پنجشنبه 9 مرداد 1393-9:51
خانواده های نوظهور
از جمله خانواده های نوظهور، خانواده مجازی است که افراد غیر همجنس و همجنس پیام های عاطفی و جنسی با یکدیگر مبادله می کنند.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سیده زینب جلالی: اینکه خانواده چیست و چگونه شکل گرفت از جمله موضوعاتی است که اتفاق نظر در مورد آن وجود ندارد .عده ای خانواده را ناشی از شکل گیری در طول تاریخ اجتماعی می دانند و عده ای دیگر بر این باورند که خانواده از همان ابتدا موجود بوده و در طول زمان از اشکال بدوی به اشکال نوین تغییر شکل یافته است.
دانشی که در خصوص خانواده گرد آمده بیانگر ویژگی های خانواده در عصر قبل از صنعتی شدن و بعد از آن است که مبنای سنجش تغییرات در خانواده می باشد. به طوری که امروزه جامعه شناسان شروع تغییرات خانواده در جهان رامقارن با ظهورانقلاب صنعتی می دانند و بر این اساس خانواده را به قبل از صنعتی شدن و صنعتی شدن تقسیم می کنند.
در جوامع غیر صنعتی خانواده متشکل از حضور چندین نسل در کنار هم است که دارای معیشت مشترک می باشند. در این خانواده ها پدر در راس هرم ساختار ی قرار دارد و مبادلات خانه با بیرون از آن را در دست دارد. تمام اعضای خانواده در کار خانه با هم همکاری دارند و تفکیک امور وجود ندارد . خانواده محل تامین مایحتاج زندگی، آموزش ،بهداشت و... است. اوقات فراغت اعضای خانواده در کنار هم و وابسته به هم سپری می شود و فرزندان حرفه ای فراتر از حرفه والدین نمی آموختند.
در عصر صنعتی کارهای خانگی به لحاظ نیاز کارخانجات به نیروی کار تعدیل شد، این امر سبب شد محل کار از محل زندگی جدا شود. زنان و مردان نقش های جنسیتی بپذیرند. فرزندان خانواده به لحاظ کار در کارخانجات و کسب در آمد صاحب اقتدار و قدرت شوند. جایگاه پدر از ساختار عمودی به ساختار افقی در خانواده تنزل یافت.
در این فرآیند به لحاظ نیاز به اموری مانند شستشو و نظافت، دسترسی به کار ارزان و افزایش تحصیلات، زنان نیز راهی بازار کار شدند. اشتغال زنان در بیرون از خانه و کسب درآمد توسط ایشان باعث تسهیل روند انتقال افقی قدرت در خانواده شد.
از مهمترین تغییرات این عصر علاوه بر افقی شدن ساختار قدرت این بود که بسیاری از کارکردهای خانواده از قبیل حمایت از خانواده، تربیت و آموزش کودکان به نهادهایی مانند تامین اجتماعی ، مهد کودک ها و آموزش و پرورش سپرده شود.
در ادامه فرآیند صنعتی شدن و ظهور نهادها و موسسات مختلف تنها کارکردی که برای خانواده باقی ماند و کمتر دستخوش تغییرات قرار گرفت کارکرد تولید مثلی آن بود . امروزه نیز کارکرد عاطفی را از جمله کارکرد خانواده می توان دانست که جامعه نتوانست برای آن جایگزینی پیدا نماید.
بر این اساس شکل هایی از خانواده ظهور پیدا کردند که تا آن زمان وجود نداشت . خانواده هایی که در آن نقش مردان، زنان و کودکان تغییر یافت. این تغییر نقش ها به مرور زمان در درون خانواده ها نهادینه و شاخه و برگ های دیگری به آن افزوده شد، به طوری که امروزه به دلیل دگرگونی در هریک از حوزه های خانواده چه در ساختار، کارکرد و مفهوم شاهد خانواده های نوظهور در جامعه هستیم؛ خانواده هایی که در اثر مقتضیات زمانی و مکانی، شکل خاص خود را دارند .
در یک تعریف جهان شمول خانواده را می توان واحدی کوچک با ویژگی های زیر دانست:
1- از دو غیر همجنس تشکیل شده است.
2- دارای پیوند مورد تائید جامعه و کما بیش ماندگار است .
3- زاد و ولد در آن صورت می گیرد.
اگر به هر دلیلی در هریک از این ویژگی های فوق انحرافی به وجود آید، نقصی ساختاری و کارکردی بر آن مترتب است که علت و چرایی آنها را باید در تحولات اجتماعی ،اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جستجو نمود.
