سه شنبه 14 آبان 1392-7:52
آبروبرانِ رسانه/مطبوعاتی که اخلاق را ذبح می کنند
آن چه که این روزها در عرصه ی رسانه های مجازی مشاهده می شود، رشد قارچ گونه ی سایت های مثلا تحلیلی و خبری است که عمدتا کار آن ها کپی پیست است/شنیده شده که زدو بند هایی بین برخی خبرنگاران و برخی مسولان روابط عمومی ها صورت می گیرد. برای دریافت پورسانت اضافه چه شرافت و نفس ها که از بین نمی رود.
مازندنومه؛ یادداشت مهمان، فاطمه عربی: رعایت اخلاق در همه ی حرف و مشاغل یک اصل است و اما اين مهم در عرصه روزنامهنگاري دو چندان ميشود؛ چراكه يک روزنامهنگار، متعلق به خودش نيست، وظيفه اطلاعرساني را در يک جامعه بر عهده دارد.
فعاليت حرفهاي او با افكار عمومي ارتباط مستقيم دارد؛ كمترين بداخلاقي وي در فعاليت رسانهاي و يا عدم پاسداشت اخلاق از سوي وي، و يا عدم پايبندي به اخلاق عمومي، موجب خدشهدار شدن افكار عمومي خواهد شد. یک روزنامه نگار در فعالیت های رسانه ای خود پایبند به اخلاق و رعایت همه ی نکات اخلاقی است.
متاسفانه چیزی که این روزها در بین برخی از خبرنگاران و روزنامه نگاران استان مازندران گم شده است واژه ی" اخلاق" است. حال این اخلاق را می توان در نوع رفتار، پوشش، تجاوز به حریم خصوصی، نوع نشستن، غذاخوردن و...خلاصه کرد.
و باز هم باید گفت متاسفانه نبود آموزش های مدون (نه سالانه و دو سالانه) نبود نظارت درست بر ورود خروج و به کارگیری نیروهایی در دفاتر و سایت های خبری به عنوان خبرنگار، ضربه ی جبران ناپذیری را بر پیکر نشریات استان وارد کرده است.
برخی مدیران مطبوعات هیچ گاه به دنبال حرفه ای گری نبوده و نیستند و برای همین مشاهده می کنید که افرادی را عنوان بازاریاب جذب می کنند و به او می گویند در کنار بازاریابی کار خبرنگاری هم کنید و یا برعکس.
پيش از هر چيز بايد گفت که روزنامهنگاري براي كسي كه آموزشهاي لازم و تخصصي را در زمينه كار پيچيده روزنامهنگاري ديده است، يک موفقيت بزرگ محسوب ميشود.
اين موضوع، درباره روزنامهنگاران غيرحرفهاي و آماتور صادق نيست. براي يک روزنامهنگار، آموزشهاي تخصصي كافي، مناسب و صحيح، اهميت بسزايي دارد.
در عين حال، لزوما هر كسي كه داراي مدرک روزنامهنگاري است، روزنامهنگار، به ويژه روزنامهنگار حرفهاي نيست.
ارائه آموزشهاي لازم، تخصص و تجربه كاري، برخوردار از آموزشهاي كلاسيک و آكادميک، از جمله پيش شرط هاي روزنامهنگاري است. به عبارت ديگر، علاوه بر آموزش، تجربه كاري نيز از جمله پيششرط هاي روزنامهنگاري است.
آن چه که این روزها در عرصه ی رسانه های مجازی مشاهده می شود، رشد قارچ گونه ی سایت های مثلا تحلیلی و خبری است که عمدتا کار آن ها کپی پیست است.
رسانه های مجازی که بیشتر آن ها برای اهداف خاصی راه اندازی شده اند و بدتر از همه جذب نیرو به عنوان خبرنگار نابلد که برخی از آن ها حتی رفتارهای اجتماعی را هم رعایت نمی کنند.
کسانی که نام خبرنگار را یدک می کشند اما فقط و فقط در نشست های خبری آن هم برای دریافت هدایا حضور پیدا می کنند و اگر هدیه ای داده نشود گله و شکوه شان تا به آسمان هم می رود.
