جمعه 9 خرداد 1393-22:40

جایگاه ایوان در معماری بومی تبرستان


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، فروغ نجفی تیرتاشی وعباسعلی رنجبر کوچکسرایی: با تامل در آثار معماری منطقه ی تبرستان که در گذشته شکل گرفته اند و مطالعه بر الگوی خانه ها ، عناصری یافت می شوند که جزو اجزای اصلی می باشند.

 به نظر می رسد  با وجود تغییرات گسترده معماری و سیر تکاملی ان در اکثر مناطق اجزای اصلی جایگاه خویش را باز یافته اند. در این اقلیم عناصر ساختاری یکسان مانند ایوان، حیاط و نفار وجود دارد که هر کدام نقشی بر عهده دارند. نقش ها از یک طرف به تعاملی باز می گردد که میان اجزا موجود است و از طرف دیگر به کارکرد عناصر.
 وجود ایوان در معماری بومی تبرستان اعم از مساجد خانه ها و کاروانسرا ها در شهر و روستا مشاهده می شود که نقشهای متفاوتی را نیز ایجاد کرده است.

نقش ایوان در رفتارها، روابط اجتماعی، احترام به طبیعت و ارتباط بیرون و درون بنا در گذشته و حتی امروزه با محتوا و شکل جدید بر کسی پوشیده نیست.  پژوهش حاضر در نظر دارد با معرفی و شناسایی این عنصر جایگاه ایوان را در بافت کالبدی و نقش آن را در روابط اجتماعی بررسی کند. در همین جهت ضمن مطالعه منابع موجود تلاش بر آن بوده کارکردها،اشکال گوناگون و اثار کیفی عنصر ایوان را مورد بازشناسی قرار دهد. در این تحقیق ایوان بر اسا س وسعت و انواع ان به رسته های گوناگون تقسیم شده و اجزای ان مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین نقش انها در معماری بومی تبرستان مورد تحلیل قرار می گیرد.

کلید واژه:ایوان،معماری بومی،تبرستان،روابط اجتماعی

مقدمه

مسکن در معماری بومی تبرستان، از اجزاء و عناصر خاصی تشکیل گردیده است که هر کدام از این عناصر ضمن ارتباط با دیگر اجزاء  وظیفه ای مهم نیز بر عهده دارند. یک عنصر که مورد توجه در این مقاله است و در خانه های مختلف و در اماکن گوناگون ، اندازه و جایگاه متفاوت مشاهده می گردد،"ایوان" می باشد.این نقش را چه در خانه هایی که متعلق به معماری بومی می باشند و سازندگانی عادی و بی ادعا آنها را بنا نهاده باشند و چه در خانه هایی که بر اساس ایده های از پیش بررسی شده بر پا شده اند، می توان مشاهده کرد.

در این مقاله به جایگاه و نقش ایوان در معماری بومی تبرستان پرداخته شده است،در این راستا ضمن بررسی منابع مکتوب ،نمونه های مختلف ایوان در خانه های تبرستان بررسی گردیده است. در این جستار ابتدا به تعریف و شناخت معنای ایوان پرداخته شده است. در ادامه ، به رسالت آن در معماری بومی تبرستان در ز مینه هایی مانند ایجاد فضایی برای تعامل اجتماعی، بسترسازی مناسب برای درک بنا، و دعوت کنندگی اشاره شده است. لازم به ذکر است ایوان را
می توان از وجوه گوناگون دیگری نیز بررسی نمود که هدف مقاله نمی باشد

پرسش های تحقیق

1-ایوان چیست و در معماری بومی تبرستان چه رسالتی به عهده دارد؟
2-نقش ایوان در ایجاد روابط اجتماعی چگونه است؟

تعریف مسأله

در واقع هر فرهنگ همواره الگوی رویدادهای خود را با نام عناصر کالبدی فضا که در آن فرهنگ متداول هستند مشخص می کند.[1 ] بررسی فضاهای ساخته شده که متعلق به گذشته در معماری بومی تبرستان است نشان می دهد که عبور از  یک فضای باز به صورت بی واسطه تحقق نمی یافته و همواره باید فضایی مانند مفصل، فضای همگانی مانند حیاط را از فضای درون مانند اتاق ها آنها را جدا کرده و میان این دو بوده است.در حالی که معماری معاصر عموما با ارتباط بی واسطه درون و برون ، به این مبانی بومی بی اعتنا بوده و بهره لازم را از آن نگرفته است. ورودی اتاق ها با اتصال بی واسطه با حیاط یا گذر دیگر امکان گفتگو به همسایگان را نمی دهد و نمی توان پیش از ورود به اتاق ، قدری بیرون آنها تأمل کرده و مفصل ارتباطی میان درون بنا  و عرصه دیگر فضای مانند گذشته به ایفای نقش نمی پردازد. "این بی توجهی ها ناشی از سهل انگاری معماری معاصر، عدم تحلیل و شناخت فضاهای معماری سنتی و به کار بردن بی قید و بند مدل های غربی است. [2] 

نخست گمان بر آن بود که اطلاعات کافی در خصوص این گونه فضا که در معماری بومی نقش مهمی ایفا می کنند وجود دارد؛ متأسفانه به شایستگی  حق مطلب ادا نشده است . نیاز به شناخت همه جانبه فضایی مانند "ایوان" که در معماری بومی تبرستان دارای رسالت گوناگون است از ضروری ترین پژوهش هاست و می توان این اهداف را در نظر داشت که بتوان با طراحی فضای مناسب فضای اتصالی مفصل ها خصوصــــا در مرز اتاق ها با حریم بیرون ، پاسخ دهنده احتیاجات استفاده کنندگان در این عرصه است. معماری مبتنی بر سنت در هر عصری، هم گذشته  را داراست و هم از خلاقیت معماری زمانه بهره مند است، این معماری به دنبال یافتن پاسخ فضایی مناسبی برای عصر خود می باشد. [3]      
شناخت ایوان

ایوان به کسر اول و هم به فتح اول بیان شده ، بعضی از فرهنگ ها ایوان به کسر اول را اسم عربی و ایوان به فتح اول را اسم فارسی می دانند. ایوان، واژه ای عربی و گرفته شده از فارسی پهلوی به معنی بیت است، معنی فارسی ایوان در زمان پادشاهان ساسانی عبارت بود از: یک محوطه مربع مستطیل که به وسیله دیوار ، از سه طرف محدود شده ولی جهت چهارم آن باز است. فرهنگ  تصویری ایرانی نیز ایوان را این گونه سرپوشیده ، به ویژه نمونه ای که در داخل یا خارج بنا، در امتداد دیوار بیرونی گسترده می شود.[4]اسکار رودر ، باستان شناس معروف نیز ایوان را این گونه توصیف کرده است: واژه ایوان، یک کلمه فارسی است ، ایوان، رواق و یک تالار سراسری باز یک قصر یا یک کاخ  به عربی "ایوان" نامیده می شود.

امروزه در سوریه وعراق ایوان در یک خانه به عنوان قسمت اصلی و عمده بنا اختصاص یافته ، که از هر سه طرف ، دیوار شده ولی از قسمت چهارم به طرف حیاط باز است. ایوان سراسری نیز از انواع ایوان به شمار می رود که  به یک فضای ایوانی بزرگ، باز،[فاقد دیوار در یک طرف] معمولا مسقف و گسترش یافته در جلو و جوانب یک خانه  که در برخی موارد دور آن با وسایلی مانند نرده بسته شده باشد  اطلاق می گردد. [5]ایوانک یا بالکن نیز به سطحه ای در ارتفاع گفته می شود که از دیوار یک ساختمان ، بیرون زده و دور آن با نرده ها و جان پناه بسته شده است.


در کتاب حس وحدت درباره مفهوم ایوان و رواق آمده است: مفهوم ایوان و رواق در سراسر تاریخ اسلام متضمن تلویحات ژرفی بوده است. ایوان نمایشگر امکانات تعیّن و تعدید فضا ست و همانا "طریقت" یا فضای انتقالی بین عوالم زمینی و زمانی است. از دیدگاه ما بعدالطبیعی ، ایوان خود مقام  نفس می تواند به شمار آید که میان باغ یا حیاط در حد روح و اتاق در حد جسم سیر می کند. [6] به این ترتیب می توان ایوان را کلمه ای فارسی دانست که ریشه پهلوی دارد و از لحاظ صوری و مفهومی نیز نقطه گذار از زمین به آسمان. ایوان واسطه ای است که به لحاظ  شکلی  در فرم دوگانه خویش [از یک سو باز و از سه سو بسته ] نمود یافته است.در دید از درون به بیرون هم ، ایوان فضای متعیّن و محصور و چشم خانه به شمار می رود.

