مازندنومه،سردبیر:1-واضح است که دچار شدن جامعه به تندروي‌ها، امور اجرايي كشور را دچار خلل كرده، كشور را از ريل پيشرفت خارج مي‌كند.

آنچه همواه از سوي چهره‌ها و كارشناسان مورد تاكيد و توجه قرار گرفته، جلوگيري از تندروي‌ها(و كندروي‌ها) در مسائل سياسي كشور است، چرا كه خروج از تعادل در مسائل سياسي ضربه‌هاي جبران‌ناپذيري را وارد خواهد كرد.

مهم‌ترين تاثير تندروي‌ها بر جامعه جلوگيري از تصميم درست از سوي افكار عمومي است. افكار تندروانه روي تفكر بخشي از افراد جامعه تاثيرگذار است و وقتي جامعه تحت‌تاثير هيجانات باشد، ضرر اين نوع رفتار براي جامعه بيشتر است.

تجربه تندروي‌هاي چند سال اخير که به ظاهر در هیات انقلابی گری و دفاع از مقدسات و اعتقادات و در باطن به قصد تخريب شخصيتي چهره‌هايي كه خدمات انقلابي خوبي براي كشور داشته‌اند، گره افتادن در كارها و جلوگيري از پيشرفت كشور صورت می گیرد، جز بازي با آبرو و حيثيت افراد و چهره‌ها و سوق دادن جامعه به سمت بي‌اعتمادي و رادیکالیزه شدن حاصلي نداشته است.

كساني كه مبادرت به متشنج كردن جو سياسي كشور مي‌كنند، هم افكار عمومي را تحت‌تاثير قرار مي‌دهند و آرامش كشور را خدشه‌دار مي‌كنند و هم اينكه در راستاي خواسته‌هاي دشمنان نظام گام بر مي‌دارند.

 باید گفت:تشنج سياسي، آرامش رواني جامعه را برهم مي‌زند و هيچ تندروي‌‌اي بي‌ضرر نيست. به باور آگاهان، بايد واقعيت‌هاي سياسي در جامعه مطرح شود و افراد خود را عرضه كنند، نه اينكه با شانتاژ بازي‌ها و فرافكني‌ها خدمات افراد و چهره‌هاي دلسوز نظام و انقلاب را براي مطرح كردن خود زير سوال برد.

2- برخی کارشناسان نیروهای مدرن را به تکنوکرات ها، دموکرات ها و تندرو ها  تقسیم بندی کرده اند. در دوره های مختلف ریاست جمهوری هر کدام از این نیروها در راس قوه مجریه بوده اند و یا حداقل در بدنه دولت پست های کلیدی را در اختیار داشته اند.

 آیت الله هاشمی رفسنجانی و بخش بزرگی از یاران او را می توان مصداق تکنوکرات ها دانست و سید محمد خاتمی و بیشتر یاران او را در قالب دموکرات ها می توان نامگذاری کرد. نه خود آقای محمود احمدی نژاد، بلکه تعدادی از یاران او را شاید بتوان در زمره طیف تندروها بر شمرد.

برخی تندروهای حامی دولت قبلی که ابتدا رییس دولت را معجزه می دانستند و هر چه آن خسرو می کرد،برای این ها شیرین می نمود و به یک کرشمه حضرتش، جان هم نثارش می کردند،به تدریج که از زمین بازی اخراج شدند،به صف منتقدان دولت نهم و دهم پیوستند و با تشکیل گروهی رادیکال و تندرو به اسم جبهه پایداری، بقیه بازی را جای دیگر ادامه دادند. و دیدیم که مردم آگاه هم پاسخ این تندروها را 24 خردادماه دادند و گزینه مطلوب آن ها چه شکستی سنگینی خورد.

حال سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در شیرگاه دوباره بهانه ای شده برای برخی از این جماعت تندرو و غافل و از همه جا رانده و مانده که پس از پذیرفته نشدن دیدگاه شان از سوی مردم، از پستو بدر آمده، نامه به نماینده محترم ولی فقیه در مازندران می نویسند و با تشبث ظاهری به شهیدان والامقام و مقدسات و اعتقادات، عقده گشایی کرده، مذبوحانه پیشنهاد «قیام حوزه و دانشگاه»می دهند!

