دوشنبه 1 ارديبهشت 1393-9:18

کوچه باغ؛ طرحی برای فردای سبز مازندران

دیگر از کوچه باغ های گذشته خبری نیست. هنگامی که وارد کوچه ای می شوید گویی وارد دالانی می شوید که در دو سمت آن کوه سنگ قرار دارد.


مازندنومه؛سرویس اجتماعی، احسان شریعت: یکی از اصلی ترین تفاوت های زندگی شهری و روستایی در فضای زندگی شهری و روستایی است. فضای مادی روستا بیشتر در انحصار طبیعت بوده و این خانه ها و دست ساخته های انسان است که در درون طبیعت محصور می باشد. اما فضای مادی شهر درست برعکس در محدوده  ساخته های آجری و بتنی گرفتار است.

 در فضای شهری طبیعت بسیار کمتر از دست ساخته های مادی انسان دیده می شود و در واقع درختان و فضای سبز در درون ساختمان ها و دیوارها محصور شده اند.

 در واقع اگر امروزه شهرداری ها متولی امور فضای سبز نباشند شاید حتی همین مقدار اندک فضاهای سبز شهری نیز دیگر موجود نباشد. چه آنکه برای مثال در شهرهای مازندران که زمین بسیار کمیاب و باارزش بوده و تراکم شهری شدیدی وجود دارد، زمین های با کاربری فضای سبز هر روز بیشتر و بیشتر گرفتار آپارتمان سازی شده و به جای درختان زیبای شمال، آپارتمان های بلند سنگ نما می روید.

 از این رو پدیده ای که در اغلب شهرهای مازندران دیده می شود، روند رو به رشد ساخت و سازها در این شهرهاست. به طوری که گاه حتی سانتی مترها نیز ارزش پیدا می کند.

وقتی به شهرهای مازندران می نگرید گویی هیچ تفاوتی میان آن ها و شهرهای کویری وجود ندارد. جز همان اندک فضای سبز دست ساخته ای که در خیابان ها و اماکن شهری توسط شهرداری ها مدیریت می شود چیزی دیگری یافت نمی شود.

فضای سبز در شهرها را می توان به دو بخش تقسیم نمود: 1) فضای سبزی که توسط شهرداری ها در اماکن عمومی، خیابان ها و پارک ها ایجاد شده و نگهداری می شود. 2) فضای سبزی که در محوطه ملک شخصی افراد وجود دارد.

 روندی که در شهرهای شمالی نگران کننده به نظر می آید روند کاهش فضای سبز در هر دو قسمت بیان شده است. به ویژه در قسمت دوم که به طرز فاجعه باری از مساحت این دسته از فضاهای سبز که در محوطه بیرونی منازل افراد وجود داشته در حال نابودیست. به دلیل استفاده بیش از حد زمین برای ساخت و ساز دیگر این نوع فضاهای سبز شخصی در نمای کلی شهرهای مازندران وجود ندارد.
دیگر نه تنها از آن کوچه باغ های گذشته خبری نیست، بلکه حتی آن چند درختی که در محوطه جلوی حیاط منازل وجود داشت نیز وجود ندارد. آپارتمان ها فضای شهر را اشغال کرده و سبزی شهر را به نابودی کشانده اند.

روند گسترش شهرها در جهان با چنین مشکلی روبروست.از این رو اندیشمندان برای این معضل چاره ای اندیشیده اند.

 یکی از اندیشمندان که پدر برنامه ریزی شهری محسوب می شود طرحی با نام "باغ شهرهای فردا" را ارائه کرد.

در این طرح وی کوشش می کند که انسان را به باغ، فضای باز، هوا، آفتاب و آسمان نزدیک سازد و علیه ارزش های شهر صنعتی قیام کند.

 او معتقد بود که روستا و شهر هر کدام خصوصیات مثبتی دارند که باید روی هم گذاشته و تلفیق شوند. در واقع شهرهای امروزین می بایست تلفیقی از خصوصیات شهر و روستا باشند. در باغ شهر، ساختمان ها، مراکز شهری، منازل مسکونی، ادارات و فروشگاه ها، همه و همه در میان باغ های بزرگ قرار دارند.

شهرهای استان مازندران از لحاظ آب و هوایی مستعدترین مناطق کشور برای رویش و نگهداری فضاهای سبز بسیار زیبا و گسترش یافته اند. به طوری که تقریباً در تمامی نقاط این استان سرسبز می توان سرسبزی و زیبایی طبیعت را ایجاد کرد. اما متأسفانه روند ساخت و سازهای انسانی از شهرهای مازندران چیزی ساخته که هم اکنون در آن جز سنگ و آجر و سیمان و آسفالت و خطوط شکسته ی ساختمان ها هیچ یافت نمی شود. به همین دلیل نمی توان دست روی دست گذاشت و فرایند زمخت شدن شهرهای مازندران را به حال خود نهاد.

می توان با ارایه طرح هایی در بلندمدت شهرهای مازندران را که مستعد سبزشدن هستند از این حالت خارج ساخت. برای مثال می توان طرح هایی مشابه با طرح بالا را در مورد شهرهای مازندران اجرا کرد که این مهم مستلزم مطالعات دقیق و کارشناسی، برنامه ریزی های بلند مدت و همت مسئولین و متولیان شهری و استانی است.

