پنجشنبه 11 مهر 1392-13:0
ما چگونه ما می شویم؟
هدف چیست از این کرایه کم دادنها و از آن کرایه اضافه گرفتنها؟ صدتومانها چه تاثیری در زندگی ما دارند؟ موقع پز دادن تمدن که میشود فریادمان گوش فلک را کر میکند، اما به گاه مدنیت، از قبایل بدوی هم عقبتریم.
مازندنومه، کلثوم فلاحی: اتفاقاتی که در تاکسیها بین رانندگان و مسافرها میافتد، گاهی موجب ناراحتی میشود. چند اتفاق را با هم مرور میکنیم:
1- از ایستگاه میدان امام سوار تاکسی میدان ساعت شده بودم، پیرزنی هم در کنار من نشست. ابتدا 2هزار تومانی به راننده داد و راننده هم پول خورد نداشت، پیرزن می گفت: " از صب سوار هر تاکسی شدم خورده نداشتن!
" گویا از صبح به کسی کرایه نداده بود. بعد جورابی از کیف خود درآورد، در جوراب او سه پانصد تومانی، چند دویستی و صد تومانی بود، دویست تومانی را به راننده داد و گفت: " همین دویست تومن رو دارم". به این ترتیب از کرایه سیصد تومانی، دویست تومان را پرداخت کرد.
2- ایستگاه بعدی مسیر میدان امام به راه بند بود. راننده 400 تومان کرایه میخواست. زن میان سالی که کنارم نشسته بود، اعتراض میکند و میگوید: "همه دزد شدن!" راننده اعتنایی نمیکند و هیچ نمیگوید.
3- از بلوار پاسداران به سمت میدان ساعت، راننده کرایه اضافهای از من میگیرد و وقتی میخواهد مابقی پول زنی را که در کنارم نشسته بود، بدهد، مبلغ اضافهای پرداخت میکند. زن هیچ نمیگوید و پول را در کیف خود میگذارد.
4- این مسیر از بلوار پاسداران به سمت میدان امام است، جوانی با همسرش سوار تاکسی میشود. ابتدا ششصد تومان در دست دارد تا به راننده بدهد اما 2هزار تومانی از کیف خارج کرده و به راننده میدهد و راننده هم طبق معمول، پول خورد ندارد. جوان خوشپوش پانصدتومانی را در انتهای مسیر به راننده میدهد و میگوید همین را دارم.
نیازی نیست فکر کنیم "ما چگونه ما شدیم" و بعد پای تمدن چند هزار ساله خود را به میان بکشیم. ما را چه شده است که چشم به این صد تومانها داریم و آن را برای خودمان غنیمت و زرنگی میدانیم و بعد مهرورزانه میرویم و عاطفهها را جشن میگیریم!
در این مسیر به کجا میرویم؟ هدف مان چیست از این کرایه کم دادنها و از آن کرایه اضافه گرفتنها؟ صدتومانها چه تاثیری در زندگی ما دارند؟ موقع پز دادن تمدن که میشود فریادمان گوش فلک را کر میکند، اما به گاه مدنیت، از قبایل بدوی هم عقبتریم.