به زعم اینان آیت الله هاشمی رفسنجانی نه اهل حوزه است و نه اهل دانش؛ و مامور سرویس های بیگانه و نفوذی است و باید علیه او قیام کرد!!

این کینه توزی ها و عقده گشایی ها علیه آیت الله، در حالی صورت می گیرد که کشور ما نیاز به اعتدال و همگرایی و تدبیر دارد؛کشوری که با بی تدبیری دولت مورد حمایت صددرصدی این جماعت تندرو، به این فلاکت افتاده که می بینیم!

نقش بی بدیل آیت الله هاشمی رفسنجانی در پیروزی و ادامه حیات انقلاب آشکار است و به توضیح ما نیاز ندارد و اکنون شاید کلید طلایی حل بسیاری از مشکلات کشور، در دست و تفکر او و رییس جمهوری مورد حمایتش باشد.

 تجربه دولت فن سالار و تکنوکرات آیت الله هاشمی رفسنجانی نشان داده است که بسامان کردن اوضاع اقتصادی و کاستن از تنش های بین المللی و جان گرفتن و زایش نیروهای دموکرات از محصولات پرمشتری آنها بوده است.

ایران فردا، فرزند ایران امروز است و ایران امروز نه به تفکر بسته و تندروانه و شکست خورده حضرات، بلکه به اندیشه باز و مدرن امثال هاشمی و وابستگان او نیاز دارد.

3- دیدگاه های آیت الله در قبال مسایل خاورمیانه و فلسطین و سوریه، همواره بی پرده بیان شده است.در کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۷ او آمده:

« من و آقاي خامنه اي قبلاً در اين رابطه با يكديگر بحث كرده ايم و بعد موضع گرفته‌ايم. ما از تشكيل كشور فلسطين در هر قطعه‌اي از خاك فلسطين حمايت مي‌كنيم، اما مفهوم آن اين نيست كه فلسطيني‌ها و دولت فلسطين هر كاري مي‌كند، بپذيريم. مسأله قدري دشوار بود، زيرا فلسطيني ها هم كشور تشكيل دادند و هم اسرائيل را به رسميت شناختند، تفكيك اينها از هم قدري دشوار بود و باعث شد اين ابهام در اذهان بوجود آيد. هنوز سفارت فلسطين در تهران هست، حال كه كشور تشكيل داده اند، مي توانند بگويند اين سفارت دولت فلسطين است.»

به این جمله آیت الله که در سایت او نیز قابل مشاهده است،دوباره توجه کنید:«...مفهوم آن اين نيست که فلسطيني‌ها و دولت فلسطين هر كاري مي‌كند، بپذيريم.»

آیت الله هاشمی چهارم دی ماه سال گذشته در دیدار با دکتر ابراهیم بحرالعلوم وزیر نفت سابق و فرستاده ویژه دولت عراق، ضمن ابراز نگرانی از اوضاع کشور سوریه هشدار داده بود:

«هرگونه کشتار مردم قطعا وضع آینده آن کشور را سخت تر خواهد کرد. مساله سوریه هم یکی از نگرانی‌هایی است که من خودم شخصاً دارم. آینده سوریه بر عراق چه تاثیری خواهد داشت. تا این حکومت‌های علوی در آنجا بود زمینه مساعدتر بود. ظاهراً هم شانس بقای بسیار کمی هست. من نمی‌دانم شما اوضاع را چگونه می‌بینید.
 
بالاخره بعد از کشته‌شدن این همه آدم، آواره‌ها و تخریب‌ها اوضاع هم سخت شده است. همین امروز خبر بسیار تلخی در دنیا منتشر شد که در یکی از شهرک‌های اطراف حماء به صف نانوایی حمله کردند و حدود 90 نفر از افرادی که آمده بودند نان بخرند چه زن و چه کودک کشته شده‌اند. این چیزها کار را مشکل می‌کند، هم در دنیا و هم در داخل سوریه.

