جمعه 16 آبان 1393-8:10

آسمان نوبنیاد هم آبی می‌شود؟

ما هم آدمیم!

گزارش+عکس از آیین شام عیاران/جامعه گویا به گونه‌ای است که نمی‌خواهد به این محلات توجه کند و بداند که اعتیاد به کودکان ما کشیده شده است./کوچه‌هایی خیس و گلی با کودکانی که دمپایی به پا دارند و برخی هم با بلوزهایی با آستین کوتاه. دستم را که بر روی دست یکی از این بچه‌ها می‌کشم تمام تنش از سرما مور مور است.


مازندنومه؛ سرویس مهرورزان، کلثوم فلاحی: عصر پنج شنبه جمعی از دانشجویان در خانه ایرانی گردهم آمدند تا در مراسم شام عیاران شرکت کنند. این برنامه توسط جمعیت امام علی(ع) در محلاتی که آسیب زا هستند، برگزار می‌شود.

شام عیاران به این گونه است که جمعیت، دست در دست هم در کوچه‌های محلاتی که محل زندگی معتادان است، به حرکت درمی‌آیند و با خواندن دعا، نوحه و سر دادن شعرهایی برای ترک اعتیاد، از مردان و زنان و حتی کودکان معتادی که در خانه‌های خود هستند، تقاضا می‌کنند برای ترک اعتیاد به جمعیت بپیوندند. جمعیت آمادگی ارائه هرگونه خدمات را برای ترک اعتیاد دارد و از این افراد حمایت می‌کند.

وارد محله نوبنیاد که می‌شویم، کودکان منتظر ما هستند. میثم واحدی که از اعضای جمعیت در تهران است و برای برگزاری این مراسم به مازندران سفر کرده، در خانه ایرانی از سرایت اعتیاد به کودکان گفت. کودکانی که در فضای بازی به راحتی می‌توانند اعتیاد را به کودک دیگری هم منتقل کنند و هیچ‌کس هم نفهمد.

کودکان به استقبال ما آمده‌اند، شمع‌ها و پلاکاردها را در دست می‌گیرند و هم‌نوا با جمعیت فریاد یا حسین(ع) سر می‌دهند، کودک دیگری بعد از چند یا حسین گفتن، دست به دامن امام رضا(ع) می‌شود و یا امام رضا(ع) می گوید.

واحدی می‌گوید: امام حسین (ع) در مقابل انحرافات جامعه سکوت نمی‌کرد و اگر الگوی ما امام حسین(ع) است نباید در مقابل اعتیاد کودکان، سکوت کنیم.

کودکان اعم از دختر و پسر، هیچ‌یک در آن دمای هوای پنج درجه، لباس مناسبی بر تن ندارند تا از سرما نلرزند. بچه‎‌های جمعیت هر یک به کاپشن یا ژاکتی که به همراه دارند را از تن خود درآورده و به تن سرمازده بچه‌های نوبنیاد می‌پوشانند تا این کودکان، ساعتی از سرما نلرزند.

احساس مسئولیت و بی‌تفاوت نبودن مسئله‌ای است که واحدی به آن اشاره می‌کند: جامعه گویا به گونه‌ای است که نمی‌خواهد به این محلات توجه کند و بداند که اعتیاد به کودکان ما کشیده شده است.

احساس مسئولیت را در تک تک اعضای جمعیت امام علی(ع) و به ویژه آن جوان دانشجویی دیدم که با پای گچ گرفته در مراسم حاضر شده بود. این شور جوانان، نیازمند حمایت قوی است تا بتو

اند دردی را درمان کند.

جمعیت یک به یک کوچه‌های محله نوبنیاد را قدم می‌زنند و شعر می‌خوانند: درد معتادی را دوایش می‌کنم/ اعتیادم را رهایش می‌کنم، درد معتادی دوایش کن رفیق/ اعتیادت را رهایش کن رفیق.

کوچه‌هایی خیس و باران خورده و گلی با کودکانی که دمپایی به پا دارند و برخی هم با بلوزهایی با آستین کوتاه. دستم را که بر روی دست یکی از این بچه‌ها می‌کشم تمام تنش از سرما مور مور است.

جمعیت در یکی از کوچه‌ها و زیر روشنایی چراغ برق، متمرکز می‌شود. اوج آرزو و درخواست کودک شما چیست؟ تبلتی با بازی انگری‌برد؟ تخت و اتاقی زیباتر و با وسایلی شکیل‌تر؟ جشن تولدی رویایی؟

جمعیت از بچه‌ها می‌خواهد آرزو کنند، دعا بخوانند. آسمان مهتابی است اما مهتاب آسمان نوبنیاد را ابری سیاه گرفته است. آرزوها و دعاهای کودکان این محله هم متفاوت است. کودکی میکروفن را به دست می‌گیرد«ایشالا همه زندانیا آزاد بشن» و کودک دیگری«همه معتادا خوب بشن». کودکی خارج از جمعیت ایستاده و می‌گوید «همه معتادا بمیرن»

اینها آرزوهای قدیر و صدف و حسن و فاطمه و امیرحسین و شقایق و رها و ... است. امیرحسین می‌گوید:« یه کاپشنم ندارم بپوشم». مدرسه نمی‌رود. اغلب کودکان نوبنیاد به مدرسه نمی‌روند. جمعیت در خانه ایرانی به این کودکان درس خواندن یاد می‌دهد.

خانم علی‌محمدی را که از دست‌اندرکاران جمعیت امام علی در مازندران است، صدا می‌زنم و می‌گویم: امیرحسین می‌خواهد درس بخواند. دست امیرحسین را در دست خانم علی‌محمدی می‌گذارم.

جمعیت برای کودکان شیرینی برده، قدیر چند شیرینی را در دست کودکانه‌اش جا می‌دهد تا به دست ماموران پلیس در کانکس برساند.

امشب هم تمام شد و به خانه‌ آمدیم. راستی نوبنیاد در منطقه شهری واقع شده یا روستایی؟ شهردار مسئول نوبنیاد است یا بخشدار و دهیار؟ اصلا نوبنیادها در تقسیمات کشوری ثبت می‌شوند؟ اگر نیروی انتظامی نبود و کانکس پلیسی در این محله قرار نمی‌داد تا همین اندک امنیت تامین شود، دیگر چه بلاهایی بر سر کودکان محله نوبنیاد می‌آمد؟

مردم و کودکان نوبنیاد ساری و نوبنیادها را دریابیم، این ها هم آدم اند. اصلا" کودکان این وسط چه گناهی کرده اند و در آتش چه کسی می سوزند که سوز سرمای پاییزی باید این گونه ناکارشان کند؟!