جمعه 2 اسفند 1392-8:45

تحلیل جامعه شناختی رفتار زباله ریزی

طبیعت مازندران در چنبره زباله ها

آیا باید در سراسر جامعه و حتی طبیعت دوربین های مداربسته نصب شود تا از رفتار انحرافی جلوگیری شود؟


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، احسان شریعت: انسان در قرون جدید به دلایل مختلف بسیار بیش از گذشته زباله تولید می کند. برای مثال استفاده از تولیدات پلاستیکی و مواد یک بار مصرفی که در طول روز بسیار با آن روبرو می شود، نرخ تولید زباله در زندگی اجتماعی امروز را بسیار بالا می برد. از این رو در جوامع امروزی با استفاده از برنامه ریزی های مناسب می کوشند تا نه تنها صحنه ی زندگی اجتماعی را از زباله های فراوان پاک کنند، از زباله استفاده کرده، آن را به وسیله بازیافت دوباره به چرخه حیات بازگردانند.
در اغلب کشورهای جهان شهرداری ها در مناطق شهری وظیفه جمع آوری زباله را بر عهده دارند. از سوی دیگر مکانیسم های فراوانی در نظر گرفته می شود تا شهروندان نحوه برخورد با زباله را دانسته و در زندگی روزمره از آن بهره گیرند.
 برای مثال ابتدایی ترین آموزش شهروندی در جوامع امروزین این است که نباید زباله ها را در معابر عمومی رها کرد. آموزش ها و ساختارهای ایجاد شده ی دیگری نیز همچون تفکیک از مبداء وجود دارد که در ایران تنها در برخی نقاط اجرا می شود.
در کل انسان امروز از حیث برخورد مناسب با زباله برنامه ریزی های فراوانی انجام می دهد. این برخورد با زباله در افکار عمومی ایرانیان تا حد زیادی تنها متمرکز بر فضاهای شهری تعبیر می شود و فضاهای طبیعی همچون کوه، جنگل، دریا و ... آن چنان مد نظر قرار نمی گیرد.
 چند سالی است که دوستداران محیط زیست در قالب سازمان های مردم نهاد و کمپین های سبز در این زمینه فعالیت می کنند که طبیعت را از زباله پاک سازند. فعالیت های تبلیغاتی، آموزشی، و حتی جمع آوری زباله ها از طبیعت از جمله فعالیت های آن ها می باشد.
استان مازندران به عنوان یکی از استان های شمالی کشور که دارای مناظر طبیعی کم نظیری از حیث رود، جنگل، دریا و ... است بسیار بیش از استان های دیگر با این معضل بزرگ روبروست.
 از سویی گردشگران بسیاری در اغلب فصول سال به این استان آمده، از طبیعت زیبای آن بهره مند می شوند. از سوی دیگر مساحت اندک استان و جمعیت فراوان و فاجعه ای بزرگ تر یعنی نبود کارخانه های زباله سوز یا بازیافت در استان مازندران موجب می شود شهرداری ها در برخورد با زباله های انبوه شهری به بن بست بر خورند.
به این دلایل استان مازندران بیش از سایر استان های کشور (همچون استان های کویری) در چاره جویی برای زباله ها با مشکل روبروست. هم فضای شهری و معابر عمومی درگیر زباله اند و هم فضاهای طبیعی منحصر به فرد شمال ایران که به جرئت می توان گفت هر وجب آن در حکم طلاست.

منطقه پلنگ دره شیرگاه ، دی ماه 1392

در مورد برخورد با زباله در زندگی اجتماعی دو گزاره مهم در نظر است:
اول- گزاره از بالا (وظایف مسئولان و دست اندرکاران مربوط): سازمان ها و ادارات اجرایی به صورت برنامه ریزی شده با زباله برخورد می کنند. برای مثال شهرداری ها زباله ها را از سطح شهر و درب منازل جمع آورده کرده و فکری برای آن می کنند.  
دوم-گزاره از پایین (فرهنگ عمومی) : اینکه مردم عادی شهر و روستا از هر قشری چگونه با زباله برخورد کرده و در مورد آن چه عملی انجام می دهند. برای مثال یکی از مهم ترین رفتارهای شهروندی در قبال زباله آن است که شهروندان در فضای شهری و معابر عمومی زباله ها را رها  نکرده و آن را در سطل زباله بیندازند. این ساده ترین وظیفه ای است که از هر شهروندی انتظار می رود.
در این نگاشته مقصود آن است که بیشتر به گزاره دوم پرداخته شود. از این منظر باید گفت نخست چه تلقی و نگرشی در شهروندان در مورد رفتارهای عملی وجود دارد و دوم اینکه شهروندان در عمل چه رفتارهایی در مورد زباله انجام می دهند. وقتی در خیابانی حرکت کرده و زباله ها را در سطح خیابان مشاهده می کنید می توانید فرض را بر آن بگیرید که مردم آن منطقه نگرش فرهنگی مناسبی در رفتار با زباله ها ندارند.
در این زمینه می توان از نظریه کنترل اجتماعی سود جست. نظریه کنترل اجتماعی بیان می دارد مردم فقط به این دلیل با هنجاری های اجتماعی همنوایی نشان می دهند که جامعه قادر است رفتار آنان را کنترل کند و اگر چنین کنترلی نبود، ممکن بود «همنوایی» کمی وجود داشته باشد.
 کنترل اجتماعی به مکانیسم هایی اطلاق می شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری به کار می برد. در تعریفی دیگر به مجموعه عوامل محسوس و نامحسوسی که یک جامعه در جهت حفظ معیارهای خود به کار می برد و مجموعه موانعی که به قصد جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی در راه آنان قرار می دهد، گفته می شود.

