چهارشنبه 14 اسفند 1392-8:37
اي ُاف بر اين طلاق!
آسیب ها ی اجتماعی و جامعه زنان؛ 2-طلاق/گزارش ها حاکی از بالا بودن آمار طلاق توافقی در استان است؛ به طوری که آمار طلاق توافقی چندین برابر آمار متقاضیان زن یا مرد است.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سیده زینب جلالی، کارشناس ارشد حوزه زنان و خانواده: خانواده به عنوان مهم ترين نهادهاي اجتماعي از قدمت ديرينه در جامعه برخورداراست.
تمام اديان و مذاهب از جمله اسلام تاكيد زيادي براهميت تشكيل آن دارند . در عرف ، شرع و قانون اساسي حفظ و حراست از خانواده به عنوان یک اصل مورد قبول است.
علی رغم این موضوع، با افزايش آمار طلاق در كنار رشد كم آمار ازدواج مواجه هستيم.
نگراني بيشتر مي شود اگر بدانيم درصد تغييرات طلاق بیشتر از درصد تغييرات ازدواج رشد داشته است (سازمان ثبت احوال کشور).
طلاق در تعداد معقول آن یک امر فردی است.زمانی تبدیل به معضل و آسیب اجتماعی می شود که آمار آن از شاخص بين المللي وكشوري فراتر رود. پيامدهاي ناگوارآن دامنه وسیعی از جامعه را در بر گیرد.
پديده طلاق معلول عوامل مختلفي است . اين عوامل در مقاطع مختلف زماني،مکانی ، در هر جامعه و حتي در قشرهاي مختلف متفاوت می باشد. انديشمندان رشته هاي مختلف علوم اجتماعي،روان شناسي ،حقوقي،فرهنگي ،مددكاري اجتماعي و... به نقش و كاركرد عوامل مختلف در ايجاد ثبات و بي ثباتي در كانون خانواده اشاره دارند.
به راستی توجه به این حوزه و شناسایی عوامل دخیل برآن به عهده چه نهاد یا نهادهایی می باشد . آیا در کشور جایگاهی برای سند راهبردی در حوزه اجتماعی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی تعریف شده است؟
در فرآیند طلاق علاوه بر زن و شوهر افراد زیادی دچار آسیب های روحی و روانی می شوند.
تبعات آسیب وارده به زنان به لحاظ نبود پشتوانه اجتماعی و اقتصادی بیشتر است.
گرایش زنان مطلقه به آسیب های اجتماعی دیگر تسهیل می شود. برای کاهش تبعات حاصله دولت باید سیاست های پیشگیری و حمایتی از آسیب دیدگان رابه طور جدی مورد توجه قرار دهد.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور در مقابل هر 5/4 واقعه ازدواج ،یک واقعه طلاق در استان مازندران در سال 1390 به ثبت رسیده است؛ به طوری که بیشتر فراوانی طلاق های ثبت شده با 4/10 درصد مربوط به زوجین با طول زندگی مشترک کمتر از یک سال است.
پس از آن به ترتیب زوجین با طول زندگی مشترک 2تا 3 سال 1/10 درصد و 1 تا 2 سال 10 درصد قرار دارد.
همچنین 5/42 درصد طلاق های ثبت شده مربوط به مردان کمتر از 30 سال و 5/61 درصد مربوط به زنان کمتر از 30 سال است.
بیشترین طلاق ثبت شده مردان در گروه سنی 25 تا 29 سال با 1723 واقعه و بیشترین طلاق ثبت شده زنان نیز در گروه سنی 25 تا 29 سال با 1600 واقعه است.(مراجعه شود به سایت سازمان ثبت احوال کشور).
استان مازندران در سال های 1390 و 1391 از نظر رشد نرخ طلاق جزء 10 استان اول کشور است.آنچه در این آمار مورد توجه است جوان بودن جمعیت هدف می باشد.
در تحلیل و بررسی آسیب اجتماعی طلاق با عوامل گوناگونی روبه رو هستیم.
نخستین عامل تغییر در کیفیت و نگرش ازدواج است. در گذشته عشق جایگاهی در ازدواج نداشت . اعتقاد بر این امر استوار بود که با ازدواج عشق نیز به وجود خواهد آمد.
امروزه رفع نیاز های روانی و عاطفی در ازدواج جایگاه رفیعی پیدا نموده است.
نسل های جدید بر خلاف نسل گذشته در ازدواج به دنبال دوست داشتن و دوست داشته شدن هستند.
زمانی که عامل عشق در آنها کمرنگ شود تمایل به باهم بودن نیز کاهش می یابد و با رضایت و توافق یکدیگر به زندگی مشترک خاتمه می دهند.
تعدادی هم بر اساس ملاحظاتی از جمله وجود فرزندان ،شان اجتماعی و... در شرایط طلاق عاطفی بسر می برند.
گزارش ها حاکی از بالا بودن آمار طلاق توافقی در استان است؛ به طوری که آمار طلاق توافقی چندین برابر آمار متقاضیان زن ویا مرد است.
دومین علت می توان از وجود منابع اطلاع رسانی همچون رسانه های داخلی، ماهواره و اینترنت نام برد.
ساعاتی که در خانواده باید مصروف گفتگو و مراوده های روزانه بین اعضای خانواده شود صرف مشاهده رسانه های تصویری می شود.
به مرور زمان به علت پایداری این رفتار، شکاف عظیمی بین اعضای خانواده ایجادشده و هریک به امور خود مشغول شده و از دیگری غافل می شود.
