سه شنبه 28 آبان 1392-23:17

شاید فردا دیر باشد

زبان مازندرانی و چند پیشنهاد/ در زمانی که هنوز در مازندران بین موافقان و مخالفان زبان یا گویش بودن زبان گفتاری غالب مردمان این استان بحث می شود، شورای شهر رشت طی مصوبه ای به طور رسمی تصویب کرد که از این پس « زبان[ نه گویش] گیلکی » زبان رسمی جلسات این شورا باشد.


مازندنومه؛ یادداشت مهمان، عیسی محمدی فیروزجایی(نجم): زبان یکی از مهمترین رکن های هویت هر جامعه است که نقش بارزی در ترسیم و تبیین شخصیت اجتماعی هر قوم و ملت دارد.

در زمانی که هنوز در مازندران بین موافقان و مخالفان زبان یا گویش بودن زبان گفتاری غالب مردمان این استان بحث می شود، شورای شهر رشت طی مصوبه ای به طور رسمی تصویب کرد که از این پس « زبان[ نه گویش] گیلکی » زبان رسمی جلسات این شورا باشد.

خبر گرچه مختصر ولی گویای بسیاری از ناگفته هاست. یعنی:

• در پارلمان شهری شهر رشت، زبان گیلکی، ملاک گفتگو واتخاذ تصمیم اعضای شورا خواهد بود.
• صورتجلسات شورا که حاوی مذاکرات رسمی است به زبان گیلکی نوشته و طبعا ابلاغ خواهد شد.
• شاید زبان گیلکی به قاعده مندی زبان فارسی نباشد؛ کما اینکه زبان فارسی نیز تا مدت ها چنین بود.

به عنوان مثال، بعد از دوران مشروطه، علائم سجاوندی به تقلید از زبان های اروپایی وارد زبان فارسی شد و به کاملتر شدن آیین نگارشی این زبان انجامید.

این اقدام می تواند عملا عرصه را برای ورود و حضور تخصصی زبان شناسان و علاقه مندان زبان گیلکی به این حوزه زبانی فراهم کند که در درازمدت منجر به ایجاد هویتی مستقل شده تا در تعامل با زبان فارسی به پویایی و غنای زبان رسمی کشور کمک نماید.

• بر اساس قاعده « الناس علی دین ملوکهم » وقتی که نمایندگان مردم در شورای اسلامی شهر رشت، خود را در یک محفل رسمی، ملزم به گفتگو به زبان بومی شان می کنند نتیجه طبیعی آن نیز، این خواهد بود که مردم گیلان بیشتر از گذشته و با افتخار و غرور منبعث از فکر و اندیشه، این زبان را به کار برند و ابایی نیز از تحقیر شدن نداشته باشند.

• این حرکت ارزشمند، به پویایی و تحرک بیشتر زبان گیلکی انجامیده و آن را در یک مسیر تکاملی قرار خواهد داد که بعد از گذشت مدتی، تاثیرات آن بر پیکره زبان گیلکی خود را خواهد نمایاند.

• این اقدام در کنار سایر اقدامات ریز و درشت دیگر از جمله تالیف و انتشار «کتاب گیلان » و استمرار تالیف آن تاکنون، نشان دهنده توجه و تاکید عملی به حفظ و احیای بنیان های هویتی است؛ آن هم در دوره ای که اگر خرده فرهنگ ها نجنبند در فرهنگ های بزرگتر محو خواهند شد.


پژوهشگران دلسوخته و عاشق سرزمین مان در استان مازندران نیز در حوزه معرفی و بازشناسی جنبه های فرهنگی، تاریخی، زبانی و ... کوشش بسیاری از جمله انتشار کتاب « فرهنگ واژگان تبری » نمودند، ولی آنگونه که شایسته بود مورد حمایت قرار نگرفتند.

