دوشنبه 28 مرداد 1392-9:12
مصدق و مرسی
به بهانه سالروز واقعه 28 مرداد/اگر مصدق طرفدارانی نظیر طرفداران محمد مرسی داشت کودتای 28 مرداد32 موفق می شد؟/ قطعا اگر مصدق تشكيلاتي مثل آزادي وعدالت در ايران داشت كه در فرداي كودتا مردم را به خيابان ها مي كشاند كودتاي 28 مرداد در نطفه خفه و با شكست فاحشي روبرو مي شد.
مازندنومه،دکتر سیف الرضا شهابی: امروز 28 مرداد سال 1392 است. 60 سال قبل درچنين روزي فاجعه اي دردناك در تاريخ سياسي ايران و جهان رخ داد كه هز گز محو نخواهدشد؛آمريكا و انگليس و دربار ايران با پادوئي تعدادي رجال سياسي كه شامل نمايندگان مجلس و تيمسارهاي ارتش كه از سوي دولت قانوني و ملي دكتر محمد مصدق بركنارشده بودند،نیز سكوت توام با رضايت برخي علما، در سايه عربده هاي مستانه اراذل و اوباش و قداره بندهاي تهران(كه روسپيان محله بدنام تهران به همراه شان بودند)كودتائي را دراين مملكت راه اندازي كردند كه اولا- يك دولت قانوني وملي را ساقط نمودند وثانيا-در نوع خود تا آن زمان بي نظير بود.
كودتاي28مرداد منشا بسياري از تحولات جهاني،خصوصا در منطقه خاورميانه شد و ماهيت نظم حاكم بر جهان را بعد از جنگ دوم بين الملل مشخص تر كرد.
از آن زمان تا امروز بسياري از حكومت هاي فاسد و وابسته و يا دولت هاي مستقل و ضد امپرياليستي بر اثر كودتاهاي آمريكائي و ضد آمريكائي سقوط كردند كه اشاره به يكايك آن ها در اين يادداشت نمي گنجد اما براي نمونه به آخرين آن ها كه سقوط دولت اخواني محمدمرسي در مصر است، اشاره مي شود و به اختصار به تفاوت آن با سقوط دولت مرحوم دكتر محمد مصدق مي پردازم.
در یک نگاه ذره بینی شاید بتوان تشابهاتي بين سقوط مصدق و مرسي پيداكرد،ليكن قياس اين دو يعني سقوط دولت مصدق با دولت مرسي قياسي مع الفارق است كه مهم ترين تفاوت آن،درحمايت آمريكا از كودتاچيان در ايران درسال 1332 و مخالفت آمريكا با تحركات ارتش مصر درسرنگوني مرسي را مي توان ذكر كرد.
تفاوت ديگري كه بين بين اين دو مي توان مشاهده كرد نبود سازماندهي بين طرفداران دكتر مصدق در سال 1332 در ايران و وجود سازماندهي در بين طرفداان مرسي در مصر درسال 1392 است .
ازنظر شخصيتي بين مصدق با مرسي تفاوت فراوان وجود دارد وليكن مصدق به سادگي سقوط مي كند و آب از اب تكان نمي خورد ومخالفان بلافاصله در همان شب كودتا به سلامتي يكديگر جام شراب سر مي كشند!طرفداران مصدق هم به خاطر نبود سازماندهي سكوت بر مي گزينند و انفعالي عمل مي كنند اما در مصر بعداز 40 روز بعداز بركناري مرسي،طرفداران او همچنان به اعتراضات خودشان ادامه مي دهند، تا جائي كه دولت را در تنگنا قرار مي دهند و دولت را وادار مي كنند براي متفرق كردن طرفداران مرسي از نيروهاي پليس و ارتش استفاده كند.
سال 32 در ايران دكتر مصدق از ناحيه تشكيلاتي فراگير حمايت نمي شد، در حالي كه در مصر حزب "آزادي و عدالت"وابسته به تشكيلات اخوان المسلمين ازطرفداراني در بين اقشار مختلف جامعه مصر،خصوصا اقشار مياندست و پائين دست جامعه برخوردار است ومي تواند با به خيابان آوردن آن ها تنور اعتراضات را داغ نگه دارد .
قطعا اگر مصدق تشكيلاتي مثل آزادي وعدالت در ايران داشت كه در فرداي كودتا مردم را به خيابان ها مي كشاند كودتاي 28 مرداد در نطفه خفه و با شكست فاحشي روبرو مي شد.
مصدق در اواخر دوران نخست وزيريش بر روي حزب توده حساب هائي باز كرده بود،ليكن: اولا" بعد از ديدارش با سفير آمريكا در ايران در آخرين روزهاي نخست وزيريش و درخواست سفير از او براي جدائي از حزب توده، مصدق از اين حزب خواست كه در خيابان ها تظاهرات نكنند.
ثانيا"حزب توده بيشتر از آن كه به دستورهای مصدق گوش دهد با همسايه شمالي روابط تنگاتنگي داشت و مصلحت مصدق را در چارچوپ مصالح حزب كمونيست شوروي مورد ارزيابي قرار مي داد واز بدشانسي مصدق با درگذشت استالين در اسفند 1331 مسكودر سردرگمي قرار گرفته بود.