سه شنبه 23 ارديبهشت 1393-0:24
نسیم اعتدال به تنکابن نرسیده است!
مدیران ناکارآمد در کمال خونسردی و آرامش در لباس، رنگ و سیمای جدید با تکیه بر روابط و تعامل با برخی از مدیران ارشد خود در سایه قدرت آنان پنهان شده و همچنان امیدوار به ادامه کار و ابقای سمت خویش هستند
مازندنومه، سرویس سیاسی: قریب به یکسال از انتخابات پرشور و تاریخی ملت ایران میگذرد. انتخاباتی که نشان داد ملت با اکثریت آرا خواهان اعتدال و میانهروی در سطوح مختلف سیاسی و اجتماعی کشور میباشد.
اگرچه کارشناسان سیاسی معتقدند تقابل دو قطبی اصولگرایان تندرو و میانهروها در روزهای پایانی تبلیغات، سبب شد تا در این دوئل سیاسی، اعتدالگرایان پیروز شوند، اما حقیقت این است که مردم ایران پس از دو دورهی هشت ساله و تجربه دو طیف متقابل و متفاوت سیاسی به این نتیجه رسیدند که دولت تدبیر و امید با سمبل کلید گرهگشای خود بر مسند قوه مجریه قرار گیرد تا بدون هیچ تشنج و التهابی، دولتی متفاوت با اندیشههای نو، زمام امور را بدست گرفته و طرحی نو در اندازد.
دولتی که رئیس جمهور آن مطابق با آنچه وعده کرده بود از هر دو جناح رقیب اصولگرا و اصلاحطلب برای پیشبرد امور خود بهره جست که ترکیب کابینه و مدیران در آن بر این مهم مهر تایید نهاد.
گرچه باید اذعان داشت که احزاب اعتدالگرا در کشور بسیار ضعیف تر و به لحاظ تعداد احزاب وابسته، کمتر از دو حزب بزرگ اصولگرا و اصلاحطلب است اما با توجه به سابقه و نیز ترکیب و چینش مدیران ستادی و حامیان ریاست جمهوری میتوان دریافت که کفه ترازوی قدرت، تمایل بیشتری به سمت اصلاح طلبان و احزاب وابسته به آن دارد.
در حقیقت از این روست که جناح اصلاحطلب از نتیجه به دست آمده خشنودتر و در مجموع فعالیت آنان بسیار بیشتر از سایر طیفهای سیاسی است.میتوان گفت پیروز اصلی در انتخابات، اصلاحطلبان میانهرو در کشور بودند.
طبیعی است که پس از روی کار آمدن دولت جدید، تغییرات و تحولات اساسی به ویژه در سطوح مختلف خرد و کلان روی دهد و این تغییرات بیش از همه صندلی لزران مدیران را مورد هدف قرار داده و به تعبیری یک زلزلهی سیاسی در کشور را سبب خواهد شد، اما این بار قدرت و توان این زلزله بسیار کمتر از ادوار گذشته بود که خود به نوعی از نشانههای اعتدال به شمار میآید.
آن چه مورد بحث و نظر است انتصاب و انتخاب مدیران ردههای چندم در کشور است. طبق سوابق ادوار پیشین، باید سهم حزب پیروز بیشتر و بارزتر باشد اما این مهم به ویژه در مراتب پایینتر مدیریتی محقق نشده و یا تغییرات کمرنگی را شاهد بوده است.
این تغییرات به طور مشخص در شهرستان کوچکی نظیر تنکابن رقمی نزدیک به صفر را ثبت کرده که در نوع خود جالب و تامل برانگیز است.
اینکه چطور و چگونه شهرستان تنکابن و برخی مدیران آن توانسته اند از این نسیم سیاسی تغییرات به دور باشند شاید به چند دلیل اصلی و مهم بازگردد: نخست نبود تعامل مناسب گروه ها و مدیران اصلاح طلب شهرستان است که به سبب پراکندگی و حتی عدم توافق، حاضر به کنارهم قرار گرفتن و همکاری با یکدیگر نبوده و نیستند.