شاید یکی از طرح هایی که بتوان آن را بومی سازی کرده و در قالب جغرافیا و فرهنگ مازندران اجرا کرد این باشد که در طی برنامه ای بلند مدت حجم فضای سبز شهری در شهرهای مازندران به میزان قابل توجهی افزایش یافته و چند برابر شود. این طرح می بایست ناظر بر هر دو بخش فضای سبز شهری باشد: یعنی هم فضای سبزی که توسط شهرداری ها در اماکن عمومی ایجاد شده را مورد توجه قرار دهد و هم فضای سبزی که در محوطه ملک شخصی افراد وجود دارد. از این منظر می توان در هر دو بخش برنامه هایی پیشنهاد کرد:

1) بخش اول (فضای سبز عمومی) : کسانی که از خیابان فرهنگ شهر ساری رفت و آمد می کنند به غیر از جاذبه های دیگر این خیابان همچون فروشگاه های بزرگ و لوکس، بی گمان درختان بلند و زیبای این خیابان که همچون چتری سبز و دلنواز بر سر خیابان سایه انداخته را می بینند. این درختان کهن که به نوعی هویت این خیابان را تشکیل می دهند کارکردهای فراوانی دارند که کمترین آن آرامش روحی و کاهش فشارهای روانی است.
از این رو در این طرح باید به این نکته توجه داشت که به غیر از تمامی فضاهای سبز عمومی که شهرداری ها می توانند در نقاط مختلف شهرها ایجاد کنند، درختان حاشیه خیابان ها یکی از مهم ترین نمادهای سبز بودن شهرهاست.

متاسفانه در اغلب شهرهای مازندران به دلیل تعریض خیابان ها این درختان کهن قطع شده تا حاشیه خیابان به خیابان اصلی ملحق شده و خیابان عریض تر شود.

 برای مثال خیابانی که در یک سمت آن دو لاین عبور وجود دارد لاین سوم حاشیه را با قطع درختان به خود ملحق کرده و تعداد لاین ها به سه لاین افزایش می یابد.

 در این طرح می توان هم خیابان را تعریض نمود و هم درختان را قطع نکرد. به گونه ای که فاصله میان هر درخت تا درخت دیگر به خیابان ملحق شده و درخت در جای خود بماند.

 حول درخت به شعاع نیم تا یک متر جدولی دایره ای ایجاد شده و درخت در لاین پارک باقی بماند. به این صورت این لاین تعریض شده که مخصوص پارک خودروهاست هم می تواند به خودروها اجازه پارک داده و هم درختان در آن باقی مانند. خودروها در فواصل میان درختان پارک خواهند کرد. ضمناً در هر خیابان به تناسب حجم خودرو پارکینگ های طبقاتی ساخته شده تا پذیرای خودروها باشد.

2) بخش دوم (فضای سبز شخصی) : این بخش بسیار مهم تر از بخش اول است. چه آنکه روند ساخت و سازها در شهرهای مازندران به طرز فاجعه باری به سمت هر چه بیشتر مسکونی تر شدن پیش رفته و افراد در املاک شخصی خویش هیچ فضای سبزی ایجاد نمی کنند.

دیگر از کوچه باغ های گذشته خبری نیست. هنگامی که وارد کوچه ای می شوید گویی وارد دالانی می شوید که در دو سمت آن کوه سنگ قرار دارد. این به دلیل آن است که در هر قطعه از زمین حجم کامل یا درصد بیشتری از مساحت زمین به ساخته شدن بنا اختصاص می یابد و هیچ فضای سبزی ایجاد نمی شود.

 امروزه افراد از نهایت مساحتی که در اختیار دارند استفاده کرده و آن را به بنا اختصاص می دهند. در این طرح باید درصد قابل توجهی از مساحت منازل مسکونی به فضای سبز تعلق گیرد. زندگی جدید به سمت هر چه کوچک تر شدن مساحت منازل پیش رفته و خانه ها کوچک تر می شوند.

 از این اتفاق می توان استفاده کرد. خانه هایی که مدت زمان معینی از عمرشان گذشته (برای مثال 30 تا 40 سال) بافت فرسوده محسوب شود. در این طرح باید بافت فرسوده تخریب شده و در جای آن خانه هایی با متراژ کمتر ساخته شود. درصد اضافه ای که از مساحت زمین باقی می ماند به فضای سبز اختصاص یابد. به این صورت در بلند مدت در قسمت جلوی هر واحد مسکونی (مثلا آپارتمان) حیاطی باقی می ماند که می توان در آن درختان بلند کاشت.

 در این حالت وقتی وارد کوچه ای می شوید احساسی که از وارد شدن به خیابان فرهنگ ساری دارید را تجربه خواهید کرد. یعنی در دو سمت چپ و راست کوچه درختان بلندی را مشاهده می کنید که همچون چتری بر فضای کوچه خم شده اند. این درختان بلند ضمناً تا حد زیادی دید ناظر را از نگاه به خطوط شکسته ی آپارتمان های سنگی باز می گیرند.

این طرح بلند مدت را می توان با وضع قوانینی آغاز کرد. ضمناً در طی سالیان آینده در کنار تمامی تخصص هایی که به ساختن واحدهای مسکونی می پردازند، شرکت های متولی امور فضای سبز گسترش یابند تا این مهم را بر عهده گیرند.  

نتیجه اینکه این طرح می تواند متناسب با گسترش فضاهای شهری در زمان حاضر، پیشرفت مادی و زیرساختی شهر را با فضاهای سبز تلفیق کرده و مدل جدیدی از کوچه باغ های شهری جدید را ارائه دهد. این طرح به هیچ عنوان یک حرکت ارتجاعی محسوب نمی شود. بلکه بازشناسی عناصر زیبایی شناسانه هویت کوچه باغ های ایرانی و اجرایی کردن آن متناسب با زندگی امروز است.