شنبه 10 آبان 1393-13:0

دلم برای پرنده های بی گناه می سوزد

شکار خاموش در آب بندان های بابل/امروز به محیط زیست موضوع را اطلاع دادم، ولی فکر نمی کنم کاری انجام دهند. تجربه این گونه می گوید.


مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، مرتضی حسین زاده کاسمانی: همین هفته گذشته بود که رسانه های داخلی از قتل عام پرندگان مهاجر در فریدون کنار خبر دادند و چه زود این خبر، خوراک رسانه های آن طرفی شد که از پرنده کشی و جنگل میری و زمین خواری در ایران بگویند.

واقعیت این است که طبیعت و حیوانات و گیاهان در این سامان بسیار مظلومند و صدای خاموش شان را کم تر کسی می شنود.

بسیار تماشا کرده ایم که چطور مردم دنیا به پرنده های وحشی پارک ها و آبگیرها، از نزدیک غذا می دهند، حتی خودروها می ایستند تا غازها و لک لک ها رد شوند و همه در کنار هم زندگی کنند.

این جا اما تا حیوان و پرنده ای می بینیم، نخستین فکری که به ذهن ما می رسد شکار آن است. به لحظه دنبال وسیله ای برای شکار می گردیم! از سنگ و چوب گرفته تا تفنگ!

بابل، بخش گتاب، روستای کاسمان کلا...

دیروز جمعه 9 آبان به روستای کاسمان کلا رفتم. روستایی در 12 کیلومتری جنوب بابل و دو کیلومتری غرب شهر گتاب. در این جا دو آب بندان وجود دارد، آب بندان بالا و پایین.

یک سالی می شود که در آب بندان بالا ماهی پروش می دهند و از آن یکی، استفاده خاصی نمی شود. به خاطر شرایط خاص این آب بندان، پاییز امسال میزبان تعداد قابل توجهی از پرنده های مهاجر شده است؛ از کاکایی(مرغ ماهی خوار) و میلا(لک لک) بگیرید تا انواع پرنده های وحشی دیگر.

یک شکارچی بومی مشغول شکار بود که سررسیدیم. او لک لک نشسته ای را با تفنگ زد و دیگری را روی هوا شکار کرد. تیر به بال لک لک خورد و افتاد روی زمین. "لکنده" شده بود و افتان و خیزان خودش را روی زمین می کشید.

شکارچی تفنگش را روی پرنده گذاشت تا شکار در نرود و به دنبال دیگری رفت تا بگیردش. ما هم عکس انداختیم.

امروز به محیط زیست بابل موضوع را اطلاع دادم، ولی فکر نمی کنم کاری انجام دهند. تجربه این گونه می گوید. روستاییان هم که برای شان مهم نیست چه بر سر پرنده ها می آید  و حفظ محیط زیست اولویت اول خیلی ها نیست.

فقط دلم برای پرنده های بی گناه می سوزد.