شنبه 11 مرداد 1393-0:31
و آهو وسط موهای جنگلی ات...
«بیایید قلبتان را چسب بزنم» مجموعه شعرهای فاطمه حیدری -شاعر ساروی- منتشر شد+معرفی کتاب
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، احسان مهدیان: فاطمه حیدری شاعر این مجموعه که پیش تر از او شعرهای خوبی خوانده و شنیده بودم، اواخر سال گذشته پرینت آن را به منظور بازبینی جهت اقدام به جمع آوری و انتشار مجموعه " بیایید قلبتان را چسب بزنم "، برایم آورده بود.
با اینکه با شعرهایش آشنا بودم هم آن روز خوشحال شدم و هم امروز که مجموعه " بیایید قلبتان را چسب بزنم" را به دستم رساند؛ واقعا چسبید .
شاعر : فاطمه حیدری
ناشر: پریوشان
قیمت : 5000 تومان
چاپ و صحافی : طرح و نقش تهران
شعرها با اینکه از نبوغ مولف حکایت دارد، آمیختگی بسیاری از احساس و عاطفه مندی در لابلای واژگان جدی و سخت " بی رحم و با انضباط " مثلا بر می خوریم به سطرهایی چون " دیوانه ترین عضو بدن اشک است " ص 32 و یا اینکه " دختران زیبا هرگز نمی میرند " .... ص 43
عشق در پاییز تخم ریزی می کند / مگر من از روسری ات چه می خواهم ؟!....
.........
پدر بزرگ معتقد بود شاعر یعنی کسی که خون جگر می خورد !
دریا بوی تنت را برد آنطرف / چه سیاستی دارد عشق ......ص 34
ملاحظه می فرمایید که حیدری شاعر ، حیدری طنز پردازیست که قابلیت های شعری خود را در کنار چاشنی های طنازانه در متن انتشار می دهد . دوست دارم با هم شریک خواندن این مجموعه باشید :
چه شد قلبت گشادتر
و آهو وسط موهای جنگلی ات...
بازی می کند
به گلها زنبور می دهم
این فقط یک علاقه نیست
معشوق من یک بسته نمک است .......... ص 37
وبالاخره در ص 72 مجموعه " بیایید قلب تان را چسب بزنم " می خوانیم:
چه کسی خودکار سرمه ای را آفریده است؟
چه کسی چشم های تو را به وجود آورده است؟
لطفا کمتر نگاهم کن!
تا تمرکز بگیرم در این قسمت عشق
و دقیقا بفهمم
چه عاملی ما را به هم نشان داده است
جسارت او در خلق لحظه های شاعرانه در بازی های زبانی و برهم زدن بعضی قواعد ساده به زیباترین وجهی انار شدند، نارنگی و نارنج شدند، حتی شعر شدند تا ما با هم کنار گندم زارهای نیمه کاره بخوانیم و قفل ها را باز کنند .