دوشنبه 31 شهريور 1393-11:26

تشنه، بيخ گوش دريا/مردم "پروريج" وبا مي نوشند‌‌!

مردم محروم ترين روستاي مركز استان مازندران تنها چند قدم با وبا فاصله دارند و در حال سر و كله زدن با سرطان هستند. گويا هيچ مسئولي به فكر آنها نيست. اما تنها مي توان از استاندار و نماينده ساري انتظار داشت تا ديرتر نشده، نيم نگاهي هم به اهالي اين روستا بيندازند.


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سـارا علايـي: پـارادوكس جالبي است؛‌ روستايي در منطقه خوش آب و هوا و پرباران مازندران (ساري) اما بي‌نصيب از آب آشاميدني. غم انگيز است؛‌ داستان اهالي روستاي پروريج آباد كه در اين دوره و زمانه و با وجود اين همه پيشرفت و اختصاص بودجه اما هنوز براي تامين آب مورد نيازشان بايد مسافتي طولاني را تا رودخانه يا چاه طي كنند.

اين در حالي است كه اين روستا بـالا دسـت سد شهيد رجايي واقع شده؛‌ سدي كه با گذشت 20 سال از افتتاح آن هنوز اهالي روستا منتظر وعده‌هايي هستند كه روزي مسئولان قول آن را به آنان دادند در حالي كه امروز در ناكجا آباد ذهن مسئولان خاك مي‌خورند.

اين وعده‌هاي پوچ و بي‌سرانجام در حالي است كه بخشي از زمين‌هايي كه در زمان ساخت سـد از مـردم خـريداري شده بودند‌، طي اين سال‌ها به دليـل خشكسـالـي‌هـاي پياپي تبديل به محل رويش علف‌هاي هرز شده است.

از سوي ديگر اهالي اين روستا و روستـاهـاي مجـاور اذعـان كـرده‌اند، 60 سال است كه خشكسالي مشابه امسال را تجربه نكرده‌اند. از سوي ديگر به گفته دهيار از آنجا كه اين روستا به علت كمبود شديد آب با افول توليدات كشاورزي مواجه است و نيز هيچگونه ساخت و سازي در آن صورت نمي‌گيرد، لذا منبع درآمدي روستا بسيار اندك و محدود به كمك‌هاي مـالـي دولـت بـوده كـه ايـن ميزان درآمد نيز به جاي اختصاص دادن به خريد تملك دارايي‌هاي خانواده هايي كـه املاك آنـان در مسيـر تعـريـض قـرار دارد صـرف هزينه‌هاي انتقال آب با تانكر به روستا مي‌شود.

مشكل اصلي مردم اين روستا نبود آب به ويژه آب شرب است؛‌ چنانچه در گوشه و كنار روستا صبح تا شب مردم با ظروف پلاستيكي مسيرهاي طولاني را براي تامين آب طي مي‌كنند؛ در حالي كه اين روستا در طول هفته 600 نفر و در روزهاي پاياني 2500 نفر جمعيت دارد، از آب شفاف و زلال جاري در لوله‌كشي خبري نيست و از نعمت آب آشاميدني محروم است.‌‌

دهيار روستاي پروريج پيرامون مشكل كمبود آب شرب روستا مي‌گويد: " طي چند سال اخير به علت خشك شدن برخي از چشمه‌ها و چاه‌هاي اين روستا، مردم با كمبود شديد آب مواجه هستند لذا، سازمان آب و فاضلاب روستايي مركز مازندران در حال حاضر اقدام به انتقال آب با تانكر به روستا مي‌كند با اين وجود مجموع آب‌هاي انتقالي پاسخگوي نياز روستاييان نيست.‌‌‌"‌‌ ‌چرا كه به گفته اهالي روستا آب تانكر فقط يك ساعت در روز به داخل سيستم لوله‌كشي فرسوده روستا هدايت مي‌شود.‌‌

اين گفته ها در حالي است كه مردم روستا براي تامين آب خود مجبور به استفاده از آب رودخانه هستند؛ رودخانه‌اي كه سرطان و وبا  در آن موج مي‌زند‌!‌ داستان از آنجا آغاز مي‌شود كه محصولاتي مثل چـوب و كـاغـذ مازندران، جنگل‌هاي حريم روستا را استثمار كرده و هر روز چند ده اصله درخت نابود مي‌شود چنانچه در بعضي مناطق فاصله درختان جنگلي بيش از 100 متر هم مي‌رسد!

اين برداشت‌هاي بي‌رويه از جنگل علاوه بر اينكه هواي منطقه را گرم كرده، چشمه هاي آب را نيز خشكانده است.‌‌ دردناك‌تر آنكه همان اندك آب باقي مانده در چشمه هم به دليل فعاليت‌هاي چوب و كاغذ مازندران به شدت آلوده شده است.‌‌

چشمه انگل دارد چون حيات وحش هم سهم خود را از اين آب مي خـواهـد. چشمـه خـطر شيوع بيماري‌هاي پوستي و گوارشي و وبا دارد، چرا كه آب آن آلوده به سموم دفع آفات كشاورزي و كودهاي شيميايي است و در نهايت اينكه هر دو سال يكبار‌ يك نفر به خاطر ابتلا به سرطان در اين روستا مي ميرد‌‌!‌ اين در حالي كه چند هفته پيش 7 نفر از ساكنان روستاي پروريج آباد به دليل نوشيدن آب رودخانه مسموم شدند.

