامل می دادیم اما امسال به نشانه اعتراض به روند برگزاری مراسم و رفتار مسئولان مربوط، خبراین مراسم خشک و بی روح را-که حتی اجازه ندادند گروه موسیقی برادران محمدی که ساعت ها بیرون سالن منتظر مانده بودند،ده دقیقه اجرا داشته باشند- پوشش نمی دهیم.