در راستای شناخت بهتر این عنصر معماری می توان آن را یک فضای واسطه در مرز میان حریم  بیرون و درون دانست که فضایی ارتباطی است و عموما از چند طرف محصور می باشد.این بنا را می توان به عنوان نوعی گذار ورودی نام برد گذار ورودی نوعی منطقه ( واسط )را فراهم می کند، یعنی مجالی میان خارج و داخل جایی برای مهیا شدن که در آن شخص می تواند چارچوب ذهنیش را عوض کند و خود را با وضعی دیگر وفق دهد. [7] لذا با تعاریف مربوط به این عنصر ایوان از نظر کارکردی به دو گروه قابل طبقه بندی است :

نخست ایوان هایی که به عنوان یک فضای اصلی مورد استفاده قرار می گرفت ، دوم ایوان هایی که نقش یک فضای رابط را بر عهده داشت. ایوان هایی که نقش یک فضای رابط را دارند می توان به دو گروه تقسیم کرد: نخست ایوان هایی که بین حیاط (حیاط مرکزی یا پیرامون)و یک فضای محصور(اتاق، شبستان یا گنبدخانه)رابط بودند.دوم ایوان هایی که بین یک فضای معماری و یک فضای شهری (معبر میدان یا جلوخان)رابط بودند.این ایوان های رابط را غالبا پیش طاق نیز می نامیدند.[8]

در شمال ایران که منطقه تبرستان نیز در آن قرار دارد از مهمترین کارکردهای ایوان که بیشتر به شکل ایوان سراسری یا ایوانک دیده می شود اهمیت بخشیدن به فضای ورودی بنا و جنبه دیگر آن ایجاد فضایی واسطه ای و انتقالی بین فضای بیرون و درون است.از این رو می توان این عنصر را فضایی برای بدرقه و استقبال نیز دانست.در معماری بومی تبرستان معمولا یک طرف ایوان باز و مشرف به حیاط است و دو طرف دیگر نیمه بسته و ضلع چهارم بسته است. ضلع بسته معمولا به اتاق های شاهنشین راه دارد که با باز شدن در- پنجره های این اتاق  فضای شاهنشین با ایوان ترکیب می شود. [9]  در این حیطه می توان ایوان را فضایی دانست که در بیشتر خانه های شهری به صورت استقرار بالکن [یا ایوانک]دور تا دور بنا است.این بالکن یا ایوانک ضمن آنکه دسترسی اتاق ها را به یکدیگر تامین می نماید مانع از رسیدن باران به بدنه نیز می شود.ایوان اصلی بزرگتر ازهر کدام از اتاق های خانه است و به عنوان فضای نشیمن استفاده می شود.این ایوان معمولا در جبهه شرقی یا جنوبی ساختمان شکل گرفته و نسبت به سایر اتاق ها در ارتفاع بالا تری واقع می شود تا از چشم انداز بهتر و جریان هوای بیشتری برخوردار گردد.

معماری بومی

پدیده معماری  بومی به عنوان مقوله ای در زیبایی شناسی و عرفان ،در خلوص اندیشه و احترام به طبیعت موضوعی بسیار با اهمیت می باشد. معماری بومی با آن که در طول تاریخ، دستخوش پدیده های  دگرگون کننده بوده است ولی توانسته هویت ویژه خود را حفظ کند و نمایانگر آداب و رسوم،روحیه و احساسات، اندیشه و عقیده، ذوق و سلیقه و هنر آنان باشد.[10] توجه به ویژگی های بومی،از دو جهت قابل توجه است: یکی ایجاد بستر مناسب برای شکل گیری معماری پایدار و دیگری ، استفاده از الگوهای تکرارپذیر معماری بومی در فرایند معماری.[11]

توجه به ارزش های تکرارشدنی معمار ی بومی بسیار با اهمیت است.تاثیر این ارزش ها درهر سه زمینه پایداری محیطی،فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است.در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی منطقه و همچنین پژوهش هایی که منابع و محل های مناسب را برای استفاده تعیین می کند ازجمله زمینه های محیطی این ارزش هاست.دیگر ارزش معماری بومی نیز حفظ ایجاد حساسیت های فرهنگی به مسایل محیطی و ارتقاء انتظارات و دانش مردم ،همچنین ترویج روش هایی که بتواند توسط مردم بومی تکرار شود،است. البته در نظر گرفتن انتظارات ، آرزوها و نیازهای فرهنگی منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است که جنبه فرهنگی-اجتماعی آن است.دیدگاه اقتصادی نیز امکانات محلی را در نظر گرفته و عدم استفاده از تجهیزات غیر قابل دسترس را مورد توجه قرارمی دهد.