نقص در ساختار خانواده و یا نقص در کارکرد آن دلیلی بر متلاشی شدن خانواده نیست. برای مثال زن و مرد بعد از ازدواج، تعهد می کنند که صاحب اولاد نشوند. در این جا آسیبی جدی بر کارکرد خانواده که تداوم نسل است، وارد می شود. شاید در این صورت تنها به یکی از کارکردهای خانواده لطمه وارد شود، ولی خانواده کماکان نسبت به انجام سایر کارکردها از قبیل حمایت از یکدیگر و... توانا است.
با این توضیح زمانی که خانواده در هر یک از ویژگی فوق انحراف داشته باشد و اگر این انحراف در جامعه به نسبت بالایی تسری پیدا نماید، شاهد ظهور خانواده هایی نو پدید خواهیم بود که در صورت نبودسیاست گذاری درست برای خانواده، باید شاهد اثرات مخرب بر جای مانده باشیم.
از ویژگی های شکل گیری خانواده های نوظهور خیزش آرام و پنهانی آن در بطن جامعه است که بعد از سپری نمودن یک دوره کمون به یکبار در جامعه نمایان می شود .
از انواع این خانواده می توان به زندگی مشترک دو همجنس زیر یک سقف اشاره کرد که از موضوعات مبتلا در کشورهای اروپایی و آمریکایی است. ا ز سایر اشکال خانواده که در کشور ما نیز به طور چشمگیری به سبب مسائل اقتصادی و اجتماعی در حال افزایش است و کمتر به آن توجه و از آسیب های حاصل از آن غفلت شده، دگرگونی حوزه مفهومی خانواده است.
از نظر مفهومی خانواده افرادی هستند که زیر یک سقف زندگی می کنند. امروزه ظهور خانواده های چند مکانه در اثر تحصیل و یافتن شغل در حال افزایش است. خانواده هایی که پدر در داخل کشور زندگی می کند و مادر به همراه فرزندان برای تحصیل آنان در خارج از کشور به سر می برند و یا بر عکس؛ یا اینکه شوهر به خاطر داشتن شغل در شهر دیگر ی زندگی می کند و همسر در روستا یا شهر ی دیگرونمونه های بسیار دیگر که شاید شما الان در ذهن داشته باشید.
این امر صرف نظر از دوری عاطفی و کم شدن صمیمیت افراد خانواده، باعث کاهش سرمایه اجتماعی ، کاهش نظارت و افزایش انحرافات می شود. در اثر چنین دگرگونی هایی، الگوی ارزشی در زندگی خانوادگی رنگ می بازد. کودکان مهارت های حضور در جمع خانوادگی را فرا نمی گیرند و این امر به حضور اجتماعی ایشان لطمات جبران ناپذیری خواهد گذاشت. مناسبات جمع گرایانه خانواده هم به دلیل افزایش گرایش فرد گرایانه با تهدید مواجه می شود .
شکل نوظهوری دیگری از خانواده که اغلب در شهرهای بزرگ و یا دانشجو پذیر گزارش می شود، وجود خانواده هایی است که مورد تائید جامعه نبوده و افراد غیر همجنس بدون رابطه شرعی و به صورت غیر علنی زیر یک سقف و در کنار هم زندگی می کنند. این امر بیشتر حاصل ضعف اقتصادی، تاخیر در سن ازدواج ، تاخیر در برآورده شدن نیاز های جنسی، عاطفی، نبود شادی و افزایش افراد مطلقه در جامعه است. آسیب حاصل از این نوع زندگی علاوه بر افراد درگیر، برای نظام سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی پیامدهای زیادی دارد و نیازمند توجه قانونگذاران و متصدیان امور اجتماعی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی پیش روست که تولد کودک یک مورد از آن است.
از دیگر اشکال ظهور یافته، خانواده هایی هستند که زیر یک سقف زندگی می کنند، دارای پیوند رسمی و شرعی هستند اما روابط و مناسبات بین آنها حاکی از کیفیت یک زندگی گرم و سالم نیست. در این قبیل خانواده ها افراد به ناچار و تحت فشار اجتماعی همدیگر را تحمل می کنند. اغلب اعضای این قبیل خانواده ها یکی از عناصر شکل دهنده روابط خارج از چارچوب خانواده هستند. این امر سبب می شود تا کودکان همواره در فضایی پر از تنش، احساس فرار، خودکشی و استعمال مواد را در ذهن داشته، حتی برای رهایی از شرایط نابهنجار خانواده به موارد ذکر شده اقدام کنند.
ظهور خانواده های بدون فرزند از اقسام دیگری از خانواده هاست که در بین زوج های جوان در حال افزایش است. زوجینی که به دلایل مختلف اجتماعی و اقتصادی نسبت به هم متعهد هستند صاحب اولاد نشوند. در این میان کم نیستند زنانی که به خاطر عدم امنیت شغلی با داشتن تحصیلات بالا از داشتن فرزند خودداری می کنند. این امر تهدیدی جدی برای نسبت ترکیب جمعیتی کشور خواهد بود.