همچنین نبود اصلاح طلبان در صحنه با توجه به زمامداری طولانی مدت اصولگرایان بر فضای سیاسی منطقه، سبب شده که این ها یا به طور کامل کنار کشیده و یا به سبب کنار نشینی طولانی مدت دیگر قادر به شناسایی و فعالیت نباشند. پراکندگی و دور افتادگی این مدیران چنان بوده که حتی آنان فرصت حضور و فعالیت در ستاد های انتخاباتی دکتر روحانی را نیز پیدا نکردند.
از سوی دیگر هرچه این ناهماهنگی و نبود انسجام در اردوی اصلاحطلبان بیشتر، برعکس در جبهه مخالف، اصولگرایان از اتحاد و هماهنگی بهتر و مناسبتری برخوردار بودهاند که این نیز خود یکی از دلایل عدم تغییرات به شمار می رود.
عدم شناسایی و معرفی اصلاحطلبان توسط اعضای ستاد دکتر روحانی در منطقه از دیگر دلایل این عدم تغییرات است.
نبود هماهنگی و تعامل اعضای ستاد و عدم ارتباط آنان با گروهها و رجال اصلاح طلب منطقه به ویژه در زمان حاضر سبب شده تا اصولگرایان و احزاب رقیب همچنان در مسند خود ماندگار شده و مدیران ناکارآمد نیز به ابقای خود امیدوار باشند.
این عزیزان با نگاهی دقیق تر و به دور از تفکرات شخصی و محدود خواهند توانست نیروهای مفید و موثر را حتی پس گذشت قریب به یکسال از برگزاری انتخابات، شناسایی و جهت تغییر معرفی کنند.
از سوی دیگر میتوان این عدم تغییر را به نوعی به قابلیت برخی مدیران شهرستان نیز نسبت داد و آن را یک توانایی مهم این مدیران به شمار آورد، چراکه انعطاف و تطبیق با شرایط جدید و تغییر موضع آنان به ویژه با این سرعت، تنها از عهده تردستان و شعبده بازان برمیآید.
مدیرانی که از احزاب مخالف و اغلب اصولگرا بوده و با یک تغییر تاکتیک بدل به مدیران اصلاحطلب و یا میانهرو میشوند که این اتفاق تنها و تنها در سایه غفلت و چشم پوشی مدیران ارشد و رابطان ستاد دکتر روحانی قابل انجام است.
همچنین این امکان از قابلیت دیگری نشأت میگیرد که به تعبیری می توان آن را استتار سیاسی یا قابلیت اختفا برشمرد.
مدیران ناکارآمدی که در کمال خونسردی و آرامش در لباس، رنگ و سیمای جدید با تکیه بر روابط و تعامل با برخی از مدیران ارشد خود در سایه قدرت آنان پنهان شده و همچنان امیدوار به ادامه کار و ابقای سمت خویش هستند.
مجموع این دلایل و نقایص تنها و تنها یک پیامد مهم در برخواهد داشت و آن عقب ماندگی بیشتر و بیشتر شهرستان تنکابن و باقی ماندن آن دسته از مدیران ناکارآمدی است که اغلب آنان سالیان متمادی است که بر مسند خود تکیه زدهاند و نه تنها کاری از پیش نبرده که بیش از همه کار خویش را بدر بردهاند و شاهد این مدعا تنکابن است که از سالیان پیش تا حال همچنان هست که بود....
اما نکته تامل برانگیز و تأسفبار اینجاست که پیامد این کوتاهی و قصور، متضرر شدن همان مردمی است که با انتخاب و حضور خود در صحنه آزمون سیاسی کشور، وظیفهی خود را به نحو احسن انجام داده و تکلیف خود را ادا نمودند. حضوری که تا کنون هیچ تغییر و سودی قابل ملموسی برایشان به همراه نداشته است.".
*این یادداشت از سوی همکاران ما در هفته نامه موج شمال برای انتشار در اختیار ما قرار گرفت.