سه شنبه 2 ارديبهشت 1393-8:25
رفتارهای خشونت آمیز در سال «فرهنگ»، پسندیده نیست
۱۰ انجمن فعال در حوزه میراث فرهنگی از جمله دو انجمن از مازندران، با انتشار بیانیه ای، حمله به مقبره آرتورپوپ و مخالفت با تدفین ریچارد فرای در اصفهان را محکوم کرده، خواستار تدفین این ایران شناس آمریکایی در کنار زاینده رود شدند.
مازندنومه، سرویس محیط زیست و گردشگری: 10 انجمن فعال در حوزه میراث فرهنگی با انتشار بیانیه ای، حمله به مقبره آرتورپوپ و مخالفت با تدفین ریچارد فرای در اصفهان را محکوم کردند. در میان امضاکننده های این بیانیه نام دو انجمن مازندرانی نیز دیده می شود.. نسخه ای از این بیانیه به دست ما نیز رسیده است که متن کامل آن در زیر می آید:
»به تازگی هشت تن از 19 نمایندهی محترم مردم اصفهان با نگارش نامه ای خطاب به رییسجمهور نسبت به دفن پیکر ریچارد نلسون فرای، ایرانشناس و محقق ایراندوست آمریکایی که وصیت کرده بود در کرانهی زاینده رود به خاک سپرده شود، هشدار داده اند.
این نامه را که عاری از لحن تهدیدآمیز هم نیست از یک زاویه می توان به فال نیک گرفت؛ از این زاویه که بالاخره نمایندگان محترم مجلس نسبت به مسایل فرهنگی و به ویژه مسایل میراث فرهنگی و تاریخی کشور اظهار وجود کرده اند. این امر، به خصوص برای آن دسته از کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی که طی سال های گذشته نسبت به تخریب میراث فرهنگی اصفهان استغاثه ها کرده و هشدارها داده اند، جالب توجه است.
چرا این نمایندگان محترم در همهی سال هایی که انواع آثار و یادمان های تاریخی و تمدنی ایران، حتی مساجد و بقاع و امامزاده ها، در معرض تخریب قرار گرفتند و بسیاری هم یکسره نابود شدند چنین واکنش های غیرتمندانه ای نشان ندادند؟
یکی از نمونه های بارز این تخریبها ویرانی بنای تاریخی هفتصد سالهی «امامزاده یحیی» در زواره بود که فضایی یأس آلود در حوزهی میراث فرهنگی پدید آورد. وضع اسفناک حفاظتیِ مساجد تاریخی، که گاه بیش از هزار سال قدمت دارند و از صدر اسلام تا روزگار ما به سلامت مانده اند اما طی سالهای اخیر آسیب های وصف ناشدنی دیده اند، حاجت به شرح ندارد.
نام مساجد جامع نایین، اردستان، اشترجان و بهخصوص مسجد جامع اصفهان بی شک به گوش نمایندگان محترم رسیده است؛ همین طور، تپه ها و محوطه های تاریخی و باستانی و بناها و بافت های تاریخی در درون شهر اصفهان و دیگر شهرهای این استان و سراسر کشور، که از جمله مهمترین نشانه های هویتی و سرمایه های بی بدیلِ فرهنگیِ میهن ما محسوب می شوند، و در سکوت و غفلت مسؤولان لطمات جبرانناپذیری دیده اند نیز «داستانی است پرآب چشم».
پرسش این است که وقتی شمار بسیاری از این آثار طی سالهای گذشته تخریب شدند یا به خطر افتادند چرا نمایندگان محترم واکنشی نشان ندادند؟! چرا وقتی که «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» طی دولتهای نهم و دهم به محفلی برای اجرایِ برنامههایِ سیاسی برخی دولتمردان خاص تبدیل شد و سرانجام نیز این تشکیلات با تحمیل لطمات میلیاردی و بعضاً غیرقابل جبران تا مرز فروپاشی رفت واکنشی از سوی این نمایندگان نشان داده نشد؟!