چه بسا کوشش های فردی و یا گروه های محدود چند نفره اگر به مساعدت های مشفقانه تصمیم گیران رسمی این حوزه دلگرم می شدند وضعیت امروز ما می توانست بهتر از دیروز باشد زیرا :

• مرکزیت حوزه زبانی زبان تبری با مازندران است که شعاع کاربردی آن چندین استان از جمله استان های سمنان، تهران ، البرز و گلستان را در بر می گیرد.


• اختصاصات فرهنگی مازندران، علی رغم پیشینه تاریخی مشترک و پیوند خورده با همسایگان از یکسو و اشتراکات فرهنگی فراوان مازندران با سایر استان های همجوار از سوی دیگر، به ما این جرات را می دهد که بگوییم می توانستیم بیشتر از گذشته کار کنیم.

این اقدام اخیر، یکبار دیگر به ما یادآوری می کند که کلید حرکت در دستان خود ماست و همدلی و همفکری نخبگان و مسئولان، می تواند زمینه ساز فعالیت بیشتر در حوزه تاریخ، فرهنگ، زبان، مذهب، ادب، هنر و ... باشد.

در این مسیر، مسئولان محترم می توانند با اتخاذ تدابیر مقتضی و فراهم ساختن زیرساخت های لازم، فضا را برای کوشش های جمعی، نظام مند و محققانه فرهیختگان این سامان فراهم آورند.

در همین راستا پیشنهاد می شود تا :
1- تاسیس « دفتر تحقیق و توسعه زبان تبری » جهت سامان دادن کوشش ها درباره این زبان با اولویت تدوین دستور زبان تبری


2- تاسیس مرکز « مازندران پژوهی » با ساختار یک موسسه علمی – پژوهشی و برخوردار از ردیف بودجه دائمی در سبد بودجه ای استان


3- ایجاد رشته « مازندران شناسی » در مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه مازندران

4- آموزش 2 واحد اختیاری « زبان و ادبیات تبری » به دانشجویان مازندرانی کلیه دانشگاه های استان

5- اختصاص یکی از بخش های سه گانه خبری صدا و سیمای مرکز مازندران به خواندن خبرها و گزاراش های خبری و تحلیلی به زبان تبری


6- تولید و پخش سریال های فاخر تلویزیونی، فیلم های مستند و نمایشنامه های رادیویی توسط صدا و سیمای مرکز مازندران با لحاظ کردن گویش های مختلف زبان تبری


7- تشویق مطبوعات و رسانه های بومی به اختصاص بخشی از صفحات مطبوعات به زبان تبری همراه با نگارش و چاپ مطالب به زبان بومی. در حال حاضر فقط در قالب ضرب المثل ها در بعضی از جراید مشاهده می شود.


8- اختصاص صفحاتی از کتاب های درسی دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی ( دروس زبان و ادبیات ) به زبان تبری


9- آموزش زبان تبری و قواعد دستوری آن، به صورت اختیاری و در قالب فعالیت های فوق برنامه به دانش آموزان


10- پررنگ تر شدن زبان تبری در فرایند تالیف مقالات و چاپ کتاب در دست اقدام « دانشنامه مازندران »

گرچه ما به یک هویت بزرگتر – ایران - وابسته هستیم و بدان نیز تعلق خاطر داریم، ولی این مساله سبب نمی شود که میراث گران سنگ پیشینیان ما، در کشاکش تعامل و تقابل برای بقا مورد حمایت قرار نگیرد و خدای ناکرده با بی مهری ها و کم توجهی ها، روزی فرا برسد که خرده فرهنگ این سرزمین و شاخصه های متعلق به آن، فقط در لابلای اوراق کتاب های تاریخی پیدا شود.

حداقل به اندازه نیاکان مان- که دل های یکایک شان دفتری برای ثبت و انتقال مفاهیم ارزشمند فرهنگ و زبان در طول تاریخ بود - بتوانیم دین خود را به سرزمین خویش ادا کنیم.

امروزه دسترسی به اطلاعات بیش از گذشته شده و به تبع آن انتظارات جامعه نیز مضاعف شده است که در این شرایط، برداشتن یک گام رو به جلو در حقیقت زنده کردن صد گام ناگرفته گذشتگان خواهد بود.