يکشنبه 4 خرداد 1393-13:55
دولت و افزایش بودجه بخش فرهنگ و هنر
آیا فعالیت های فرهنگی هنری فایده هایی برای کل جامعه فراهم می کند تا دلیل موجهی برای دخالت مالی دولت باشد؟!
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، سیدسعید اندیکلایی: در چند دهه اخیر علم اقتصاد مانند سایر رشته های علوم اجتماعی شاخه های متعددی پیدا کرده است.
اقتصاد فرهنگ و هنر در کنار شاخه هایی چون اقتصاد آموزش، اقتصاد بهداشت و درمان، اقتصاد کار و.....یکی از این شاخه ها را تشکیل می دهد.
در حوزه تولید و مصرف کالاها و خدمات فرهنگی و هنری که اقتصاد فرهنگ و هنر به آن می پردازد، به بخشی (دولت) بر می خوریم که به رغم آن که خود مستقیما" در تولید و یا مصرف این کالاها ذی نفع نیست، منابعی را به بخش فرهنگ و هنر تزریق می کنند.
در ایران این گروه برای مثال به شهرداری ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمک مالی می کنند تا فضای فرهنگی بسازد یا بخش از ثروت خود را وقف فعالیت های فرهنگی کند و یا به تشویق و هدایت تولید کنندگان کالاهای فرهنگی مثل نویسندگان و هنرمندان در تخصیص اوقات خود به تولید این کالاها -چه با انگیزه مادی و یا غیر مادی- می پردازد.
امروزه یک حوزه مهم مطالعات اقتصادی آن است که اقتصاد دانان بر اساس معیارهای عدالت و کارایی در تولید و مصرف کالاها و خدمات مختلف، باید ها و نبایدهای دخالت های اقتصادی در بخش های ذی ربط را تبیین نمایند و سیاست اقتصادی دولت در هر بخش را به آن سمت هدایت کنند، بنابراین در بخش فرهنگ و هنر این سئوال پیش می آید که
آیا تولید و مصرف کالاها و خدمات فرهنگی و هنری شایسته دریافت کمک های مالی دولت است یا نه و این شایستگی بر چه معیارهایی استوار است؟!
هر چند ضعف اقتصادی بخش فرهنگ و هنر ریشه های غیر اقتصادی نیز دارد، ولی سیاستگذاری دولت بر اقتصاد فرهنگ و هنر چگونه باید باشد؟!
آیا فعالیت های فرهنگی هنری فایده هایی برای کل جامعه فراهم می کند تا دلیل موجهی برای دخالت مالی دولت باشد؟!
آیا مشکلات هماهنگی بین روش های تامین مالی فعالیت های فرهنگی و هنری با هدف های سیاست فرهنگی ریشه در دولت دارد؟!
آیا اقتصاد دانان باید دولت را به افزایش بودجه بخش فرهنگ و هنر تشویق کنند؟!
حال و با توجه به مطلب گفته شده، هر کدام از مخاطبان می توانند به بررسی و ارزیابی سیاست های فرهنگی و هنری دولت بپردازند.