  "معماری بومی یعنی مجموعه واحدهای معماری –شهری که در سرزمینی معین گرد هم آمده اند و با هماهنگی هایی که در زمینه های شکل ،حجم گذاری ،کاربردی ،رنگ آمیزی و آهنگ سطوح پر و خالی و همچنین در زمینه مصالح و نظام های ساختمانی در آنها پدیدار است ، رازی اصلی و اساسی را در       بر دارد: هماهنگی مبتنی بر تفاوت ،تشخیص مبتنی بر ضابطه ها و رسوم و سلیقه های زاده از فرهنگ محیطی ، یگانگی زاده از احترام متقابل و برخوردار از رفتارهای مبتنی بر آزادی های مشروط از قراردادهای اجتماعی ضمنی –قراردادهای نانوشته ولی زنده."[12]

معماری محلی در مقابل معماری فرهنگ وارداتی قرار می گیرد و از یک فرهنگ مشخص سخن می گوید، فرهنگی که به دست مردم همان منطقه شکل گرفته ، رشد کرده و در رویدادهای سخت نیز تحت تاثیر قرار گرفته مجددا به وسیله همان مردم با فرهنگ بومی سازگاری یافته است. [13] و با شرایط اقلیمی هم آوا شده است که بدان می توان معماری "طبیعت گرا" معماری بومی تبرستان چنان با طبیعت درآمیخته نام نهاد. معماری که برای انطباق با شرایط محیطی و اقلیمی به معماری برون گرا شناخته می شود.[14]
در شکل گیری معماری بومی؛ برخی روابط اجتماعی،اقتصادی با محیط طبیعی و نماد های فرهنگی ماهرانه انعکاس می یابد به نحوی که همزمان سادگی و آرایش در آنها متجلی است.

معماری بومی که به دور از تخصص ها تحقق می یابد جوابگویی به نیاز های یک جامعه را در ارتباط با عوامل طبیعی و یا خواسته معنوی انسان ها عهده دار است زیرا با مشارکت آنان در تدبیر و در اجرا زاده می شود و از زندگی روزمره آنان الهام می گیرد و به دور از خودنمایی و برون آرایی استقرار می یابد. [15] اما در رهگذرهای این جهان پهناور،در می یابیم که در اقلیم های مشابه ، معماری های بومی متفاوتی ایجاد می شوند؛ چراکه تاثیرات فرهنگی یک جامعه است که چنین تمایزی را موجب می شوند. زیرا هر جامعه، در رابطه با جهت گیری ها و تحرکات درونی و برخوردهایش با جامعه دیگر شکل می پذیرد و فرهنگ  با استیلایی که بر ساخت جامعه دارد و در ارتباط با پدیده ها و رویدادها ی روزمره آن همچنان در طول زمان به صورت مولفه ای ناگسستنی از مردم ساکن سرزمین ها در جریان است. [16]

رسالت ایوان در معماری بومی تبرستان

معماری و اقلیم ، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد و آغوش می ماند،در این معنا،آغوش ،خاک و اقلیم، رابط حیات و سرزندگی و نبودشان نمود میرایی است. میزان متفاوت و ترکیب گوناگون عوامل اقلیمی، حوزه های متفاوتی را پدید آورده که هر یک ویژگی های خاصی متناسب با  شرایط اقلیمی به دست آورده اند. در تقسیمات اقلیمی ایران سواحل جنوبی دریای خزر به نام اقلیم معتدل و مرطوب نام گذاری شده اند.این منطقه به صورت نواری بین رشته کوه های البرز و دریای خزر محصور شده ، از جلگه های پست تشکیل شده است که هر چه  به طرف شرق پیشروی می کند،رطوبت و اعتدال هوا کاهش می یابد. از جمله ویژگی هایاین اقلیم رطوبت زیاد هوا و اعتدال درجه حرارت آن است.در این منطقه بارندگی بسیار زیاد و در تابستان به صورت رگبار است.

ویژگی های معماری بومی مناطق معتدل و مرطوب

معماری بومی در این مناطق دارای ویژگی های زیر است:

•    برای حفاظت اتاق ها از باران،ایوانک های عریض و سرپوشیده ای در اطراف اتاق ها ساخته شده است.این فضاها، در بسیاری از ماههای سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
•    در تمام ساختمان های این مناطق ، بدون استثناء از کوران و تهویه طبیعی استفاده می شود.به طور کلی پلان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی، طویل و باریک است.[ 17]
•    به دلیل بارندگی زیاد در این مناطق ، بام ها شیب دار است و شیب بیشتر آنها تند است.
•    در این مناطق خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند، ولی در دامنه کوه ها که رطوبت کمتر است،معمولا خانه ها برروی پایه هایی از سنگ و گل بنا شده است.
•    همانند خانه های چهار فصل در مناطق گرم و خشک که طبق فصول مختلف سال جابجایی اهل خانه از شمال به جنوب صورت می گیرد؛در خانه های در خانه های این منطقه نیز جابجایی فصلی صورت می گیرد.بدین ترتیب که در فصل سرد اهم فعالیت ها در اتاق های طبقه اول صورت می گیرد.ولی در فصل گرم این فعالیت ها در ایوان و مخصوصا ایوان طبقه دوم(تلار) و اتاق طبقه دوم (تلار اتاق)انجام می شود. [18]
•    معماران ایرانی تلاش می کردند ساخت مایه خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به ساخت مایه جاهای دیگر نباشد و "خود بسنده" باشد. بدین گونه ، کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت پیرامون خود "سزاوارتر " در می آمده است و هنگام نوسازی آن همیشه ساخت مایه آن در دسترس بوده است.معمار ایرانی بر این باور بوده است که ساخت مایه باید "بوم آورد" یا "ایدری" (اینجایی)باشد.[19]
معماری مازندران نیز از این قاعده پیروی کرده و در ساخت و ساز آن می توان بوم آورد بودن را به خوبی مشاهده کرد.استان مازندران به لحاظ ویژگی های طبیعی به سه حوزه کلی کوهستانی با آب و هوای سرد ، حوزه ارتفاعات جنگلی (کوهپایه ای)و حوزه جلگه ای قابل تقسیم بندی است.که در حوزه کوهستانی بیشتر از سنگ و چوب و در حوزه جنگلی چوب و در حوزه ساحلی بیشتر از چوب و گل به عنوان مصالح       ساخت وساز استفاده می شوند. [20]

در معماری بومی تبرستان عناصر تشکیل دهنده معمولا اتاق،ایوان تلار،طویله،انبار و حیاط می باشد که عناصر دیگری چون ستون،نال، غلام گرد به آن افزون می گردد. ایوان به عنوان عنصری کاربردی و فضایی مهم در معماری بومی این مناطق به چشم می خورد و "نسبت به طرز قرارگیری اتاق ها شکل های گوناگونی می گیرد." [21]

ایوان در این مناطق به نوعی نقش گذار را ایفا می کند و " الگوی گذار ورودی با این امر سروکار دارد که وقتی انسان در خیابان است ذهنش چارچوبی عمومی دارد، نیاز دارد به فضایی وارد شود که بتواند پیش از ورود به خلوت یا حریمی خصوصی همچون خانه از آن چارچوب ذهنی خارج شود." [22]

این گذار ورودی "نوعی منطقه واسط" را فراهم میکند،یعنی مجالی میان خارج و داخل.جایی برای مهیا شدن که در آن شخصمی تواندچارچوب ذهنیش را عوض کند و خودش را با وضعی دیگر وفق دهد.[23]

مثلا برای اینکه "رویدادهای تماشای گذارعالم " روی دهد لازم است که سطح ایوان اندکی بالاتر از سطح خیابان یا حیاط باشد،جلو ایوان باز باشد...این مجموعه نسبت ها ضروری است ، زیرا این نسبت هایی است که مستقیما با الگوی رویدادها سازگار است.در مقابل طول ایوان ، ارتفاع ، رنگ ، مواد سازنده اش ارتفاع دیوارهای جانبی و نحوه ارتباط ایوان با درون خانه ضرورت کمتری دارد، به طوری که می تواند تغییر یابد بی آنکه در ماهیت اصلی و جوهر ایوان تغییری ایجاد کند.[24]

در معماری بومی این منطقه نیز ایوان به عنوان فضایی واسطه و نیمه باز قرار دارد."ایوان اصلی بزرگتر از اتاق های خانه است و به فضای نشیمن استفاده می شود. این ایوان معمولا در  جبهه شرقی یا جنوبی ساختمان شکل گرفته و نسبت به سایر اتاق ها در ارتفاع بالاتری واقع   می شود تا از چشم انداز و جریان هوای بیشتری برخوردار گردد.[25]

ساده ترین ایوان، با کمی پیش کردگی سقف شکل می گیرد. برای این که تیرهای سقف که دراین حالت بیرون می زنند ایستا باقی بمانند، مجبور به استفاده از تیروستون بوده و در این حالت است که از ساده ترین وکوچکترین نوع آن تا بزرگترینشان، چند ردیف ستون درجلوی خودارند.[26]

در بعضی گونه ها،ایوان قسمتی از فضای جلوی چند اتاق را می گیرد.به این ترتیب که یک اتاق بزرگ و یک اتاق کوچکتر در کنار آن قرار گرفته و فاصله آن ها را  ایوان به هم پیوند می دهد.این شکل در گسترش های بعدی اتاق ها نیز کاربرد داشته و گاهی تا سه اتاق نیزقرارمیگیرد.[27]

در تعداد زیادی از خانه ها ، ایوان در وسط چند اتاق قرار می گیرد و ارتباط کلیه آنها از ایوان انجام می شود.
در برخی از گونه ها ، ایوان چهار طرف اتاق را دربر می گیرد.دور تا دورایوان ،ستون هایی جهت نگهداری پوشش تعبیه گردیده است. " ایوان ها به وسیله عنصری از فضای خارجی جدا می شوند، این قسمت در بعضی مناطق نال گفته می شود."[28]

"کوتام" نیز نوعی ایوان و نوعی ساختمان تابستانی است که درلهجه مازندرانی به آن نفار می گویند که به عنوان بهار خواب از آن استفاده می شود.همچنین به بام سایه دار، ایوان مستقل چهارسوز باز که روی چهار پایه بلند ساخته می شود نیز می گویند.این فضا از چهار طرف باز بوده و توسط جان پناهی چوبی احاطه می شود و سقفی به شکل هرم دارد.از قسمت زیرین کوتام برای نگهداری دامها و از قسمت بالایی آن برای خواب تابستانی اعضای خانواده استفاده می شود.[29]
با توجه به خصوصیات و کاربرد انواع ایوان در معماری بومی تبرستان از لحاظ روابط اجتماعی نیز دارای جایگاهی ویژه می باشد.

1-    ایجاد فضایی برای تعامل اجتماعی

ایوان در معماری بومی منطقه تبرستان بستری مناسب جهت تعامل اجتماعی در بیرون اتاق ها ایجاد کرده است. انسان نیازمند فضایی است تا در آن خود را با دیگران بیابد و اجتماعی بودن را بیازماید و به نمایش بگذارد و از آن بنا بر هر گرایش و خواسته ای که پس گرفته است، بهره مند شود.[30]
در این منطقه ایوان،به عنوان عرصه ای عمومی در جلوی اتاق ها ، در فضایی میان حیاط و اتاق این امکان و قالب مکانی را فراهم آورده است تا ساکنین خانه با همسایگان، مردم محل و یا مراجعین خانه به تعامل بپردازند؛ همچنین رفتارهایی که نیازمند به همکاری میان همسایگان است نیز در این مکان شکل می گیرد.ایوان در این معماری می تواند محلی برای فعالیت های صنایع دستی ، بافندگی و انجام امور خانه داری مشترک میان زنان ساکن در محل باشد.در ضمن این مکان مراوده رودرروی اهالی و ارتباط آنها با یکدیگر صورت می پذیرد و حتی کودکان و سالخوردگان نیز می توانند از هم صحبتی هم لذت ببرند و نظاره گر فعالیت دیگران باشند.

2-    ایجاد فضایی برای فعالیت های مذهبی

از آنجا که در معماری بومی تبرستان در ناحیه مرکزی و غربی نوعی معماری به نام "سقاتالار" وجود دارد،فعالیت های مذهبی و انجام امور نمازگذاری و مجالس روضه خوانی ائمه اطهارو سوگواری های این مناطق در ایوان چنین مکان هایی انجام می پذیرد و ایوان در سقانفار به وسیله پله های چوبی به تلار راه می یابد.معمولا در تابستان،مراسم مذهبی تکایا و مساجد مناطقی که از معماری بومی برخوردارند در ایوان نیز انجام می شود. به طور کلی هر فضا هویت خود را از رویدادها و الگوی رویدادهایی می گیرد که پیوسته و به کرّات در آنجا اتفاق می افتد و الگوی رویدادهابه نحوی به فضا پیوند دارد.[31]

ایوان در معماری بومی تبرستان می تواند جایگاهی برای روابط اجتمایی دو دسته از مردم باشد:

الف) ساکنان خانه: ساکنان یک خانه در این منطقه این امکان را دارند تا با حضور در ایوان ضمن حضور خود در بیرون خانه به تعامل با دیگران پرداخته و به راحتی ارتباز مناسبی با فضای بیرون خانه ، رهگذران و رویدادهای اجتماعی پیدا کنند.

ب)همسایگان: در ایوان خانه های این مناطق ،این امکان فراهم می باشد تا همسایگان به تعامل با یکدیگر بپردازند.زنان ،کودکان و سالخوردگان از جمله افرادی هستندکه در این محل می توانند در امور صنایع دستی،بازی ها و تماشای طبیعت و یا مراوده با دیگران از آن لذت ببرند و استفاده کنند.