شکل دیگری از خانواده نوظهور که امروزه با وجود تکنولوژی های مدرن و فراگیر در حال فزونی است، خانواده های مجازی است که در آن افراد غیر همجنس و همجنس پیام های عاطفی و جنسی با یکدیگر مبادله می کنند. این امر ضمن افزایش فشار روانی جامعه سبب ظهور اختلالات روانی و جنسی در جامعه می شود که در آینده آسیب های نوپدیدی را رقم خواهد زد .
ظهور خانواده های تک والد (تک جنس) از دیگر خانواده هایی است که به علت افزایش طلاق و یا فوت والد مرد به طور چشمگیری در جامعه قابل مشاهده است. این قبیل خانواده ها از نظر ساختاری نقص دارند و این نقص در ساختار، سبب اختلال در کارکرد خانواده مخصوصا کارکرد مالی آن شده و بروز و افزایش فقر زنانه و کودکانه در جامعه را باعث شده است. این امر به سبب اینکه بسترهای اقتصادی و بسته های حمایتی برای کار و معیشت زنان وجود ندارد، می تواند آسیب های اجتماعی زیادی را متوجه این قبیل خانواده ها و در نهایت جامعه کند.
طلاق و ازدواج افراد مطلقه سبب شکل گیری نوع دیگری از خانواده شده که افراد، زندگی در کنار والد ناتنی و خواهر و برادر ناتنی را تجربه می کنند. آسیب هایی که در این قبیل از خانواده ها وجود دارد شاید متفاوت از سایر اشکال خانواده باشد. خانواده هایی که احساس افراد نسبت به یکدیگر خوشایند نیست. داشتن احساس ناخوشایند در دراز مدت می تواند مشکلات روحی و روانی زیادی به همراه داشته باشد. در این قبیل خانواده ها فراری دادن فرزندان از خانواده از آسیب های مبتلا به آن است. ضرورت وجود مددکاران خانواده و شکل گیری نظام یکپارچه در این خصوص می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی حاصل بسیار کارساز باشد.
ظهور خانواده سالمند، نمونه در حال افزایش در چند ساله اخیر خواهد بود. خانوادهایی که فرزندان خانواده را ترک کرده و دو والد مسن باهم زیست می کنند. مشکلات در چنین خانواده هایی با مرگ یک والد مضاعف می شود. اکثر این سالمندان افرادی هستند که فزندان شان در خارج از کشور یا شهر دیگری به سر می برند از آنجایی که دولت در نگهداری از افراد سالمند سیاست مدونی ندارد و از طرف دیگر با بالا بودن هزینه های سرای سالمندان با وجود تمایل خود سالمند برای زندگی در چنین مراکزی این امر تقریبا برای اکثر آنها مقدور نیست. با این اوصاف سالمندی با نوعی فقر همراه است که نظام سلامتی و بهداشتی سالمندان را زیر سوال می برد. ترغیب به شکل گیری تشکل های مردمی در مراقبت و حمایت از سالمندان امری است که با توجه به پیری جمعیت باید در راس امور فرهنگی جامعه قرار گیرد .
آنچه بر شمرده شد شاید تعداد معدودی ازشکل های خانواده باشد و قطعا هر یک از ما بر حسب تجربه زندگی شاهد اشکال متفاوتی از خانواده هستیم؛ اما آنچه به نظر مهم می رسد این است که این کثرت در اشکال خانواده یا به عبارت بهتر "الگوی زندگی" ناشی از عوامل مختلفی مانند توسعه ی اقتصادی، بهبود بهداشت ،افزایش طول عمر، مهار و کاهش باروری، افزایش طلاق، کاهش ازدواج، تقلیل ابعاد خانوار، افزایش شمار خانواده های تک والدی ، تغییر نگرش و رفتار جوانان و زنان به عنوان مهمترین گروه های در معرض تغییر، دست رسی آسان به جهان، جابجایی جمعیت (جهان گردی ،مهاجرت)، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، دخالت در سیاست های اجتماعی و جمعیتی، اصلاحات قضایی به ویژه در عرصه ی قانون و مقررات شخصی است .
اینکه در آینده دورتر خانواده چه شکل هایی خواهد داشت، مساله ای است که ذهن بسیاری را به خود مشغول داشته است. آنچه باید مد نظر قرار گیرد اینکه تغییر جزء لاینفک جامعه بشری است و برای رویارویی با بسیاری از پیش آمدها باید برنامه های مدون و کارشناسی در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تدوین شود و دولت ها باید از باری به هر جهت بودن به خصوص در مورد مسائل اجتماعی پرهیز کنند. در این خصوص اتخاذ سیاست های خانواده محور و سیاست گذاری برای خانواده بجای سیاست گذاری بر روی خانواده پیشنهاد می شود.