شنبه 6 ارديبهشت 1393-23:51

نقش هایی روی دیوار

تحلیل نقاشی های دیواری شهری در خیابان کارگر قائم شهر


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، احسان شریعت: در تمامی جوامع انسانی هنگامی که اثری هنری خلق می شود، گرایش بسیاری وجود دارد تا آن اثر هنری به جامعه راه یافته و در منظر چشم انسان ها قرار گیرد.

 فلسفه واقعی هنر با این مهم تحقق می یابد که به بازدید افراد گذاشته شده و به عنوان شناخته ای اجتماعی مورد واکاوی ذهنی مجموعه انسان ها واقع شود. این است که معمولاً آثار هنری مختلف بالاخره راه خویش را به جامعه باز کرده و عمومی می شوند.

 از این دست آثار هنری آثاری اند که در اماکن عمومی و فضاهای شهری به عنوان عناصر زیبایی ساز  شهری استفاده می شوند. برای مثال تندیس های شهری در تمامی نقاط جهان متداول اند. دسته دیگری از این آثار هنری نقاشی ها و نگاره های شهری اند که در اماکن عمومی به نمایش گذاشته می شوند. برای مثال در ایستگاه های متروی اغلب نقاط جهان بر روی دیواره های ایستگاه ها نگاره هایی خلق می شود تا فضای بسته ی ایستگاه مترو را تلطیف کرده و روح و احساس هنری در فضا ایجاد کند. این دسته آثار نقاشی  و نگاره ها در ایستگاه های متروی شهر تهران به وفور یافت می شوند.

در شهرهای استان مازندران که از زیر زمین و ایستگاه مترو خبری نیست نگاره های شهری چندانی یافت نمی شود. حتی تندیس ها و استندهای شهری روی زمین نیز هنوز جای خود را در فضاهای شهری استان پیدا نکرده اند. در این میان حرکت تقریباً جدیدی در شهرستان قائم شهر آغاز شده که هر چند ساده و ابتدایی است، می تواند نوید بخش راه یافتن فعالیت های هنری به درون فضاهای شهری باشد.

 این حرکت تازه در خیابان کارگر شهرستان قائم شهر(مشهور به خیابان ساری) اتفاق افتاده است. در این خیابان حدفاصل دیوارهای قدیمی کارخانه نساجی مازندران تا چهار راه ترک محله با نقاشی های کودکان و نقش های دیگر زینت داده شده است. این نقاشی ها هر چند هنگام تغییر یافته و نقش های جدید بر دیوار ترسیم می شود. حدود یک و سال اندی قبل اغلب طرح ها آثار نقاشی کودکان قائم شهری بود که توسط هنرمندان بزرگسال بر روی دیوار ترسیم می شد. در به روز رسانی جدید که چند ماهی از عمر آن می گذرد اغلب

نقاشی ها از حالت طرح های کودکانه خارج شده و رگه های افکار بزرگسالانه در آن رسوخ یافته است.

در مجموع هنگامی که به نقاشی های دیواری این خیابان نگاه شود، سه پیام کلی را می توان تشخیص داد :
1- آسیب های اجتماعی (به طور ویژه اعتیاد)
2- ایدئولوژی سیاسی و مذهبی (ارزش های اسلامی و ملی همچون دفاع، جهاد، شهادت و ...)
3- هنر صرف و زیبایی شناختی (طبیعت و ...).

هنر و جامعه در ارتباطی کاملاً دوسویه قرار دارند. از طرفی آثار هنری بازتاب تغییر و تحولات، فرهنگ، روابط اجتماعی، دغدغه ها و برداشت های انسانی از جهان و زندگی اند. از سوی دیگر خود این آثار هنری نیز به عنوان ایده های ناب می توانند بر روی جامعه، فرهنگ و تعاریف زیستن تأثیرگذار بوده و به طور غیر مستقیم منشأ تغییرات اجتماعی باشند.

در مورد تحلیل نقاشی های دیواری این خیابان می توان این گونه نتیجه گرفت که سه پیام کلی فوق بازتاب دغدغه ها و ارزش های مردم این شهرند. منتهی این ارتباط دوسویه را می توان به دو صورت کلی در نظر گرفت:

1) دیدگاه جزئی: اول اینکه این ارتباط به صورت یک ارتباط اختصاصی و جزئی می باشد. یعنی دغدغه های هر قشر و طبقه ای از مردم شهرستان قائم شهر به یکی از سه پیام فوق بیشتر مرتبط است. مثلاً برای برخی اقشار قائم شهری مسأله اعتیاد به یک دغدغه بسیار مهم مبدل شده و نگرانی بسیاری در مورد آن وجود دارد. برای اقشار دیگر مباحث مرتبط با ارزش های دینی و ملی مهم بوده و در زمره ی دغدغه های فرهنگی آنان قرار دارد. و گزاره سوم به واسطه احساس طبیعت دوستی مردم و ذائقه ی زیبایی شناختی آنان بازتاب می یابد.   

2) دیدگاه کلی: دوم اینکه این ارتباط به صورت ارتباط میان کلیت دغدغه های مردم و آثار هنری در نظر گرفته شود. یعنی سه پیام فوق به صورت کلیتی منسجم در نظر گرفته شود که در قالب دغدغه های تمامی اقشار قائم شهری می گنجد. در این حالت هر سه پیام موجود، بازتاب دردها و احساس های همه ی مردم است. مردمی که نگران آسیب های اجتماعی اند، به ارزش های دینی و ملی علاقه مندند، و طبیعت زیبای شمال را دوست دارند.

دو دیدگاه بالا هر یک با نقدهایی روبرو می باشند. دیدگاه اول (جزئی نگری) با این مشکل روبرو می باشد که تعیین کردن اینکه کدام پیام با کدام یک از اقشار قائم شهری بیشتر ارتباط دارد بسیار دشوار است. در مورد دیدگاه دوم (کلی نگری) می توان اذعان داشت شاید اقشاری وجود داشته باشند که با هیچ کدام از این سه مورد پیوندی برقرار نکرده اند؛ و یا شاید اقشاری باشند که با هر سه مورد و حتی موارد بیش از این ارتباط داشته باشند. برای مثال دغدغه ی بیکاری جوانان قائم شهری، دغدغه ورشکستگی نساجی مازندران، وبسیاری از دغدغه های اجتماعی دیگر مردم این شهرستان در این دسته از نقاشی های دیواری وجود ندارد.  

نتیجه اینکه ارزش والای اثر هنری - که هدف نهائی و دلیل وجودی آن است -  همراه با ارزش‌های دیگر و از طریق آن ارزش‌ها حاصل می‌شود. یعنی از طریق ارزش‌های فرهنگی، سیاسی، اخلاقی، دینی و مانند این‌ها.  هرگاه که (در یک اثر هنری) ارزشی از پیش به ‌ارزش دیگری غلبه یابد، در این حال تعیین‌کننده این غلبه همانا موقعیت‌های ملموس اجتماعی- تاریخی است؛ به‌این معنا که برخی از موقعیت‌ها بهتر از موقعیت‌های دیگر آمال و علائق اقشار اجتماعی را بیان می‌کنند.

 از سوی دیگر ارزش هایی که در اثر هنری خویش را بازنمایی می کنند، به نوعی ارزش هایی که در اثر هنری وجود ندارند را نیز نشان می دهند. به این معنا یک اثر هنری اجتماعی هم ارزش های غالب خود را بازنمایی می کند و هم آنچه که در آن وجود ندارد.