پارک جنگلی تلار قائم شهر(عکس:مصطفی کاظمی)

  از این رو  تمام جوامع مختلفی که از مکانیسم «کنترل اجتماعی» برای بقای جامعه خود بهره می برند، دو عنصر اساسی را در بردارند؛ اولاً، همیشه و هر جا مجموعه ای از موازین وجود دارد که به طور کلی معین می کنند در شرایط مختلف چه نوع رفتارهایی خوب است و چه نوع رفتارهایی بد. یا چه نوع رفتارهایی خوب تر است و چه نوع رفتارهایی بدتر. این موازین معمولاً به شکل قوانین، مقررات، آیین نامه ها، رسوم، رهنمودها و معیارهایی عرضه می شوند.
 ثانیاً همیشه مجموعه ای از «ضمانت های اجرایی» تدوین می گردد تا انگیزه ای برای واداشتن مردم در پیش گرفتن رفتارهای مطلوب وجود داشته باشد. این ضمانت های اجرایی به صورت پاداش ها و مجازات های گوناگون نمود می یابند. در کل در مکانیسم همنوایی می توان به دو نوع شیوه همنوایی قائل بود:
1- شیوه بیرونی که از طریق اجبار بیرونی و قوانینی که الزام آور باشند.
2- شیوه درونی که از طریق درونی کردن هنجارها و ارزش های اجتماعی در افراد به دست می آید. در این شیوه افراد بدون اینکه نظارتی بر آنان باشد خود با طیب خاطر به هنجارهای اجتماعی تن می دهند. برای مثال راننده ای که دور از چشم پلیس و ترس از جریمه نیز قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت می کند.
در مورد رفتارهای مرتبط با زباله این مسأله به وضوح قابل مشاهده است، چون هنوز قانونی در زمینه مقابله با رفتار زباله ریزی وجود ندارد که الزام آور بوده و با تهدید به جریمه افراد را ملزم به رعایت هنجارهای اجتماعی کند، رفتارهای غیرهمسو همچنان وجود داشته و افراد به ریختن زباله در سطح شهرها، معابر عمومی و مهم تر از همه فضاهای طبیعی اقدام می کنند. برای مثال می شود در روزهای تعطیل که افراد به دامن طبیعت می روند (به ویژه روز سیزده بدر) مردمی را مشاهده کرد که با آزادی کامل و بدون احساس گناه زباله های تجزیه ناپذیر خود را در طبیعت رها کرده و جنگل های سبز شمال را عزادار می کنند.
 آیا حتماً باید برای حل یک مسأله عمومی قانونی وضع شود و به وسیله برقرار کردن جریمه های مختلف از رفتار نامناسب جلوگیری کرد؟ چرا ترس از جریمه به اصلی ترین پارامتر جلوگیری کننده از رفتارهای نامناسب تبدیل شده است؟
مازندرانی ها و گردشگران غیر مازندرانی که از استان های دیگر به طبیعت مازندران سر می زنند در ایام تعطیلات و به ویژه در روزهای آفتابی وقتی به دامن طبیعت می روند چون احساس نظارت از جانب نهادی آنان را تهدید نمی کند با آسایش خاطر زباله ها را در طبیعت ریخته و ذره ای دچار عذاب وجدان نمی گردند. آیا باید در سراسر جامعه و حتی طبیعت دوربین های مداربسته نصب شود تا از رفتار انحرافی جلوگیری شود؟ آیا می شود در تمامی جنگل های مازندران دوربین مداربسته نصب کرد؟