چهارشنبه 5 شهريور 1393-17:56
هیولایی که سورپرایز می کند!
به بهانه اجرای نمایش هیولای کمد دیواری در ساری/ما واقعا سر این اجرا سوپرایز شدیم. اولین شب اجرا جمعه بود. در ابتدا فکر کردیم چون روز تعطیل هست آن قدر شلوغ شده. اما در شبهای بعدی متوجه شدیم تقریبا هر شب سالن پر میشود. شاید 10درصد از تماشاگران اهالی تئاتر بودند، 90درصد دیگر تماشاگران عام هستند. این استقبال واقعا برای من جالب بود.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، محمد سفری: گروه تئاتر مهر بعد از نمایش موفق "تولدت مبارک سامی" و "پُک"، تازهترین اثر خود را بر روی صحنه برد؛ "هیولای کمد دیواری"، نمایشی که مطابق کارهای قبلی این گروه، نویسندگیاش با فاطمه مکاری است و کارگردانش صاحب آهنگر.
این گروه جوان و خوشذوق ساروی تاکنون با نمایشهای "آوازی که خدا زمزمه میکند"، "خیال بی خیال"، "مراقب گربه باش"، "تولدت مبارک سامی" و "پک" در جشنواره تئاتر فجر حاضر بود.
گروه تئاتر مهر تاکنون توانست جوایز معتبری کسب کند. کاندیدای بهترین بازیگری در جشنواره تئاتر فجر توسط فاطمه مکاری و صاحب آهنگر برای نمایش "تولدت مبارک سامی" که در نهایت این جایزه به صاحب آهنگر رسید. نیز کاندید شدن رضا عموزاد به عنوان بهترین بازیگر به خاطر نمایش "پُک".
"هیولای کمد دیواری" داستان زنی است که در غربت بچهاش سقط شده و در غیاب شوهرش که برای کار از خانه دور است، موجودی خیالی را در ذهنش پرورش میدهد. این هیولا که در کمد دیواری زندگی میکند به قدری در زندگی واقعی پررنگ میشود که زوج دیگری را نیز درگیر ماجرا میکند.
فاطمه مکاری -نویسنده و بازیگر نقش اول- در مورد انگیزهی نوشتن و اجرای این نمایشنامه در گفت و گو با ما می گوید:
"دغدغههای یک نویسنده با نوشتن بروز پیدا میکند. نوشتههای من از پیش تعیین شده نیست. نوشتههای از پیش تعیین شده حالت مصنوعی دارند. هر نویسندهای یک سری شاخصها، الگوها و اعتقاداتی دارد که ناخودآگاه در نوشتههایش انتقال پیدا میکند. نوشتن برای من یک جوشش درونی است، به همین خاطر هیچوقت نمیتوانم سفارشی بنویسم."
او انگیزهاش از نوشتن را در یک جمله خلاصه میکند: "مینویسم چون عاشق نوشتنم."
نمایش "هیولای کمد دیواری" هم مانند کارهای پیشین این گروه داستان سورئالی را روایت میکند. شخصیتهای داستان سعی میکنند خود را موجه و آن طور که نیستند جلوه دهند، اما در ادامه وقتی صحبت منافع شخصی به میان میآید، همگی رنگ عوض میکنند و پته یکدیگر را بر روی آب میریزند. از اعتمادها به بدترین نحو سوء استفاده میکنند و دیگران را قربانی اهداف شخصی خود میکنند. دقیقا داستان زندگی بسیاری از آدمها در این روزگار.