به هر حال سوری ها هم انسان‌های سختی هستند و به‌سادگی نمی‌گذرند. به خصوص این که الان گروه‌های مسلح زیادی در سوریه هستند که تحت هیچ فرمانی نیستند. انسان نگران می‌شود که اگر مساله سوریه تمام شود اینها به سمت عراق بیایند. اینها شیعه نیستند. سلفی‌ها هستند و غیرسلفی‌هایشان هم انسان‌های تند و تیزی هستند که مسائل نظامی را بر سیاسی مقدم می‌دانند. سلاح‌های سوریه اگر دست این‌گونه آدم‌ها بیفتد خطرناک است چون هم سلاح شیمیایی دارند و هم سلاح‌های دیگر. سوءاستفاده اسرائیل مساله دیگری است که به همه ما برمی‌گردد.
 
سوریه نباید طوری باشد که راه شما و ما بسته باشد. ما باید سوریه را داشته باشیم. از لبنان تا اینجا اگر این رشته پاره شود اتفاقات بدی می افتد. این یک مساله است که من در موردش نگرانی دارم و بسیار فکر می‌کنم.»

هاشمی رفسنجانی مرد تدبیر و صبر است؛لازم باشد صبر و سکوت پیشه می کند و ضرورتی اگر باشد با تدبیر و اظهارنظر به میدان می آید.او چند روز پیش گفته بود:

«به صرف احتمال مخالفت ها و حتی تهمت ها و انگ زدن ها و برچسب ها، هرگز در بیان و عمل به مصلحت نباید تردید یا سکوت کرد و منتظر وقایع احتمالی ماند.

 این آموزه بزرگ امام راحل(ره) به ما در زمان پذیرش قطعنامه 598 بود که چگونه حتی لحظه ای در تامین مصلحت مردم و نظام اسلامی تردید نکردند و در حالی که تا 20 روز قبل شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه می فرمودند، وقتی به "کشف مصلحت مردم" رسیدند بدون آنکه حتی یک لحظه هم به حفظ آبروی خویش فکر کنند، بدان عمل کردند و با آن هوشی که داشتند جمله " جام زهر را می نوشیم " را درست به کار بردند. یعنی انتخاب کردیم که بنوشیم . یعنی بر ایشان تحمیل نشد که بنوشند . حالتی بود که بخاطر مصلحت انتخاب کردند.

 ایشان با تفکر و پیش بینی شرایط آن جمله را به کار بردند.هم مصلحت را رعایت کردند وهم ناراحتی خودشان را به مردم نشان دادند که دل شان نمی خواست این گونه شود وهم آینده را در آن جمله نهادند که مردم در آینده خواهید دید که چه فتحی کردیم؟»
 
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام استاد مصلحت سنجی و تدبیر و اندیشه ورزی است.همو گفته:

«آنهایی که تحلیل های غلط از عمل به مصلحت ارائه می کنند، همیشه در طول تاریخ بوده و هستند و با عدم درک خود و طرح نظرات بی پایه فتنه می کنند، نمونه های تاریخی بسیاری هم در این زمینه داریم . همین تفکر عاری از مصلحت بود که در صلح حدیبیه بر کشف و عمل به مصلحت از سوی پیامبر خدا(ص) متعرض شدند و گفتند که ما را خوار و ذلیل کردی! ولی خدای متعال پاسخ آنان را با نزول سوره فتح دادند. درباره امام حسن(ع) هم اینها تا جایی پیش رفتند که به ایشان لقب مذّل المومنین دادند! درباره پایان جنگ تحمیلی هم همه دیدند که کشف مصلحت و عمل به آن از سوی امام راحل(ره) چگونه بر عزت و اقتدار جمهوری اسلامی افزود و راه سقوط دشمنان ما را هموار کرد. این درسهایی بزرگ از تاریخ است که اگر آن را فراموش کنیم و یا در عمل به مصلحت نظام کوتاهی کنیم ، ضررهای جبران ناپذیری خواهیم دید.»

مواضع اصولی و گاه توام با مصلحت سنجی هاشمی رفسنجانی همواره راه گشا و حیات بخش بوده است. مثلا" او به خوبی احمدی نژاد را شناخته بود و به همین دلیل با افکار و برنامه های رییس دولت قبلی چالش داشت و آقایان تندرو و بادمجان دور قاب چین های اطراف او، زمانی به حرف های هاشمی رسیدند که دیگر دیر شده بود.

 مطمئنا" اگر همین تندروی ها و انگ زدن ها و دروغ پردازی ها و موضع گیری های از سر احساسات و یادداشت نوشتن های بدون تفکر نبود و مطاع هاشمی در 8 سال گذشته خریداری داشت(از سوی کاربه دستان دولتی و جماعت تندرو، وگرنه مردم نشان دادند که با کاسبان فتنه و حرافان بی عمل پیمانی ندارند و وقتی هاشمی برای انتخابات ثبت نام کرد چه شوق و شوری در کشور به راه افتاد و بعد هم به گزینه او رای دادند)،اکنون اوضاع کشور بسامان تر بود.

4- غیر از دعا برای این گمراهان و سرگشتگان و موج سواران عرصه سیاست که عضو حزب بادند و بر اساس داشتن یا نداشتن میز و منصب،فکرشان را تغییر می دهند،کاری نمی شود کرد و ما مدت هاست از هدایت شان ناامید شده ایم.

خوب است به جای نامه نوشتن عبث به بزرگی چون آیت الله طبرسی و فتنه انگیزی و نیز عقده گشایی نسبت به بزرگی دیگر چون آیت الله هاشمی، کمی عاقلانه تر به قضایا بیندیشیم و برای رسیدن به منویات شخصی،نام بزرگان را به زشتی نبریم.

 همین خبرگزاری فارس که مورد وثوق این جماعت است، روز شنبه از قول آیت الله هاشمی نوشت:

«استکبار جهانی درصدد سلطه بر مسلمانان و کشورهای اسلامی منطقه است و در مورد سوریه نیز تهدید به دخالت و حمله مستقیم در این کشور کرده‌اند.

هاشمی رفسنجانی با محکوم کردن شدید تهدیدات اخیر آمریکا و برخی کشورهای غربی علیه کشور سوریه، تصریح کرد: متأسفانه مردم سوریه که حدود دو سال است درگیر جنگ داخلی و انواع رنج‌ها و آوارگی کم‌سابقه‌اند، در حال حاضر نیز مورد تهدید خارجی به بهانه‌های هنوز اثبات نشده استفاده از سلاح شیمیایی قرار گرفته‌اند.

وی با انتقاد شدید از همنوایی برخی رسانه‌های داخلی با اهداف دشمن که حاضرند برای حفظ مصالح و منافع جناحی و سیاسی، بخاطر دستمالی قیصریه را به آتش بکشند، گفت: اخیراً نقلی از بنده در مورد سوریه، بهانه سوء‌استفاده و تخریب‌های جدید توسط این گونه رسانه‌ها را فراهم کرد که به‌هیچ‌وجه صحیح نیست.

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: کاربرد سلاح‌های کشتار جمعی از جمله شیمیایی، توسط هر فرد یا گروه یا حکومتی در همه مکاتب و مذاهب به ویژه دین مبین اسلام، مذموم و محکوم است.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی افزود: این دول غربی بودند که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، امکانات و مجوز به‌کارگیری این گونه سلاح‌ها را به عراق دادند.

وی تأکید کرد: ما براساس اعتقادات‌مان به‌رغم توانایی استفاده از چنین سلاح‌هایی، هرگز مقابله‌به‌مثل نکردیم و کاربرد چنین سلاح‌هایی را نیز محکوم و آنرا حرام می‌دانیم.»

این فتنه انگیزان و شکست خوردگان انتخابات اخیر، اگر چشم دیدن هاشمی را ندارند و علی رغم اظهارات و مواضع قدیم و جدید او باز بر طبل ناموزون خود می کوبند، حداقل در اظهارات دکتر حدادعادل که قبولش دارند، می توانند مداقه کنند که گفت:«وقتی آقای هاشمی می گوید این اظهارات جعلی است چرا باید به تکذیب آن اصرار کنیم؟!»

*تیتر مطلب عنوان فیلمی است به کارگردانی هیرونوبو ساکاگوچی و موتو ساکاکیبارا،محصول ژاپن