يکشنبه 1 تير 1393-7:40

سازه های سرمایه اجتماعی

 اگر گفتمان اصلاحات به عنوان سرمایه عظیم وصادق اجتماعی ،در پرداخت هزینه ذره ای کوتاهی می کرد، چه بسا که هیچ چشم اندازی در پیروزی دولت امید قابل تصور نمی نمود.


 

 

مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سیدکاظم جمالیان: قبل از معرفی سازها و پیکره هایی که بستر سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند، تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی که از فربه ترین عناصر در فرهنگ سیاسی اجتماعی محسوب می شود، جای تاکید و تائید فراوان است.
 برای روشن شدن مفهوم سرمایه اجتماعی ابتدا مفهوم کنش اجتماعی را ذکر کرده وسپس برای مفهوم سازی سرمایه اجتماعی از فرایندو سازه های آن مدد می جوئیم .

انسان به طور ذاتی در کنش و تعامل با دیگران نیازهای خود را بر طرف و امور خود را می گذراند. اثرات این کنش های متقابل تا آنجاست که حذف آن می تواند زندگی آدمیان را مختل کند.

 در جامعه وکشور و همچنین در جامعه بین الملل این مفهوم به نسبت بسیار نیرومندتری ایفای نقش می نماید، چنانچه بود و نبود این مفهوم و برآورد سود و زیان آن از وزنه بالائی بر خوردار است .

سرمایه اجتماعی عبارت است از ارتباط شبکه ها و نهاد های مدنی واجتماعی که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورد و این همکاری و اطمینان ، محصول کنشی است که بین افراد جامعه بروز و ظهور می کند و از این رو نقش نهاد های مدنی و دمکراتیک و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهائی به مثابه بستر سازه های سرمایه اجتماعی حائز اهمیت است.

 امروزه بر همه فعالان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روشن است که یکی از ابعاد مهم هر توسعه ای توجه به سرمایه اجتماعی است.

مفهوم سرمایه اجتماعی در بر گیرنده عناصری همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است و آنها را در جهت هدفهای ارزشمندی هدایت می کند.
 
.این گونه است که شناخت سازه های موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی می تواند در گسترش ابعاد سرمایه اجتماعی کمک کرده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی واقتصادی افراد در جوامع شود و آنها را در جهت هدفهای ارزشمندی هدایت کند.

 مفهوم سرمایه اجتماعی که صبغه جامعه شناسی دارد بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی برای نیل به موقعیتها قلمداد می شود.

 مدیران و کسانی که بتوانند در سازمان و اداره متبوع شان سرمایه اجتماعی ایجاد کنند ومورد اعتماد قرار گیرند، راه کامیابی شغلی و سازمانی خود را هموار می سازند.

 از این بابت سرمایه اجتماعی حائز اهمیت است، به طوری که با فقدان آن سایر سرمایه ها، اثر بخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می نماید.

 این موضوع برای حکومت و دولتمردان یک موفقیت استثنائی به حساب می آید که بتوانند با اتخاذ سیاستهای لازم و ارائه راهکارهای مناسب در ارتباط با جامعه به توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل شوند.

 آنچه که از تعریف سرمایه اجتماعی بر می آید این است که این مفهوم در بردارنده عنصر مهمی همچون اعتماد است.

 به طور کلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه و جامعه ای نشان دهنده اعتماد افراد به یکدیگر است، به طوری که در مواقع بحرانی می توان برای حل مشکلات از سرمایه اجتماعی به عنوان اصلی ترین منبع حل مشکلات و ایجاد بستری مطمئن برای اصلاحات سود برد.

 به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی می تواند در نهاد مدنی قوی تر همچون حزب به عنوان فونداسیون که همه سازه ها بر روی آن سوار می شوند تجلی یابد.

 امروزه سرمایه اجتماعی در قامت شخص تجربه روزگار ماست. در انتخابات 24 خرداد و پیروزی دولت تدبیر و امید و استفاده موثر از سرمایه اجتماعی همچون نخبگان دوره اصلاحات بر کسی پوشیده نیست.

 اگر گفتمان اصلاحات به عنوان سرمایه عظیم وصادق اجتماعی ،در پرداخت هزینه ذره ای کوتاهی می کرد، چه بسا که هیچ چشم اندازی در پیروزی دولت امید قابل تصور نمی نمود.

در هر صورت سازه هایی که سرمایه اجتماعی را می سازند عبارتند از: آگاهی اجتماعی، آگاهی سیاسی ، اعتماد عمومی، اعتماد به نهادهای مردمی، مشارکت در فعالیت داوطلبانه تشکلهای غیر دولتیNGO)ها)، تشکیل نهاد های خیریه ای، نهادهای مذهبی، اتحادیه ها، انجمنهای صنفی و علمی و...که همگی این نهادها سازه ها و لایه هایی از این هرم مستحکم و مطمئن  را تشکیل می دهند.

 درمجموع می توان گفت یکی از معیارهای اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی، شکل وشیوه های روابط اجتماعی افراد با یکدیگر و نحوه همکاری اعتماد آمیز و اعتبار خیز آنها در جامعه است، چرا که آن اعتمادی که اعتبار می آورد می تواند پلت فرم قابل اعتماد باشد و احساس خوشایند مردم نسبت به حکومت و  امنیت و امیدواری نسبت به آینده ، عناصر وسازه های اطمینان بخشی دیگری در این فرایند خواهند بود.

برای اینکه احساس اطمینان در بین ما به وجود آید. لازم است که ما همدیگر را ملاقات کنیم و ارتباط مدام با هم داشته باشیم. با ذکر این نکته که چیزی که به طور جمعی می توانیم به دست بیاوریم، به تنهائی نمی توانیم. منظور از با هم بودن، در کنار هم قرار گرفتن سازه های سرمایه اجتماعی یعنی نهادهای مدنی و اجتماعی است که در پی آن دیدار مداوم، شناخت و در نهایت اعتماد اعتبار خیز را میسر می کند. شاخصهایی مانند مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی، شبکه و نهادهای مدنی، مشارکتهای مدنی و عنصرکلیدی همچون اعتماد، عناصری هستند که در این پروسه سنجش می شود.

 جامعه ای که هر یک از شاخصهای یاد شده در آن زیاد باشد از سرمایه اجتماعی بالائی برخوردار است. در این صورت است که جوامع از حداکثر نیروی انسانی و مادی در جهت توسعه استفاده می کند. در غیر این صورت جوامع از محسنات سرمایه اجتماعی بهره ای نخواهد برد و این ممکن نمی شود تا بستر دمکراتیزه شدن جامعه فراهم وگفتمان دمکراسی در جامعه نهادینه و همچنین تربیت و ایجاد سازه های یاد شده محقق شود؛ آنگاه سرمایه عظیم اجتماعی در قامت شخص، نهاد های مدنی و حزب بروز می نماید.

مهم این است که بدانیم کار کرد سرمایه اجتماعی چیست و سازه های سرمایه اجتماعی کدامند. همچنین بستر و فونداسیونی که این سازه ها را بر روی آن سوار کنیم از استحکامی قدرتمند که با مشارکت مردم کسب می نماید برخوردار است.

امید آن می رود مردم ایران با حفظ وتقویت سرمایه اجتماعی و بسط سازه های آن موجبات استحکام بخشی حرکت دمکراسی خواهی را فراهم سازند.