خبرنگارانی که حتی اجازه نوشتن و یا ضبط کردن مطالب را به خودشان نمی دهند چرا که این وظیفه را همکاران خبرگزاری برای شان انجام می دهند.خبرنگارانی که حتی آداب غذا خوردن و نشستن را هم بلد نیستند.
جای خالی آموزش های مستمر روزنامه نگاری و دوره های متعدد کارگاه های اخلاق در روزنام نگاری در مطبوعات مازندران به شدت احساس می شود.
نبود آموزش موجب می شود تا خبرنگار تازه کار، در نشست خبری از مدیر دستگاه نام و سمتش را بپرسد. نبود آموزش موجب می شود تا در جلسات داخلی دستگاهی خبرنگار به خودش اجازه بدهد سوالی مطرح کند و یا وقتی از او پذیرایی نشده است از جای خود که چندین صندلی فاصله دارد برخیزد و از ظرف میوه ای که کنار فلان مدیر دستگاهی است از خود پذیرایی کند.
مطالعه نداشتن از دیگر موارد مهمی است که بیشترین ضربه را بر پیکر مطبوعات استان وارد می کند. برخی از خبرنگاران از سر نا آگاهی سوالات غلط و نامربوط از مدیر دستگاه و یا حتی مسول کشوری می پرسند و بر سوالات غلط خود اصرار هم می ورزند.
موارد گفته شده همه جز آسیب های رسانه ای است که متاسفانه برای مدیران مسول برخی از نشریات مهم نیست و بی توجه از کنار آن رد می شوند.
باید گفت که روزنامهنگار حرفهاي كسي است كه آموزشهاي لازم را در رشته تخصصي خود ديده است. اگر فردي تحصيلات كلاسيک و دانشگاهي در زمينه روزنامهنگاري نديده است، دستكم بايد دورههاي لازم آموزشي را در اين زمينه ديده باشد.
در چنين شرايطي تنها راه تشخيص ک روزنامهنگار حرفهاي از روزنامهنگار آماتور، داشتن تجربه، سوابق فعاليت مطبوعاتي، و اشتغال تمام وقت و فعال در يک نشريه و روزنامه است.
هر روزنامهنگاري با چهار مفهوم «رسالت»، «حقوق افراد»، «آزادي بيان» و «سودانگاري» مواجه است كه هيچيک را نبايد قرباني ديگري كند.
روزنامهنگاري و هر فعاليت رسانهاي بايد براي ادامه حيات خويش، «سودآور» باشد، ولي اين امر نبايد به قيمت نقض حقوق افراد تمام شود.
ميتواند «رسالت» خاصي را دنبال كند، ولي اين امر نبايد با نقض فرديت و حقوق اشخاص حقيقي يا حقوقي همراه شود.
همچنين رسانه ميتواند «آزادانه» به نشر ايدهها و اخبار بپردازد، ولي نبايد اين امر حقوق افراد را خدشهدار كند.
بنابراين، توجه به اين چهار اصل اخلاقي ضروري است. با اين حال، بايد گفت: اگر چه اخلاق روزنامهنگاري را ميتوان به شيوههاي گوناگون طبقهبندي كرد، اما سادهترين اين طبقهبندي، تمايز ميان چيزي است كه از نظر اخلاقي لازم و يا ممنوع ميباشد. در واقع، بايدها و نبايدهاي اخلاقي سادهترين شيوه طبقهبندي اخلاق روزنامهنگاري است.
برخی از مدیران نشریات تنها به دنبال سودآوری هستند و وقتی جای خبرنگار و بازاریاب عوض می شود آن وقت باید منتظر تبعات این مساله باشیم.
باید گفت متاسفانه در این عرصه دیده و شنیده شده که زدو بند هایی بین برخی خبرنگاران و برخی مسولان روابط عمومی ها صورت می گیرد. برای دریافت پورسانت اضافه چه شرافت و نفس ها که از بین نمی رود.
متولیان مطبوعات به هوش باشند که اگر هرچه زودتر آسیب ها و چالش های پیش روی مطبوعات را شناسایی نکنند مشکلات حاد تری پیش می آید، مسایل غیرقابل جبرانی که دیگر راهکارهای درمانی ارایه شده کارایی ندارد.