از نویسنده در مورد چهار شخصیت داستان پرسیدم. و اینکه آیا برای نوشتن، خودش را در کاراکترها جا میزند و یا الگوی بیرونی دارد؟
"هم الگوی بیرونی و هم شخصیتهای خیالی. در این نمایش ما میبینیم شخصیتها برای فرار از موقعیت کنونی اصرار به مهاجرت دارند ولی این یک مهاجرت کورکورانه و به شدت اشتباه است. مصداق این آدمها دور و بر ما زیاد هستند. کسانی که حاضرند به کشورهای همسایه مهاجرت کنند، به پستترین کارها تن بدهند اما در کشور خودشان نمانند. مهاجرت برای پیشرفت اقتصادی یا کسب تحصیل بسیار عالی است اما بعضی از ایرانیها فکر میکنند صرفا با مهاجرت به دنیای بهتری دست پیدا میکنند. اما بیشتر این افراد به یک موجود بیخاصیت و انگل در یک جامعه دیگر تبدیل میشوند. این انسان ناهنجار علاوه بر خود، کل جامعه را نیز درگیر میکند. شاید تمام این مسائل به این خاطر باشد که از بچگی ایستادگی را به ما یاد ندادند."
شخصیتهای داستان "هیولای کمد دیواری" هر کدام به بهانهای ترک وطن کردهاند. در ابتدا خود را راضی و خشنود نشان میدهند، اما در صحنه آخر همه چیز به هم میریزد.
در این نمایشنامه 5 شخصیت وجود دارد. باب (صاحب آهنگر) شخصیت غیرقابل اعتماد، شکننده و ضعیفی دارد. فاقد قدرت تصمیمگیری و همواره بازیچهای در دست دیگران.
جیمی (رضا عموزاد) شخصیتی مُزَور، دورو و دروغگو. کارش قمار کردن است و علاوه بر زندگی خود، با زندگی دیگران هم بازی میکند.
بتی (حدیث زارع نژاد) به هر کاری دست زد تا از ایران خارج شود. از تمام رگ و ریشههایش برید تا به موقعیت فعلی برسد. موقعیت فعلی چیست؟ به مراتب پستتر و فجیعتر. اما همواره سعی میکند وضعیتش را در پشت نقابی از دروغ پنهان کند.
در نهایت کتی (فاطمه مکاری) تنها شخصیتی که از این مهاجرت بیدلیل ناراضی است. در تنهایی و بیکسی، غربت را با کمد دیواری که در بچگی مادرش او را در آن زندانی میکرد مقایسه میکند، و برای التیام درد خود هیولایی (امین کوشا) که در بچگی مولود هیجان و ترسش بود را به عنوان عزیزترین موجود در زندگیاش برمیگزیند. هیولای دوست داشتنی که حتی میتواند به دیگران کمک کند.
با فاطمه مکاری هم صحبت می شوم:
*خانم مکاری، من تاحالا 2 اجرا از گروه شما دیدم. تولدت مبارک سامی و هیولای کمد دیواری. در هر دو اجرا موضوع داستان حول ورود یک موجود عجیب و غیرطبیعی به زندگی یک زوج است که فرزندی ندارند. منظورتان از این موضوع چیست؟
به شدت به بچهها علاقه مندم. به نظرم زوجهایی که فرزند ندارند زندگی تلخی دارند. یک حالت دراماتیک در زندگی شان وجود دارد که هر چیزی را دستمایه قرار میدهند تا جای خالی فرزند را در زندگی شان پر کنند. به گمانم این طور راحتتر میتوانند زندگی شان را از این تلخی و یکنواختی دربیاورند. این اعتقاد من است.
* سوالی که دوست دارم از شما بپرسم این است که تا حالا شده در حین اجرای یک نمایش به ذهن تان برسد که مثلا اگر دیالوگ دیگری جایگزین کنید تاثیر بیشتری روی مخاطب خواهد گذاشت و در شبهای آینده آن تغییر را اعمال کنید؟
ما معمولا زمان زیادی برای تمرین و اجرا میگذاریم. با توجه به شناخت نزدیکی که عوامل گروه از هم دارند، ممکن است گاهی تغییراتی را در میزانسن به وجود بیاوریم یا یک دیالوگ را به شکل دیگری اجرا کنیم، اما هیچوقت کل کار را عوض نمیکنیم. تمام بچهها تلاش میکنند در نهایت بهترین ایده بر روی صحنه برود.
