دوشنبه 11 آذر 1392-1:46

تراز عقب ماندگی

آیا فکر کرده اید چرا برخی سازمان ها برای یک فوتبالیست حاضرند برای یک فصل قرارداد میلیاردی ببندند، ولی حتی یک سازمان پیدا نمی شود که حاضر باشد برای نفر اول کنکور یا دارنده ی مدال طلای المپیاد علمی جهانی، یک قرار داد یک میلیاردی به ازای 30 سال(نه یک فصل در یک سال) کار ببندد؟


مازندنومه، محمدعلی پاسندی:«دو سایت خبری نام ببرید.» این پرسش را از برخی پرسیدم.

جمعی از افراد به این پرسش پاسخ دادند. همه ی آنها سایت های سیاسی را به عنوان سایت "خبری" نام بردند.

از سنین مختلف و تحصیلات مختلف این پرسش را پرسیدم. هیچ کدام از آنها هیچ سایت علمی و فلسفی را به نام سایت خبری نمی شناختند. از نظر آنها سایت های خبری، سایت سیاسی بودند. آنها هیچ سایت علمی یا پژوهشی را در ذهن خود نداشتند و اساسا گمان می کردند خبر یعنی خبر سیاسی .

پرسش دیگری نیز مطرح کردم: «نام دو چهره ی مهم را بگویید.»

در این مورد هم اغلب نام افراد سیاسی را بردند و یا نام چهره هایی را به زبان آورند که از طرف رسانه های سیاسی به عنوان چهره های مهم و علمی مطرح شده بود. هیچ کدام حتی یک نام غیر متعارف که عامه ی مردم نشناسند را بر زبان نیاوردند.

علاقه مندی افراد به نام های خاصی با جهت گیری های خاص، نشان دهنده ی توجه فکری میانگین مردم به نوعی ویژه ای از منش و رفتار و طرز فکر در جامعه است.

 وقتی حتی متوسط مردم هم نتوانند نام 5 نفر دانشمند را ببرند، ولی مثلا چندین و چند سیاست مدار و ورزشکار را به راحتی بشناسند و حتی جزییات گفتار و واکنش های آنها را در شرایط مختلف بدانند، باید این نتیجه را گرفت که گروه های مردم و شکل دهندگان به افکار عمومی نوعی خاصی از رفتار را که معطوف به منافع شان است می پسندند و برنامه ی ریزی معینی برای آموزش افراد مبتنی بر آموزه های علم محور ندارند.

آیا فکر کرده اید چرا برخی سازمان ها برای یک فوتبالیست حاضرند برای یک فصل قرارداد میلیاردی ببندند، ولی حتی یک سازمان پیدا نمی شود که حاضر باشد برای نفر اول کنکور یا دارنده ی مدال طلای المپیاد علمی جهانی، یک قرار داد یک میلیاردی به ازای 30 سال(نه یک فصل در یک سال) کار ببندد؟

 اگر مردم یک جامعه وقتی هر صبح و شب به جای خبرهای علمی، خبرهای سیاسی بشوند و به جای اینکه از خبرنگارها، گزارش های علمی و تحقیقی ببینند، دایم از طرف چهره هایی نه چندان علمی و حتی جنجال ساز، خبرهای سیاسی معطوف به مسائل بی اهمیت را ببینند دیگر امیدی به توسعه ی علمی نمی توان داشت.

وقتی خبرهای علمی، فرهنگی، هنری به مدت بسیار کم و محدود پخش می شود، ولی از طرفی گزارش ها و خبرهای سیاسی دایم و دم به ساعت پخش می شود، جهت گیری ذهنیت متأثران از این فرآیند مهندسی جامعه در جهت پیشرفت علمی نخواهد بود.

 وقتی مستندسازان یک کشور توانمندی ساخت حتی یک فیلم علمی را نداشته باشند و برای گذران زندگی به ساخت مستندهای غیر مفید روی می آورند، در طولانی مدت چرخه ی علم در جامعه دچار کرختی و زنگ زدگی می شود.

بیشتر اخبار رسانه ها و گزارش ها و گفتگوها باید مبتنی بر علم و فلسفه باشد، نه بر مبنای سیاست. مدیریت یک گفتگوی سیاسی در اثر تمرین، از توان هر کسی بر می آید. ولی آنچه باید ملاک گفتگوهای خبری باشد گفتگوی تخصصی علم مدارانه با چهره های علمی و فلسفی مبتنی بر پرسش های دقیق و درست است.

وقتی فارغ التحصیل رشته ی فلسفه حتی یک مقاله و نظر ندارد که برای خودش هم شده آن را بخواند، وقتی یک دانش آموخته ی روان شناسی دایم از یأس و ناامیدی و بیچارگی و بیکاری و اوضاع نابسامان حرف می زند و هیچ انرژی مثبتی از خود صادر نمی کند و آخرش هم به این نتیجه می رسد که خودش را به فلان چهره ی سیاسی بچسباند تا حداقل شغلی پیدا کند و شکمش را سیر کند، دیگر چه انتظاری می توان داشت که عالمان بر مسند مدیریت بنشینند و مدیریت کنند؟

 
میزان گرایش مردم به خبرها و چهره های علمی می تواند سمت گیری کلی جامعه را در جهت درست نشان دهد. علاقه به خبرهای علمی آغاز دوره ی پژوهش محوری (نه مدرک محوری) است .

آقای دکتر و یا خانم مهندس شدن چندان ارزشی ندارد، اگر قرار باشد پژوهشگری را کنار بگذارند.

دانشجوی فلسفه و روان شناسی و علوم سیاسی و ... اگر بخواهد فلسفه ی علم خود را وابنهند و از تحقیق و پژوهش علمی دست بکشد و صرفا خودش را بسان افراد بی سوادی کند که فقط لقب دکتر و مهندس دارند، راه پسرفت می روند.

راه پیشرفت جامعه از کلاس های پژوهشگری می گذرد. حتی یک فرد لیسانس هم می تواند استاد دانشگاه بشود(هرچند اینک در کشور ما این گونه نیست). بسیار استاد دانشگاه را سراغ داریم که لقب دکتر، مهندس و... را یدک می کشند ولی هیچ مقاله ی پژوهشی و حتی غیر پژوهشی(در حد یک انشای ساده ی دوره ی ابتدایی) به نام آنها در مجله یا کتابی یا در اینترنت موجود نیست و اگر یک روز جزوه ای که با آن برای دانشجویان تدریس می کنند را همراه خود به دانشگاه نبرده باشند، ترجیح می دهند سر کلاس حاضر نشوند.

  علم، باید خبر و خبر باید علمی باشد، خبرنگار باید دانش محور باشد، جامعه باید پرسش محور باشد و پرسش باید بر محور علم باشد.