يکشنبه 20 مهر 1393-8:30
روزنامهنگاری به مثابه تجارت
جامعه رسانهای مازندران از هدف اصلیش به دور است، تا به آنجا که گاهی حتی نمیشود برخی نشریات را از بولتن ادارهجات تشخیص داد.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، محمد سفری، سردبیر ماهنامه چشمه توسعه: یک- روزنامهها و رسالت تاریخی نشریات همواره یکی از ارکان اصلی پیشرفت جوامع بوده است. روزنامهها به عنوان عنصر کلیدی در یک جامعه مترقی، علاوه بر نقش اطلاع رسانی و آگاهی بخشی شهروندان، وظیفهی خطیر پیشگیری از تصمیمات غلط مدیران و یا افشای فسادهای پشت پرده در عرصه ورزش، سیاست، اقتصاد و ... را دارند.
نشریات به عنوان نماینده عامه مردم حق پرسشگری از مقامات دولتی را دارند و تلاش در جهت احقاق حقوق شهروندی از وظایف اصلی این صنف به شمار میرود.
در واقع روزنامهها باید مطالبات مردم را پیگیری نمایند و نماینده صدای توده مردم و پیگیر مطالبات آنها و عامل چانه زنی با مقامات بالاتر باشند.
به همین خاطر روزنامه را یکی از ارکان اصلی جامعه سالم میدانند، زیرا افشای رانتهای دولتی و زدبندهای سیاسی را بر عهده دارد، دستهای پشت پرده را رو میکند و نیات گروههای مافیایی را آشکار.
دو- وضعیت نشریات مازندرانی با نگاهی به وضعیت نشریات استان مازندران میشود تشخیص داد. جامعه رسانهای مازندران از هدف اصلیش به دور است، تا به آنجا که گاهی حتی نمیشود برخی نشریات را از بولتن ادارهجات تشخیص داد.
با بررسی بعضی نشریات مشاهده میشود مطالب تولیدی بسیار پایین است و رپرتاژ یا آگهی بخش عظیمی از مطالب را تشکیل دادهاند و به جای آنکه توجه توده مردم را جلب کنند، بیشتر خوشایند مدیران و مسئولان هستند و به تریبون آنها تبدیل شدهاند.
غفلت از مطالب تولیدی و بیتوجهی به کیفیت از عوامل اصلی ضعف نشریات در مازندران است و مخاطب قرار دادن مدیران و مسئولان و بیتوجهی به سلایق و علایق جامعه، شکاف بین نشریات و مردم را عمیقتر میکند.
سه- ریشهی انحراف کجاست؟ تاکنون با نگاهی ایدهآلیستی از وظایف نشریات سخن رانده شد و از دید حرفهای به موضوع نگریسته شد. اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که مدیران نشریات برای سرپانگه داشتن نشریه خود مجبور به داشتن حامی مالی هستند.
کاغذ گران است، هزینههای چاپ سرسامآور هستند و حقوق و بیمه پرسنل کمرشکن. با این وجود، نشریات نه اینکه نخواهند، بلکه نمیتوانند مطالب تولیدی داشته باشند. روزنامهها و مجلات بدون گرفتن رپرتاژ و آگهی قادر به ادامه فعالیت نیستند.
اگر از یارانه کاغذ صرف نظر کنیم، تنها منبع درآمد نشریات مازندرانی آگهی و تبلیغات است، و این به خاطر آن است که عموما فروش نشریات در کیوسکهای روزنامهفروشی رونقی ندارد. تیراژ روزنامهها و مجلات در مقابل جمعیت 3 میلیونی مازندران بسیار پایین است.
روزنامهها و هفتهنامهها اکثرا در ادارهجات و سازمانها توزیع میشود و عموم جامعه اغلب استقبال چندانی از آنها نمیکنند. شاید به این خاطر است که بخشهای فرهنگی، سرگرمی و ورزشی که مورد اقبال عموم جامعه است.
در مقابل صفحات اختصاص داده شده به سیاست بسیار کمرنگ هستند و از مطالب خواندنی که برای مخاطب عام جذابیت دارد غفلت شده است.
از طرفی بخش بزرگی از مطالب نشریات کاغذی برگرفته شده از اینترنت هست. بنابراین بسیاری از افراد ترجیح میدهند اخبار را از منابع اصلی بخوانند.
باید پذیرفت تفکر غالب بر جامعه این است که نیازی به وجود روزنامه نیست. بسیاری از افراد جامعه ترجیح میدهند اخبار را از مجرای مورد علاقه خود که میتواند شبکههای اجتماعی یا شبکههای تلویزیونی باشد دنبال کنند. بنابراین از نشریات در دکهها استقبال چندانی نمیشود.