*شبی که برای دیدن تئاتر به سالن رفتم بیش از 70 درصد صندلیها پر بود. این نشان میدهد تئاتر چه مقدار طرفدار دارد. آیا از استقبالی که از نمایش شد راضی هستید؟
ما واقعا سر این اجرا سوپرایز شدیم. اولین شب اجرا جمعه بود. در ابتدا فکر کردیم چون روز تعطیل هست آن قدر شلوغ شده. اما در شبهای بعدی متوجه شدیم تقریبا هر شب سالن پر میشود. شاید 10درصد از تماشاگران اهالی تئاتر بودند، 90درصد دیگر تماشاگران عام هستند. این استقبال واقعا برای من جالب بود.
*به نظرتان دلیل این استقبال چه بود؟
سوابق یک گروه تئاتر بسیار مهم است. بسیاری از تماشاگران با سوابق تئاتر مهر آشنا بودند. از طرفی پیشرفت ارتباطات برای تئاتر بسیار مفید است. شبکههای مجازی باعث تعامل با افراد شده و تبلیغات در فضای مجازی خیلی تاثیرگذار است.
* به نظر شما با وجود این حجم طرفداران مشتاق چرا آنطور که باید به مقوله تئاتر در استان پرداخته نمیشود و حمایتهای بیشتری صورت نمیگیرد.
حساسیت بر روی مقوله تئاتر به خاطر ارتباط مستقیمی که با مخاطب دارد و تاثیر عمیقی که بر روی تماشاگر میگذارد بسیار بالاست. اما با این وجود از نظر من فضای تئاتر استان رو به رشد است و پیشرفتهای خوبی در این عرصه صورت گرفته. به این روند بسیار امیدوارم ولی نیاز به زمان بیشتری دارد. شاید موفقیتهایی که تئاترهای مازندرانی در جشنوارههای کشوری کسب میکنند باعث اعتماد بیشتر مسئولین به این قضیه شده. از طرفی متاسفانه امسال بودجهها پایین بود و ادارهجات بودجهای ندارند که بخواهند حمایت کنند. با این حال از آقای سینا دلشادی -رئیس حوزه هنری استان مازندران- تشکر میکنم که از گروه ما بسیار حمایت کرد. همچنین شهرداری ساری و اداره فرهنگ و ارشاد استان مازندران هم تلاشهای خالصانهای برای ما انجام دادند.
*درحال حاضر روی نمایشنامهای کار میکنید؟ پروژه جدیدی در دست دارید؟
کار نوشتن نمایشنامه جدیدی به نام (دومینو) را تمام کردهام که اگر فرصت بشود میخواهیم آن را برای جشنواره فجر آماده کنیم. کارگردانی آن بر عهده (صاحب آهنگر) خواهد بود.
نمایش "هیولای کمد دیواری" تا 9 شهریور هر شب راس ساعت 7 در سالن تئاتر سلمان هراتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران در ساری اجرا خواهد شد و بلیت این نمایش 90 دقیقهای 10 هزار تومان است.
در نهایت هیولای دوست داشتنی قصهی ما در عین سادگی و بیگناهی نه تنها زندگی تمام شخصیتهای داستان را به هم میریزد و از بین میبرد، بلکه در صحنه آخر نمایش، دیوار چهارم را شکسته و جامعه را نیز درگیر مشکلات خانواده میکند. به لبهی سن میآید، ضامن بمبی را میکشد و آن را بین تماشاگران پرتاب میکند. بوووم. و چراغها خاموش میشود.
پیشنهاد میکنم فرصت دیدن این تئاتر را از دست ندهید. یادتان باشد، اگر صدای هیولایی را اطرافتان شنیدید، اول از همه کمد دیواریها را چک کنید!