به راستی اینکه غیرتی در مواجهه با تخریبِ تقریباً هر روزه میراث فرهنگی و طبیعی ایران نشان داده نمیشود و به خصوص احساساتِ منادیانِ غیرتمداری و زورستیزی در این زمینه جریحهدار و ابراز نمیگردد نشانة چیست؟ از سوی دیگر، این پرسش مطرح است که چرا هنگامیکه رییس دولت دهم از «ریچارد فرای فقید» تقدیر نمود و خانهای تاریخی را در شهر اصفهان به وی اهدا کرد، نمایندگان محترم چنین نامة تهدیدآمیزی خطاب به محمود احمدینژاد ننوشتند؟
طی هفتهی گذشته گروهی چند ده نفره با تجمع در اطراف آرامگاه دو مورخ هنر و ایران شناس بینالمللی، آرتور پوپ و همسرش آکرمن که در اواخر دههی چهل خورشیدی در کرانهی زایندهرود به خاک سپرده شده اند، کوشیدند تا احساسات استکبارستیزانهی خود را، که آگاهانه بودن و صداقتش محل تردید است، نشان دهند؛ اما این اقدام، در کمال شگفتی، به گونه ای مسالمت آمیز و به دور از رفتارهای خشونتآمیز نبود، بلکه با رنگ پاشی و شعارنویسی بر دیوارهای بنای آرامگاهی نیمقرنه همراه بود که در همه جای جهان رفتاری مخرب و آسیب زا در قبال آثار تاریخی محسوب می شود و پیامهای نامطلوبی را به جهان مخابره می کند؛ آنهم در شهری که «نصفجهان» خوانده میشود و پایتخت فرهنگی جهان اسلام بوده است.
فراموش نکنیم، تجربهی یک دههی گذشته در خاورمیانه به خوبی نشان داده است که اگر به تندروی ها و افراطی گری هایی از این دست مجال داده شود منجر به تخریب و ویران کردن آثار و مواریث تاریخی و فرهنگی (از مجسمه های بودایی بامیان در افغانستان تا آثار یادمانی و مقابر بزرگان اسلامی و مسیحی در سوریه و عراق) می انجامد.
از یاد نبریم که بخش بزرگی از میراث ایرانی ـ اسلامی ما در کشورهای همسایه قرار دارد و تنها با اعتدال، عقلانیت، منطق و صلحدوستی است که می توان به حفظ و صیانت از میراث سترگ فرهنگی و هنری و تاریخی خود همت گماریم. در این راه نیز هیچ کشور صاحبتمدنی بی نیاز از کمک ها و همکاریهای جهانی نیست.
از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای مسؤول انتظار می رود، ضمن همراهی با خاکسپاری ایرانشناسِ ایراندوست ریچارد فرای، نسبت به رفع آسیبهایی که اخیراً به بنای آرامگاه دو ایرانشناس آمریکایی در کرانهی زاینده رود وارد آمده است اقدام عاجل نموده و با انجام تدابیر و اقدامات لازم، بهویژه شکایت از بانیان این اقدام که عکسهایشان در دسترس است، از تکرار چنین اتفاقاتی که چهرهی میراث فرهنگی و گردشگری میهن ما را در سطح جهانی مخدوش خواهد کرد پیشگیری نمایند و نشان دهند که دولت در برخورد با کسانی که به خود اجازه می دهند برخلاف قوانین کشور اقدام به آسیب رساندن به آثار تاریخی از هر نوع نمایند جدّی است.
مبادرت به رفتارهای خشونت آمیز در بهار سالی که به نام «فرهنگ» مزیّن شده است نه تنها سنجیده و پسندیده نیست و نوعی تقابل با خواستِ مقام معظم رهبری را مینمایاند، بلکه جامعه را به سمت تعصب ورزی های کور و یکسونگرانه و افراطی خواهد برد که در درازمدت هزینه های سنگینی برای کشور به دنبال خواهد آورد.
با احترام
گروهی از انجمنهای فعالِ فرهنگی
بنیاد فردوسی،انجمن دوستداران اصفهان، انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)، انجمن پاسداشت مفاخر ایران، انجمن جوانان سپید پارس(مازندران)، انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش (خوزستان)، انجمن مهرگان (فارس)، انجمن دوستداران میراث فرهنگی هوتو (مازندران)، انجمن دوستداران یادمانهای ماندگار (قزوین) و مؤسسهی ندای کرخه (خوزستان).