در این مسیر با فرهنگ ها و دیدگاه های مختلف از طریق سریال های تلویزیونی، ماهواره ای و اینترنتی آشنا می شوند، بدون اینکه هیچگونه آگاهی لازم در مورد تفاوت دیدگاه ها و تفاوت فرهنگی در اختیار داشته و قادر به تحلیل مسائل باشند.
در کنار آن، سبک زندگی در این سیر تحولات دگرگون می شود.
بنابراین رسانه ملی وظیفه دارد در راستای کاهش اثرات فرهنگی به خصوص اثرات ماهواره به آموزش سواد رسانه ای بپردازد تا اعضای خانواده ضمن اینکه در کنار رسانه اوقات خود را سپری می نمایند، بتوانند نسبت به موضوعات تحلیل داشته، با هم به گفتگو بپردازند.
این امر فرصتی می شود تا فضای سرد و بی روح حاکم بر خانواده مبدل به فضای شاد و مفرح واز بروز بسیاری از آسیب هادر خانواده ها پیشگیری شود.
سومین عامل موثر در بحث طلاق، بعداقتصادی است. تحقیقات علمی نشان می دهد بیکاری زوج از چند عامل اول طلاق است.
نرخ رشد بیکاری در محیط روستایی و شهری بالاست. استان مازندران به لحاظ سرمایه ملی جزء استان های برتر کشور و قدرت سرمایه گذاری در آن پتانسیل خوبی دارد، ولی تصمیم سازی و سیاست گذاری مبتنی بر واقعیات در آن صورت نمی پذیردو بیشتر بر اساس میل و اراده افراد ذی نفوذ است.
استان مازندران به دلیل دارا بودن پتانسیل های عظیم خدادادی از جمله دریا، جنگل واراضی مناسب کشاورزی می تواند یکی از بسترهای اساسی برای ایجاد اشتغال پایدار باشد.
شاخص های مناسبی برای استفاده از این توانمندی ها در راستای رفع بیکاری به عنوان یکی از عوامل اصلی طلاق وجود ندارد؛ به طوری که هر روزه شاهد تغییر کاربری وسیع اراضی حاصل خیز کشاورزی به علت نبود توجیه مناسب اقتصاد کشاورزی در این استان هستیم.
پیش بینی می شود که حتی اشتغال پایدار در بخش کشاورزی نیز کاهش یابد. بنابراین واضح است مسئولان استانی باید حفظ اشتغال پایدار و ایجاد فرصت های شغلی جدیدرا به ویژه در بخش گردشگری در کنار بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات در سر لوحه برنامه های خود برای کاهش آمار طلاق به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی که با پدیده بیکاری گره خورده است قرار دهند.
در این امر مهم نقش استاندار محترم، فرمانداران و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی از سایر ین پر رنگ تر است.
بیکاری از یک سو و مصرف مواد مخدر به عنوان عامل چهارم از سوی دیگر رفتارهای خشونت زا را در درون خانواده رقم می زند؛ به طوری که عواملی مانند ضرب وشتم، سوءظن و بدبيني در دسته عوامل طلاق قرار می گیرند.
البته وجود چنین رفتارهایی ریشه در مسائل دیگری هم چون قدرت و اقتدار مردانه نیز دارد.
پس می توان گفت یکی از مهمترین عامل طلاق عامل ساختاری است و نیاز به تلاش و همت مسئولان چه در مقیاس ملی و چه مقیاس استانی و منطقه ای دارد.
پنچمین عامل وجود برخی از باورهای خاص حاکم بر جامعه و به دنبال آن ازدواج های تحمیلی است.
خانواده های متعصب و والدینی که تحت شرایط مختلف توان حمایت و کنترل فرزند خود را ندارند، ترجیح می دهند برای پیشگیری از رخ دادهای ناخواسته، فرزندان را در سنین پائین مجبور به ازدواج کنند، غافل از اینکه نه تنها مانع آسیب نمی شوند، به آسیب بزرگتری به نام طلاق دامن خواهند زد.
از دیگر بودهای اجتماعی که بر پدیده طلاق سایه افکنده عامل دخالت اطرافیان است.اطرافیانی که گاه از روی دلسوزی و راهنمایی خود را محق در دخالت امور می بیند(مخصوصا در سال های اول زندگی که زوجین هنوز به ثبات و تعاملات رفتاری نرسیده اند. از نظر تجربه سنی نیز قادر به تفکیک دخالت از دلسوزی نیستند و اراده مرزبندی در زندگی خصوصی و زندگی خانوادگی و فامیلی بسیارگران می آید.)
این عوامل در کنار یکدیگر سبب می شود شیرازه خانواده از هم بپاشد.در اینجاست که آموزش مهارت های زندگی می تواند بسیار کار آمد عمل کند و سبب کاهش درصدی از آمار طلاق در استان شود.
از دیگر عوامل موثر بر طلاق عدم رضايت جنسي وخيانت شوهر است که در این خصوص نیز علاوه بر ارائه راهکارهای ترویج فرهنگ مهارت های زندگی نیازمند آموزش و تغییر نگرش در زمینه برتری های جنسیتی هستیم.
در پایان پيشنهاد مي شود سياست هاي خانواده بدون هيچگونه ارزش گذاری به سمت منافع خانواده سوق داده شود تا شاهد پايداري خانواده ها باشيم.
*تیتر مقاله برگرفته از شعر "طلاق" سروده مهدی سهیلی است
*مطلب مرتبط: