مازندنومه؛ سرویس سیاسی، کلثوم فلاحی: علی بابایی کارنامی -مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی مازندران- علاوه بر وجهه دولتی داشتن، یک فعال سیاسی است. او در دولت تدبیر و امید در سمت اش ابقا شد. با بابایی کارنامی درباره برخی موضوعات سیاسی  استان گفت و گو کردیم.

*نظر عده ای بر این است که علی بابایی مدیر احمدی‌نژادی است. در این باره چه نظری دارید؟

اصلا موافق این نظر نیستم چون من در جبهه احمدی نژاد نبودم. من اصولگرای معتدل بودم و اکنون هم این گونه هستم. حاضرم با کسانی که تصور می‌کنند من فردی احمدی نژادی بودم، صحبت و گفت‌و گو کنم. همان افرادی که در زمان احمدی نژاد علیه من تومار می‌نوشتند، دلیلی بر احمدی نژادی نبودن من هستند. من اصولگرا هستم همانگونه که وزیر کشور هم اصولگرا است. در انتخابات سال 84 به آقای هاشمی رای دادم، سند وجود دارد و نیاز به بررسی هم نیست، چون من مسئول واحد کارگری هاشمی در انتخابات 84 بودم و در شرکت خوش‌نوش هم سخنرانی کردم. بعد از آن برای همکاری در بخشداری چهاردانگه از من دعوت شد. همیشه اصولگرا و مردم‌گرا بودم و کاری به احزاب نداشتم. در آن مقطع برای تصدی سمت بخشداری، چند گزینه راست دیگر هم مطرح بود. تا سه ماه این مسئولیت را نمی‌پذیرفتم. اما فرماندار وقت در جمع بندی به این نتیجه رسید که من را به عنوان بخشدار انتخاب کند. تنها بخشداری بودم که برای پذیرش این مسئولیت، شرط گذاشتم. گفتم تا با استاندار دیدار نداشته باشم این مسئولیت را نمی‌پذیرم. در ملاقاتم با استاندار وقت، این سوال را مطرح کردم که من بخشدار شما هستم یا بخشدار برخی از جریان‌های سیاسی؟ در آن مقطع احمدی نژادی‌های تندرویی هم حضور داشتند. من آدم حزبی نیستم. هر جریان قانون‌مند که در کشور حاکم باشد و در آینده از من دعوت به کار کند اگر پذیرش آن مسئولیت از سوی من، به مصلحت کشور باشد حتما آن کار را می‌پذیرم، چون من برای افراد کار نمی‌کنم. وقتی فرماندار نشدم هم گلایه‌ای نکردم در حالی که همین الان حکم بخشداری عده‌ای که به هم می‌خورد می‌خواهند دنیا را بر هم بزنند.

*جریان استخاره برای فرماندار نشدن شما چه بود؟ چرا جلوی حکم فرمانداری شما را گرفتند؟

موضوع استخاره را از کسی بپرسید که این مسئله را مطرح کرد. جریان‌های تندرویی در استان بودند که نمی‌خواستند من فرماندار شوم. الان هم این جریان‌ها در استان حضور دارند. جریان‌های لابی آنها قوی بود، فرماندارن دولت احمدی نژاد را اصلا دولت انتخاب نمی‌کرد، کمیته تندروی سه نفره‌ای در استان بودند و آنها باید درباره فرمانداران تصمیم می‌گرفتند. حکم فرمانداری من در محمودآباد توسط کسانی به هم خورد که امروز خود را به رنگ تفکر روحانی درآورده‌اند. در مدت شش ماه باقی مانده دولت قبل هم عده‌ای از همین جریان‌ها سعی کردند که من را از مسئولیت مدیرکلی بردارند اما موفق نشدند. به وزیر وقت فشار آوردند که حتی یک روز هم که شده، بابایی را از این مسئولیت بردار ولی به نتیجه نرسیدند. حتی علیه من گزارش شده بود که چرا اعضای خانه کارگر به اداره کل کار رفت و آمد می‌کنند. شیخ‌الاسلامی در این زمینه با من تماس گرفت. به او گفتم می‌تواند من را از این مسئولیت بردارد. من بابایی در سال 74 کارگر شدم و کارگران به من رای دادند. من عین کارگر و مصداق کارگر هستم. ارتباط من با خانه کارگر، یک ارتباط عمقی است و این ارتباط، تشکیلاتی نیست. هیچ‌وقت جامعه اسلامی کار را برتر از خانه کارگر نمی‌بینم، من به همه تشکل‌ها احترام می‌گذارم و هیچ‌وقت به خانه کارگر خیانت نمی‌کنم.

*عده‌ای می‌گویند بابایی شب انتخابات به روحانی پیوست. در این باره چه نظری دارید؟

در دیدار خصوصی که چند ماه قبل از انتخابات با آقای دکتر فلاح داشتم اعلام کردم که حاضرم از مسئولیت خود استعفا بدهم و به گفتمان آقای دکتر روحانی خدمت کنم. من به گفتمان روحانی رای دادم. روحانی گفتمان جدیدی را در کشور معرفی کرد و جامعه هم به این گفتمان نیاز داشت.

*چرا این همه حساسیت نسبت به شما وجود داشت؟

بعضی جریان‌های چپ و راست وجود دارد که من و آنها همدیگر را قبول نداریم. من از ابتدا معتدل بودم، در کار و قدرت نگاه چپ و راست ندارم. وجدانم راضی است چون احساس می‌کنم باید به مملکت، شهدا و مردم خدمت کنیم. به بالا دستی‌های خودم، هر فردی که باشد خیانت نمی‌کنم و همانگونه که به شیخ‌الاسلام وفادار بودم به ربیعی هم وفادار هستم. میز برای من مهم نیست. می‌توانید از استاندار مازندران بپرسید که آیا بعد از رای آوردن دولت، من اصرار کردم که در دولت بمانم؟ من تجربه‌ام را از شورای روستا و با رای مردم شروع کردم. همواره رای مردم با من بود. با سند حرف می‌زنم که هرجا انتخاب شدم با رای مردم بوده است. کدام مدیر را این گونه سراغ دارید؟ به من معرفی کنید. وقتی بین مردم حضور پیدا می‌کنم احساس رضایت دارم.

*از منظر یک فعال سیاسی، چه تصوری از آینده سیاسی شهرستان ساری دارید؟

سیاست در شهرستان ساری بر خلاف دیگر شهرستان‌ها است. گاهی یک فرد اصولگرا، لیدر جریان چپ است و یا برعکس. من هیچ‌وقت در این دایره‌ها نبودم و لابی‌های قدرت هم از ما حمایت نکردند. احساس می‎‌کنم ما جمعی هستیم که گفتمان خدمت داریم، جمع ما، پشتوانه باند قدرت و مافیا ندارد. باید در ساری گفتمان جدید مطرح کنیم و مردم قضاوت کنند. آینده سیاسی ساری به دست افراد اهل آن سپرده می‌شود. تاکنون ترک‌تازی‌ها و لابی‌گری‌های قدرت و ثروت بودند و اینها نگذاشتند افراد نخبه ظهور و بروز کنند. پشت صحنه و اتاق فکر همان است و فقط شاید افراد عوض شده باشند. اگر قرار است در ساری اتفاقی بیفتد پشت صحنه و اتاق فکر باید تغییر کند. فضا باید فراهم شود تا اتاق فکرها مردمی شود. ساری نیازمند گفتمان جدید است.

*اگر قرار باشد در مسئولیت جدیدی مشغول به کار شوید، کدام مسئولیت را می‌پذیرید؟

من به دنبال مسئولیت نمی‌روم. اگر قرار است از اینجا بروم باید بدانم در جای دیگر، من را برای چه مسئولیتی می‌خواهند. احساس می‌کنم در اداره کل کار، جامعه هدف از من راضی است. به هیچ وجه به دستگاه غیرتخصصی نمی‌روم. استاندار سابق، سه دستگاه را به من پیشنهاد داد اما قبول نکردم چون حرفه من نبود. از نظر وجدانی هم در این اداره کل، احساس رضایت داشتم چون مدیر قبلی بازنشسته شده بود و بعد از بازنشستگی آقای نیلچیان، من این مسئولیت را پذیرفتم.

*مسئولیت شما در سازمان همیاری شهرداری‌ها، چگونه بود؟ گفته می‌شود این سازمان حیاط خلوت استانداری است. این را تایید می‌کنید؟

دوره طلایی سازمان همیاری شهرداری‌ها، در زمان مسئولیت من بود. در سه سال فعالیتم در این سازمان، هیچ‌وقت حیاط خلوت استانداری نبود اما برای توسعه استان تلاش می‌کردیم و نمونه بارز آن هم پروژه زباله سوز است اگرچه که سیاسیون ادعا می‌کنند زباله سوز کار آنها است اما این عملکرد سازمان همیاری بود. سازمان را با سود 200 میلیون تومان تحویل گرفتم و با سود چهار میلیارد تومانی تحویل دادم. هیچ کسی نمی‌تواند خلاف قانون عمل کند، اگر اساسنامه ایراد دارد باید اصلاح شود.