3-    بستر سازی مناسب برای درک بنا

در معماری  برون گرا پس از ورود به حیاط خانه ، نخستین عنصری که پشم را متوجه خود می کند ،ایوان است.یکی از عناصر مهم فضایی در این نوع معماری ایوان است که در نقاط مختلف منطقه و متناسب با آب و هوای محلی،کمی بالاتر از زمین ساخته شده است.[32]

با گسترشی که ایوان در جلوی در ورودی اتاق ها با شکل های گوناگون پیدا می کند،این امکان فراهم می شود تا تزئینات،تناسبات و جزئیات بنا بهتر درک شوند.به کار رفتن ستون ها و نال و پله هایی که رابط میان زمین و ایوان و همچنین ایوان و تلارهستند این اهمیت را بیشتر می کنند. چوب های به کار رفته در نال ها و ستون ها که تراش های زیبا دارند و گاهی به شکل اژدها و یا شکل های دیگر به کار رفته اند و یا نقوش زیبایی روی آنها حک شده است، موجب درک زیبایی بنا در این منطقه می شود.همچنین رنگ های زیبا و نقوش روی درب و پنجره های اتاق هایی که به ایوان راه می یابند نیز این درک را صد چندان می کنند. ایوان فضایی خالی میان مرز بین درون و برون بنا به شمار می رود که می تواند به هنگام گذر از فضای خارج به داخل، چندین کیفیت حسی را تغییر دهد و بیننده را در درک بهتر فضا یاری کند.

4-    دعوت کنندگی

ایوان در معماری بومی این منطقه به شکل چهارگوش وجود دارد.رمز چهار گوش در هندسه باطنی را "به عنوان رمز سکون و عدم تغییر اصل یا مبدا که همه تعارضات کیهان در آن حالت جمع آمده و مرتفع می شوند و همچنین تَعَیُّنِ نخستین و ثابت" دانسته اند. [33]

از این رو به علّت باز بودن و وجود فضای باز محل گذر نور و روشنی نیز بوده است.از این رو اولین مواجهه استفاده کنندگان از بنا و دیگران ایوان است.اولین قسمت از خانه است که به استقبال مراجعین می آید و از جنبه دیگر بدرقه خارج شدگان نیز می باشد. [34]

نتيجه‌گيری

ایوان به عنوان آغازی برای فضای ارتباطی در ابتدای سلسله مراتب ورودی معماری بومی تبرستان می باشد و به عنوان یک مفصل مرز بین داخل اتاق های خانه و خارج آن را تعریف می کند.این عنصر از مفاهیم عمیقی در درون خود بهره جسته است که در شرایط کارکردی و ابعاد و اشکال مختلف تفاوت دارد.می توان جایگاه ایوان را در معماری بومی این منطقه و ایفای نقش در زمینه تعاملات اجتماعی بررسی نمود.

ایوان ها در این منطقه دارای اشکال متفاوت می باشند. گروهی در یک طرف با دو یا چند اتاق و گروهی در دو ، سه و یا چهار طرف می باشند و همگی از اجزای مختلفی تشکیل شده اند که نمونه های آن ستون و نال و کف سیمانی یا چوبی می باشد.ایوان ها در زمینه های مختلف رسالت خود را به انجام می رسانند و می توان آنها را در زمینه های کلی رفتاری،کالبدی و اجتماعی دسته بندی کرد. معمار بومی مازندران با توجه به سنت و فرهنگ رایج در این منطقه در راه تعریف و تبیین آن قدم برداشته است.

مهمترین رسالت ایوان در این معماری ایجاد فضایی برای تعامل اجتماعی است که به عنوان عرصه ای عمومی در جلوی اتاق ها قالب مکانی را فراهم آورده است که ساکنین خانه با مراجعین به تعامل می پردازند. همچنین فضایی برای  همکاری میان زنان خانه با دیگر زنان محل زندگی ایجاد می کند.همچنین ایجاد فضایی برای فعالیت های مذهبی  از دیگر کارکرد -های ایوان به شمار می رود که معمولا در سقا تالارهای موجود در مناطق مرکزی و غربی مازندران و تکایا و  مساجد از این فضا استفاده می شود. جایگاه بستر سازی مناسب برای درک بنا نیز از جمله نقش های این عنصر در معماری بومی تبرستان  است. با گسترشی که ایوان در جلوی در ورودی اتاق ها پیدا می کند و زیباسس نقوش و کنده کاری های به کاررفته در تزیینات ایوان ،و به کار رفتن نال و ستون و پله ها بستر مناسبی جهت درک بهتر بنا فراهم می کند.