از طرفی مدیران نشریات وقتی با این استقبال سرد از طرف جامعه مواجه میشوند ترجیح میدهند جامعه هدف خود را از عامه مردم به مدیران دستگاهها تغییر بدهند. در نهایت با در نظر گرفتن تمامی شرایط موجود به این نتیجه میرسیم که نمیتوان تمامی ایرادات را متوجه مسئولان نشریات کرد زیرا قضاوتی دور از انصاف و واقعیت است.
چهار- ریشه اعتماد نداشتن مردم به نشریات چیست؟ اکنون به نظر میرسد با یک معادله دو مجهولی روبرو هستیم که حل کردن آن کمی سخت به نظر میرسد. روزنامهخوان نداریم چون روزنامهای قوی نداریم. و از طرفی روزنامههای قوی نداریم چون روزنامهخوان نداریم.
برای باز کردن این گره کور باید به یک نکته اساسی اشاره کرد و آن سن ورود روزنامه به ایران است. درست است که گاهنامه (کاغذ خبر) و هفته نامه (وقایع اتفاقیه) از اولین نشریات ایران در سالهای 1216 و 1229 شروع به کار نمودند اما اولین نشریاتی که به صورت جدی مورد توجه عامه جامعه قرار گرفتند، روزنامههای اطلاعات و کیهان بودند که در سالهای 1305 و 1321 فعالیت خود را آغاز کردند، یعنی کمتر از 90 سال از سن ورود حرفهای روزنامه به زندگی مردم ایران میگذرد.
با نگاهی به اولین روزنامههای اروپا به یک اختلاف سن حدود 320 ساله میرسیم. اولین روزنامه در تاریخ در سال 1605 منتشر شد. این نشریه که مرکز آن در شهر استراسبورگ در شرق فرانسه بود تمام اخبار اروپا را در برمیگرفت.
در هلند اولین روزنامه در سال 1618 شروع به فعالیت نمود. اولین نشریه در انگلیس نیز در سال 1665 تاسیس شد که هفتهای دو بار منتشر میشد. همچنین در اسپانیا اولین روزنامه در سال 1641 در شهر بارسلون فعالیت خود را آغاز کرد. در حالی که روزنامهها در ایران رفته رفته جای خود را باز میکردند رادیوی ایران در سال 1319 تاسیس شد.
دیری نپایید که در دهه 1330 تلویزیون در ایران کار خود را آغاز نمود. رادیو و تلویزیون به علت جذابیت ذاتی خود خیل عظیم مخاطبان را سمت خود کشاندند و نشریات مکتوب در دوره کوتاه 10-15 ساله خود که به عنوان تنها منابع رسمی خبری فعالیت میکردند، حال با دو رقیب قدرتمند، جایگاهی را که به دست نیاورده بودند را از دست دادند.
به همین علت نشریات هیچگاه اجازه عرض اندام نیافتند که به عنوان یک رسانه قوی در بین مردم ایران مطرح شوند. در نهایت میشود نتیجه گرفت نشریات در ایران روند بلوغ طبیعی خود را طی نکردهاند و هیچگاه به صورت جدی منبع خبری مردم قرار نگرفتند و همواره در سایه رسانهای جذابتر و قویتر از خود قرار داشتهاند.
این در حالی است که به طور مثال در اروپا، مردم طی چندین قرن علاوه بر روزنامه صبح، روزنامه عصر را هم مطالعه میکردند. در هر شهر چندین روزنامه محلی وجود داشت و طی چند قرن، نشریات به عنوان عامل اصلی خبررسانی قدرت نمایی میکردند.
این مسئله باعث شد اروپاییان به روزنامه اعتقاد داشته باشند و صرفا به آن به چشم یک وسیله تفریحی نگاه نکنند. چیزی که خلاء آن امروزه در ایران به شدت احساس میشود. به همین علت امروزه اکثریت جامعه نیازی به مطالعه روزنامه احساس نمیکنند و این روند برگشت ناپذیر خواهد بود یعنی در آینده نیز نشریات در ایران هیچگاه نخواهند توانست جایگاه واقعی خود را پیدا کنند، در حالی که امروزه در اروپا و آمریکا با آنکه وبسایتهای خبری بی شماری مشغول فعالیت هستند و دسترسی به این سایتها بسیارسهل و آسان است اما روزنامهها همچنان قدرت و صلابت خود را حفظ نمودهاند و مهمترین اخبار و مقالات ابتدا در روزنامهها منتشر میشود. تا به جایی که حتی به عنوان منبع سایتهای خبری نیز محسوب میشوند.
با این وجود باز هم میشود چشم امید داشت که روزنامهها و مجلات خوب و قوی در ایران جایگاه حقیقی خود را پیدا کنند. کافی است کمی از انگیزههای مالی بکاهند و بیشتر بر روی کیفیت تمرکز کنند.
* سرمقاله شماره مهرماه مجله چشمه توسعه: