يکشنبه 17 شهريور 1392-16:16
بهشهر؛مانده در گذشته،بازمانده از آینده
میراث فرهنگی بهشهر در کما/بهشهر براي داشتن موزه شهري، شايستگي دارد و به جرات مي گويم كه ما حتي به قطعه اي كوچك از آثار تاريخي حتي شهرهاي همجوار نياز نداريم، چرا كه شهر ما سرشار اشياي مستند تاريخي ست.
مازندنومه:در دوره چهارم تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا هستیم و دغدغه های فراوانی برای شهروندان مطرح است.
هنرمندان و پژوهشگران به عنوان فعالان فرهنگی توجه به تاریخ، فرهنگ و آثار تاریخی را خواستارند. در دی ماه سال 1390 ریيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بهشهر از هنرمندان، شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر بهشهر جهت هم اندیشی و طرح دغدغه های فرهنگی دعوت کرد که در این جلسه فقط یکی از اعضای شورا در جمع هنرمندان حضور یافت.
در این جلسه موضوعات و درخواست های مختلفی طرح شد و محمد عظیمی، از شاعران و پژوهشگران مطرح مازندران که سال هاست در حمایت و صیانت از میراث فرهنگی فعالیت می کند، به طرح مباحث مهمی از نگاه فرهنگی، تاریخی و گردشگری در توسعه شهری پرداخت، ولي متاسفانه پاسخی از عضو شورای اسلامی بهشهر دریافت نشد.
با توجه به اهمیت مباحث مطرح شده و آغاز به کار شورای جدید شهر بهشهر،متن سخنان او در پی می آید تا اعضای شورای جدید ضمن استفاده از نظرات کارشناسی او و دیگر هنرمندان بومی، نسبت به تغییر وضعیت شهری و استفاده از تجارب کارشناسانه هنرمندان همت کنند.
*
چهار دوره از تشكيل شوراي اسلامي شهر مي گذرد و مجموعه هنرمندان خاطره اي از نشست با اعضاي شوراي شهر ندارند. اولين دوره شوراهاي اسلامي كشور در 7 اسفند سال 1377 برگزار شد و امروز از منتخبان جمع 93 نامزد انتخاباتي آن سال، حضور جناب آقاي ييلاقي را در دوره چهارم شورا شاهد هستيم.
پژوهشي كه در سال 77 در رابطه با شورا انجام داده بودم و مستند تصويري آن موجود است، شامل سئوالاتي در حوزه ي اجتماعي- فرهنگي كه بخش اعظمي از آن پس از چهار دوره هنوز عملي نشده است.
به طور خلاصه سوالات مهم را مي خوانم. 1-شرايط يك شهردار كارآمد چيست؟ 2-شيوه دستيابي به نيروهاي متخصص كدام است؟ 3- آگاهي از توانمندي هاي توسعه در شهر نيازمند تحقيق در منابع تاريخي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است و شوراي اسلامي براي ايجاد مشاركت نيروهاي آگاه و بدست آوردن نظرات جامع چه بايد بكند؟ 4-شوراي اسلامي به عنوان نماينده اجرايي در حوزه ي شهري، نيازمند پيشنهادها، انتقادات و آگاهي از كمبودهاي مختلف در مناطق شهري ست وبراي ايجاد اين ارتباط و استمرار آن چه بايد كرد؟ 5-براي اطلاع رساني به مردم و آگاهي از عملكرد شورا چه شيوه اي كارسازتر است؟ 6-شهر باستاني ما داراي اثار فراواني از دوره صفوي بوده و متاسفانه مورد بي مهري مسئولين قرار گرفته است. هويت بومي ما، حفظ اين گنجينه و گسترش صنعت گردشگري است. طرح و برنامه شما در اين مورد چيست؟
سئوالات ديگري در مورد جمع آوري و دفن زباله، جاده كمربندي، توسعه فضاي ورزشي، اماكن تفريحي و گسترش فضاي سبز، حضور بانوان، معظل بيكاري و مسير اشتغالزايي، طرح جامعه شهري، تصفيه آب شهري، ناوگان شهري، توسعه شهري در آن تحقيق مطرح شد و شايد در فرصتي بتوان سير فعاليت شورا را در طول اين سالها نقد و بررسي نمود.
كداميك از اين سئوالات پس از گذر از اين همه سال تحقق يافته است؟ در اين فرصت اندك تنها از منظر فرهنگي با تاكيد بر ميراث فرهنگي و گردشگري نكاتي را به عرض مي رسانم.
حداقل اعضاي محترم شورا از وظايف شورا و شهرداري در بخش فرهنگ آگاهند و تكرار آن در اين زمان اندك امكان پذير نيست.
متاسفانه آثار تاريخي ما در شرايط اسفباري قرار دارد. اگر اعضاي شورا با دقت به اين اماكن سركشي مي نمودند، درمي يافتند كه ما وارثان شايسته اي براي اين آثار گرانقدر نيستيم.
از محدوده شهري بايد صحبت كرد يا از آثار نزديك به شهر، چرا كه شهردار و بعضي از اعضاي محترم شورا در گفتگوهاي مطبوعاتي خود از نقاط دور از بخش اجرايي خود ياد مي كنند.
غار هوتو كه پنجاه سال پيش حفاری شده، در سالهاي اخير محل تردد اراذل و اوباش و محل تجمع معتادان شده و متاسفانه هيچيك از مسئولان شهري حداقل در ده سال اخير نسبت به اين مكان توجهي ننموده است.
ما به عنوان سازمان مردم نهاد هوتو براي خود وظيفه دانستيم تا هر ماهه نسبت به پاكسازي زباله و جلوگيري از حفاري غيرمجاز و برداشت غيرقانوني شن و ماسه از بستر رودخانه ي مجاور آن اقدام به مكاتبه با مسئول ارشد شهرستان و سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نماييم و از گسترش تخريب آن جلوگيري كنيم.
امروز ادعاهاي فراواني به صورت مصاحبه و بدون كارشناسي تاريخي انجام مي شود كه جاي تامل دارد. كداميك از اعضاي محترم تاكنون به عنوان مسئول شورا به چشمه عمارت رفته اند؟
آيا مي دانيد براي ساخت سقف فروريخته آن چه هزينه اي شده است و چند ناكارشناس ميليون ها تومان بودجه تخصيصي آن را هدر داده اند؟
آيا مي دانيد با شروع بارندگي ها، (سازمان آب شهري كه آب زلال چشمه عمارت را در فصول عادي به شبكه ي شهري متصل مي نمايد) با خاموش كردن پمپ آب، آب گل آلود را در مسير آبراه صفوي رها مي كند و آب از زير بناي ساختمان مي جوشد و باعث نشست ساختمان شده است؟
آيا اعضاي شوراي شهر، نه براي بيتوته و مهماني، بلكه براي نظارت و بررسي عملكرد مجموعه ي تاريخي عباس آباد به اين منطقه رفته اند؟
آيا شما نشت آب را در زير ديواره سد ديده ايد؟ آيا حفاری هاي غيرمجاز در عباس آباد را ديده ايد؟ آيا مي دانيد تاكنون چه مقدار بودجه براي عباس آباد صرف شده است و دستاورد باستان شناسي آن چه بوده است؟ آيا مي دانيد چه كساني خودخواسته و به عنوان دوستدار طبيعت، هر ماه زباله هاي پراكنده و كنترل نشده را جمع آوري مي كنند؟
آيا مي دانيد ديواره ي چهارصد ساله ي سد عباس آباد، با حركت اتومبيل و كاميون هاي حمل چوب در حال شكستن است؟ آيا مي دانيد حركت قايق موتوري در داخل استخر عباس اباد و موج ايجاد شده ي آن موجب خرابي چهارتاقي بناي داخل آب مي شود؟
آيا از تخصص و كارشناسي مدير سايت عباس آباد و گزارش هاي باستان شناسي باخبريد؟ آيا داستان پرسروصداي ثبت باغ عباس آباد به همراه هشت باغ ايراني را مي دانيد؟ كدام باغ و كدام سند؟
چرا شورا و شهردار و متوليان فرهنگي بهشهر باخبر نشدند كه پارك ملت با توجه به آثار و اسناد موجود، شايسته ترين گزينه براي قرار گرفتن در فهرست باغ ايراني مي باشد؟ چرا كسي به فكر پارك ملت نيست؟
سالهاست وعده ي تبديل اين مجموعه به موزه را مي شنويم و در هر دوره شوراها وعده مي دهند و دوباره فراموش مي شود.
بهشهر براي داشتن موزه شهري، شايستگي دارد و به جرات مي گويم كه ما حتي به قطعه اي كوچك از آثار تاريخي حتي شهرهاي همجوار نياز نداريم، چرا كه شهر ما سرشار اشياي مستند تاريخي ست.
مكاتبات ما براي احياي آب انبارهاي صفوي با سازمان ميراث فرهنگي مازندران، نتيجه بخش نبوده است. شورا براي حفظ و نگهداري اين هويت فرهنگي چه كرده است؟
سرپرستي ميراث فرهنگي در بهشهر هم كاري درخور نمي كند. سالهاي ماضي شهرداري بهشهر براي رهايي از زباله ي شهري دست به اقداماتي عجيب زده بود، از دفع زباله در منطقه پلنگ خيل و مجاورت سنگ نو كه واكنش هاي شايسته اي را درپي داشت. آيا اين اعمال با نظر شورا انجام شده بود؟
واقعا شما نمي دانستيد كه اين منطقه لم يزرع و در 7 كيلومتري روستاي زيروان نيست؟ منطقه جنگلي پلنگ خيل و لم يزرع! روستاي زيروان و كيلومتر هفتم! اين اشتباه بزرگ كه منجر به ميليون ها تومان هزينه جهت راهسازي و شن ريزي و شكايات حقوقي شد، چه دستاوردي داشت؟
تخريب آثار تاريخي مدفون در اين منطقه در اثر راهسازي و اينكه ناچار شوم شهر ساساني خرگوران را كه هويت كهنسال منطقه ماست را اعلام کنم و دستاورد امروز آن، حفاري هاي غيرمجاز فراواني ست كه دل هر كسي كه ايمان دارد و حب وطن دارد را به درد مي آورد.
آيا شهرداري در غارتگري آثار فرهنگي اين منطقه مقصر نيست؟ خليج ميانكاله شايسته استفاده براي شهروندان و گردشگران است. نقش ميراث فرهنگي در توسعه گردشگري ميانكاله چيست؟
آيا امكانات لازم براي حضور عمومي فراهم است؟ واگذاري و ساخت و سازها بر چه اساسي صورت گرفته است؟
كدام كارشناس دستور نوشتن نام درياي چهار فصل را براي تابلونويسي داده است؟ واقعا نمي دانيم كه اين مكان بخشي از خليج ميانكاله است؟ غلط مصطلح درياي مازندران با اين همه وسعت و عظمت، تنها يك درياچه است، پس شما هم مي توانيد يك خليج را دريا بناميد!
چرا يك نام بومي براي خيابان و كوچه ي شهر ما انتخاب نشده است؟ چرا هنوز مردم از اسامي قديمي استفاده مي كنند؟
آيا ما نبايد به افتخار هنرمندان و عالمان بزرگ خود، خياباني بنام علي مهديان، طوفان هزارجريب و ملامحمد اشرفي و دهها مفاخر علمي، ديني و فرهنگي داشته باشيم؟
چه كس اجازه مي دهد كه كسي شعرهايي با قافيه ي غلط را در بخش ورودي شهر در تابلو بنويسد و موجب استهزاي هنرمندان شهر شود؟
آيا هويت ادبي شهر ما با وجود اين همه هنرمند آگاه و شاعران بزرگ، اين است؟ شهر ما مي تواند از طريق مديريت متخصص و دانا به جذب گردشگر اقدام کند.
با شهري كه پر از دست انداز و سرعت گير و پياده روهاي معيوب است، نمي توان گردشگر آورد و كسب درآمد کرد.
هنوز معضل زباله و موش ها حل نشده است. متاسفانه شوراي شهر و ناظران شهري به معماري منظر كه از پايه هاي توسعه ي فرهنگ شهري ست، بي توجه اند.
تنها پل روگذر شهر ما در خياباني راست، كج ساخته شده است و هنوز معضل تعريض خيابان امام حل نشده است.
چند خيابان در جهان است كه با دو مسير، يكطرفه باشد؟ كاش شهرداري اين مسير را در ادامه ي مسير پارك ملت صفوي، با آب نما و آبراهه صفوي مرتبط مي كرد و از شيب طبيعي شهر استفاده ي بهينه مي نمود؛ خواسته اي كه سالها پيش طرح كرده بودم.
بياييم با ايجاد كارگروه هاي تخصصي در حوزه هاي مختلف شهري، در عصري كه هزاران نشانه و الگوي شهري ايجاد شده است، از مهندسان و آگاهان مرتبط استفاده كنيم و تنها به گذراندن امور عادي و بدون چشم انداز و مديريت عهد عتيق بسنده ننماييم، و همانگونه كه به گذشته خود مي باليم، رشد و توسعه ي شهري را با آينده نگري تعميق ببخشيم.