رئيس شوراي روستاي پروريج آباد بـا بيـان اينكـه در حال حاضر افراد بيمار نشانه هاي مسموميت را دارند، خاطرنشان كرد: علائم و نشانه هاي آن شـبيه بيماري واگيرداري مانند وبا است.

‌ رئيس شوراي پروريج آباد مي‌گويد: برخورداري از منابع طبيعي روستا‌، حق مردم بوده اما متاسفانه با احداث ديـوار به وسيله كارخانه صنايع و چوب مازندران در اطـراف روستا و تخريب جنگل و اكوسيستم طبيعي منطقه هرگونه فرصت شغلي از جمله دامپروري از بين رفته و حتي جاده‌هاي آسفالته روستا نيز به علت تردد ماشين‌هاي سنگين وابسته به اين كارخانه تخريب شده است. حال چگونه مي‌توان از اقتصاد روستايي سخن گفت در حالي كه مشاغل طبيعي در روستا تعطيل و اكوسيستم طبيعي نابود شده است.‌م

احمدرضا رنجبر‌، رئيس شوراي پروريج آباد پيرامون مشكل آب  شرب اين روستا مي گويد: متاسفانه پس از قريب به 6 سال پيگيري حفر چاه و هزينه اي بالغ بر 100 ميليون تومان هنوز اين مشكل رفع نشده است. از آنجايي كه اخيرا دولت اين پروژه‌ را در ليست طرح‌هاي ناتمام قرار داده است و با پيگيـري‌هـايي كه شوراي روستا و دهيار انجام داده‌، متـاسفـانـه بـا سد بزرگي به نام تامين اعتبار برخورد نموده‌ايم و اين پروژه همچنان در راهروهاي ادارات ذيربط سرگردان مانده است‌‌.‌

رنجبر بيان مي‌كند كه از سال 86 با ايجاد مشكل در آب شرب منطقه، وزارت نيرو تصميم گرفت تا با حفر يك چاه عميق 90 متري در حاشيه تجن و استفاده از پمپاژ آب، نيازهاي آبي روستا را تامين كند. اما به‌رغم پيش‌قدم شدن مردم روستا و اختصاص رايگان زمين و مسير دسترسي به آن، چاه حفـر شـد امـا هنـوز پمـپ مـورد نيـاز روي آن نصـب نشده‌است.

يحيي اكبري رئيس سابق شوراي ده هم مي‌گويد كه ايجاد پمپاژ براي چاه آب حفر شده امسال بين 500 تا يك ميليارد تومان بودجه نياز دارد. در حالي كه اگر همان روزهاي ابتدايي حفر چاه اين پمپ روي چـاه نـصـب مـي‌شـد بـا هـزيـنـه‌هـاي بـسـيـار كم مي‌توانستند آب را به روستا برسانند.

او مي‌گويد كه بيش از سه هزار روستا در حاشيه رودخانه تجن قرار دارند كه فاضلاب خام خود را در رودخانه رها مي‌كنند و اين آب آلـوده به صورت خام براي رفع نيازهاي مردم روستا استفاده مي‌شود.

وي با انتقاد از عدم توجه مسئولان نسبت به مشكل آب شرب اين روستا، تصريح مي كند: در سال 1386 رئيس جمهور وقت طي نامه كتبي به استـاندار وقت دستور رسيدگي سريع به مشكل آب شرب روستاي پروريج آباد را داد ولي تاكنون هيچ اقدامي براي برطرف كردن مشكل انجام نشد.

رئيس شوراي روستاي پروريج آباد همچنين با بيان اينكه مشكل آب شرب منطقه و بيماري را به اطلاع مسئولان رسانديم، ابراز مي كند: قرار بود آبفاي روستايي استان آب مورد نياز مردم را به روستا بياورد ولي تاكنون هيچ اقدامي  صورت نگرفته است.

وي مي افزايد: در بخش سلامت و بهداشت مردم بابت نداشتن آب كافي حتي از حمام عمومي استفاده نموده كه آب آن نيز از آب‌هاي سطحي جنگلي و غير سالم تامين مي‌شود كه متاسفانه اين حمام نيز مشكلات بهداشتي زيادي دارد و در حال تخـريـب اسـت.

نـداشتـن بـودجـه‌ كـافـي بـراي تامين مشكلات  اين روستا موجب شده است كه روستاي پـروريج آبـاد يكـي از محروم ترين روستاهاي بخش كلـيجان رستاق باشد.‌ و حالا كه مردم محروم ترين روستاي مركز استان مازندران تنها چند قدم با وبا فاصله دارند و در حال سر و كله زدن با سرطان هستند گويا هيچ مسئولي به فكر آنها نيست اما تنها مي توان از استاندار و نماينده ساري انتظار داشت تا ديرتر نشده، نيم نگاهي هم به اهالي اين روستا بيندازند.

* این مطلب در روزنامه آفتاب یزد منتشر شد که برای بازنشر در اختیار ما نیز قرار گرفت.