يکشنبه 25 خرداد 1393-22:38
نقد سازمانی/چرا تبعیض و بی عدالتی؟
حاصل دوست داشتن و عشق ورزیدن به یکدیگر محصول بسیار زیبا به نام عدالت است. یکی از مهم ترین فواید این محصول اعتماد است/ آیا ایجاد فضای امنیتی و بی اعتمادی و ترس در سازمان، باعث افزایش بهره وری کارکنان می شود؟!
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سید سعید اندیکلایی: بسیاری از مدیران وقتی در جستجوی آرامش خاطر هستند، به عاملان گارگشایی تبدیل می شوند.
برای بسیاری از آنها، رییس خود بودن منبعی برای رضایت خاطر و کامیابی است. این افراد عامل کارایی کارمندان و کارکنان خود هم می شوند.
کارمندانی با طیب خاطر، بهره وری و کارایی بیشتری دارند و این امر باعث غیبت کمتر، خستگی کمتر و تنش کاری کمتر می شود.
وقتی کارمندان آرام و بی استرس هستند بیشتر بر کار خود متمرکزند و می خواهند به چالشهای نو بپردازند. همچنین کارمندان با طیب خاطر پیشگامان بهتری هستند. آنها انعطاف پذیرند ، بیشتر اهل خطر کردن هستند و راحت تر از بقیه می توانند بعد از اشتباهات احتمالی خود را بازیابی کنند.
کارمندان خندان و بی استرس، خلاق تر هستند و بابت وظایف روزانه خود کمتر دچار تشویش و نگرانی می شوند. همچنین در کارهای گروهی بهتر از دیگران عمل می کنند. آن ها بیشتر تمایل دارند به دیگران کمک کنند و قادرند با مشکلات بزرگتری روبرو شوند.
حال این سئوال پیش می آید که مدیران چگونه می توانند این رضایت را در کارمندان خود تقویت کنند؟!
در سازمان ها بهترین دلیلی که موجب می شود بهره وری افزایش پیدا کند نه تکنولوژی، بلکه اعتماد و عشق کارکنانی است که تکنولوژی را در اختیار دارند.
بهترین وظیفه ما انسان ها عشق ورزیدن و دوست داشتن است. ما به این دنیا آمده ایم که همواره عشق بورزیم و دوست داشته باشیم. تمام گرفتاری های دنیا، جامعه و حتی سازمانهای ما به این دلیل است که به جای دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران، اغلب دچار خود شیفتگی شده، فقط خودمان را دوست داریم.
دلیل اصلی تمام خشونت ها، تحقیرها و بی عدالتی ها همین خودشیفتگی است، چون یکدیگر را دوست نداریم و همه چیز را برای خود می خواهیم! ریشه تمام استبدادها، قدرت طلبی ها و جاه طلبی ها هم از این جا شروع می شود.
حاصل دوست داشتن و عشق ورزیدن به یکدیگر محصول بسیار زیبا به نام عدالت است. یکی از مهم ترین فواید این محصول اعتماد است. اعتماد همه چیز است .وقتی اعتماد از دست رفت به دنبال آن دوستی های قدیمی تبدیل به دشمنی و محبت ها تبدیل به کینه می شود.
در اکثر سازمان ها بیشتر به مواردی مانند برنامه ریزی منابع سازمانی، تعالی سازمانی، مسئولیت اجتماعی و غیره -که در جای خود از اهمیت بالایی برخورداند- پرداخته می شود و به تنها جیزی که پرداخته نمی شود یا آن طور که باید پرداخته نمی شود، رضایت خاطر کارکنان سازمان هاست.
و در آخرچند پرسش:
آیا ایجاد فضای امنیتی و بی اعتمادی و ترس در سازمان، باعث افزایش بهره وری کارکنان می شود؟!
آیا ایجاد فضای بی عدالتی و خشونت و حسادت، باعث انگیزه بهره وری در کارمندان می شود؟!
آیا به کارگیری نیروهای کم سواد و کنارگذاشتن کارمندان باسواد، فضای شاد در سازمان ها ایجاد می کند؟!
آیا تفاوت و فرق گذاشتن بین کارمندان چه به لحاظ سخت افزاری و چه نرم افزاری، عین بی عدالتی نیست که مثلا" برخی در اتاقی از خط تلفن و اینترنت تمام وقت استفاده کنند و در اتاقی دیگر، کارمندی از این امکانات اولیه بی بهره باشد؟!
آیا کارمند باید از انتقاد نسبت به سازمان خود وحشت داشته و نگران تبعید و یا جابجایی باشد؟!
بین رضایت خاطر کارکنان و بهره وری سازمان ها ارتباط مستقیم وجود دارد. امروزه سازمان ها باید جهت دستیابی به بهره وری بیشتر افدام به این گونه آموزش ها برای کارکنان خود کرده و انها را ترغیب کنند تا خوشحال و با آرامش خاطر باشند و این آرامش را به خانه های خود نیز ببرند! چیزی که در سازمان های ما کمتر به آن پرداخته شده یا اصلا" به آن پرداخته نمی شود.