همچنین دعوت کنندگی ایوان نیز از جمله ویژگی های این عنصر می باشد؛ چراکه شکل چهار گوش بنا و فضای باز آن همگی موجب آن می شود که حس فرا خوانده شدن به بنا در ذهن انسان متبادر شود.

مراجع

1.    کریستوفر، الکساندر؛ 1386 «معماری و راز جاودانگی»، ترجمه : مهرداد قیومی،تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، صفحه 59
2.      الپاگونوولو،ادریانو؛دادخواه، مهیار؛ فلامکی،محمد منصور؛[و دیگران] 1384 «معماری بومی » ، تهران ، نشر فضا، صفحه 60
3.    حائری مازندرانی، محمد رضا؛ 1388 «نقش فضا در معماری ایران» ، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی، صفحه 65
4.    فرانسیس دی، ک، چینگ؛ 1382 «فرهنگ تصویری معماری» ، ترجمه: محمد احمدی نژاد، اصفهان، نشر خاک، صفحه 241
5.    فرانسیس دی، ک، چینگ؛ 1382 «فرهنگ تصویری معماری» ، ترجمه: محمد احمدی نژاد، اصفهان، نشر خاک، صفحه 168
6.    اردلان ، نادر؛ بختیار، لاله؛ 1382 « حس وحدت» ، ترجمه: حمید شاهرخ، اصفهان، نشر خاک،صفحه 23
7.    فرانسیس دی، ک، چینگ؛ -------- صفحه 23
8.    سلطان زاده، حسین؛ 1377، «معماری و شهرسازی ایران» ، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی، صفحه56
9.    حائری مازندرانی، محمدرضا؛ 1388 «بررسی معماری خانه های تاریخی و معاصر به منظور تدوین فرایند و معیارهای طراحی خانه» ، تهران ، انتشارات مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرساری و معماری ، صفحه 129
10.    الپاگونوولو،ادریانو، صفحه 98
11.    ارمغان ، مریم ؛ 1388 « ارزش های معماری بومی ایرانی در رابطه با رویکرد معماری پایدار» ، فصلنامه معماری مسکن و محیط روستا ، صفحه 4
12.    الپاگونوولو،ادریانو، صفحه 74                    
13.    معماریان، غلامحسین ؛ 1386 « سیری در مبانی نظری معماری» ، تهران، انتشارات سروش دانش، صفحه 182
14.    شاهرودی،عباسعلی؛ رضایی، بهرام ؛ « تعامل معماری بومی مازندران و گردشگری» ، فصلنامه راه و ساختمان، شماره 24 ، صفحه 37-39
15.    الپاگونوولو،ادریانو، صفحه 98
16.    -------------- ؛صفحه 101
17.    کسمایی، مرتضی؛ 1382« اقلیم و معماری»، اصفهان، نشر خاک، صفحه 17
18.    قبادیان، وحید؛1387«بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران»، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، صفحه 64
19.    عبدالله زاده، سید مهسا؛ 1390«هماهنگی و سازگاری با طبیعت در معماری سنتی ایران»،فصلنامه آبادی، شماره 70،صفحه 61-64
20.    کلبادی نژاد، مهرانگیز«زمین و معماری مازندران»، نشریه معماری و فرهنگ، شماره 33، صفحه 85-82
21.    معماریان، غلامحسین؛1387«آشنایی با معماری مسکونی ایران گونه شناسی برونگرا»تهران، انتشارات سروش دانش،صفحه 120
22.    کریستوفر،الکساندر؛ صفحه 228
23.    ---------------؛صفحه 223
24.    ---------------؛صفحه 78-79
25.    گرجی مهلبانی، دکتر یوسف؛ 1388«ارزش های معماری بومی ایرانی در رابطه با رویکرد معماری پایدار» ،صفحه 137
26.    معماریان،غلامحسین، صفحه 120
27.    ---------------، صفحه 142
28.    ---------------،صفحه 140
29.    گرجی مهلبانی، دکتر یوسف،صفحه 140
30.    آلپانوولو،آدریانو،صفحه 72
31.    کریستوفر، الکساندر، صفحه 69
32.    معماریان،غلامحسین،صفحه 135
33.    رحیم زاده، معصومه؛ 1382«سقاتالارهای مازندران» اداره کل میراث فرهنگی استان مازندران، صفحه 239
34.    تفضلی، دکتر عباسعلی؛«ایوان و کاربرد آن در معماری اسلامی»، فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی مشهد،صفحه 64