چهارشنبه 8 تير 1384-0:0
رقص پنبه در هوا
گزارش خبری از :مهتاب كامياب
دور كرسي جمع شده بودند و مادربزرگ برايشان قصه ميگفت. از هزار و يك شب و دختر شاه پريان. زير کرسي عدهاي خوابشان برده بود. صفايي داشت. يك لحاف بود و هفت، هشت ، 10 نفري كه زير آن ميخوابيدند.
مادر بزرگ قصه مي گفت و بچه ها مست از گرماي كرسي و لحافي كه چند روز پيش پنبه هايش را به دست باد سپرده بودند .
............
همين طور پنبه در هوا غلت ميخورد و به زمين ميريخت. بعد از كمانزدن پنبه آن را داخل پارچه كيسه مانندي كرد و با چوب روي آن زد تا خوب صاف شود. سپس شروع به دوختن اطراف لحاف كرد و در پايان طرح از پيش كشيده شده را دوخت. طرحي از طاووس گرفته تا دو قلب، عروس و داماد و منظره .
«حبيبالله فلاح» حدود پنج سالي است كه در دزاشيب در منطقه شميران لحافدوزي ميكند و پيشترها در ميدان خراسان و نظامآباد مشغول بوده. حدود 21 سال است لحاف ميدوزد و از زماني ميگويد كه تازه از شهرستان نور مازندران آمده بود و به خاطر سرپناه و اين كه بتواند جاي خوابي داشته باشد وارد اين شغل شده است.
مي گويد:«تاريخچه لحاف دوزي به زمانهاي دور برميگردد. الان در برخي از جاها حتي لحاف دوران ناصرالدين شاه نيز بافت ميشود يعني چيزي حدود دو قرن پيش.»
ميگويند بيشتر لحافدوزان اهل شهرستان نور مازندران هستند البته عده كمي نيز اهل بروجرد، كرمانشاه و همدان هستند. استاد لحاف دوز اما، از منطقه شميران ميگويد، از فرهنگ متفاوت مردم اين منطقه با ساير مناطق تهران. «در اين پنج سالي كه اين جا شروع به كار كردم چيزهاي خوبي آموختم كه در هيچ كجا نديده و نشنيده بودم.»
در مورد فرهنگ شميران و اين كه شغل لحافدوزي چقدر در اين منطقه خواهان دارد ميگويد:«كار ما در شميران بيشتر از ساير نقاط تهران است. اكثر مردم اين منطقه با وجود به زندگي پرتجمل ،سنتي پسندند. من در اين جا روزانه يك لحاف ميدوزم كه وقتي با همكارانم در ساير مناطق تهران صحبت ميكنم آنها چنين وضعيتي را ندارند و شايد حتي در ماه يك لحاف هم نميدوزند.»
قيمت يك لحاف دوخته شده، حدود پنجاه تا شصت هزار تومان است كه البته بستگي به نوع پارچه و مواد داخل لحاف اعم از پشم، پنبه و پشم شيشه و نوع نقشه يا طرحي دارد كه روي آن زده ميشود. يك لحاف دو نفره به ابعاد 10/2 و 30/2 سانتيمتر و لحاف يك نفره 70/1×20/2 سانتيمتر است. وزن مواد درون لحاف نيز براي اندازه دو نفره سه تا سه و نيم كيلو پشم يا پنبه و براي يك نفره دو و نيم تا سه كيلوگرم است. كه البته اگر پشم شيشه باشد وزن آن به يك كيلوگرم ميرسد.
در مورد پارچه لحاف نيز از انواع مختلفي استفاده ميشود كه از همه بيشتر ساتن موردپسند همه است به ويژه كه اگر براي عروس دوخته شود.
استاد لحافدوز در مورد از ياد رفتن اين حرفه ميگويد كه ديگر هيچ جواني حاضر به شاگردي كردن در چنين حرفهاي نيست:« از وقتي كه كامپيوتر وارد بازار شده ديگر كسي وارد چنين مشاغل سخت و پرزحمتي نميشود.»
اعتقاد دارد كه حتي در روستاها هم ديگر كسي اين شغل را دنبال نميكند. چون فرهنگ مردم جامعه فرق كرده، ذهن و فكر مردم باز شده، همه به دنبال مشاغل راحت و بيدغدغه هستند.
ميگويد: «نميشود جلوي از بين رفتن اين گونه مشاغل را گرفت چون نگاه جامعه متفاوت شده و نسل كنوني كه در اين حرفه مشغول فعاليتند آخرين نسل هستند.»
«حبيبالله فلاح»، از سختي كارش ميگويد از سنگين بودن آن، از خاكي كه از پنبه و پشم بيرون ميآيد از سوزن زدنهاي مداوم كه نوك انگشتانش را ميبرد از روزي تعريف ميكند كه روزانه دو تا و نصفي لحاف ميدوخته و الان به سختي يك لحاف ميدوزد.
سوزن سانت به سانت از درون پنبهها خارج ميشود طرح طاووس روي لحاف خودنمايي ميكند و داستان پينه بسته استاد از خستگي باز نميايستد....(chn)
مادر بزرگ قصه مي گفت و بچه ها مست از گرماي كرسي و لحافي كه چند روز پيش پنبه هايش را به دست باد سپرده بودند .
............
همين طور پنبه در هوا غلت ميخورد و به زمين ميريخت. بعد از كمانزدن پنبه آن را داخل پارچه كيسه مانندي كرد و با چوب روي آن زد تا خوب صاف شود. سپس شروع به دوختن اطراف لحاف كرد و در پايان طرح از پيش كشيده شده را دوخت. طرحي از طاووس گرفته تا دو قلب، عروس و داماد و منظره .
«حبيبالله فلاح» حدود پنج سالي است كه در دزاشيب در منطقه شميران لحافدوزي ميكند و پيشترها در ميدان خراسان و نظامآباد مشغول بوده. حدود 21 سال است لحاف ميدوزد و از زماني ميگويد كه تازه از شهرستان نور مازندران آمده بود و به خاطر سرپناه و اين كه بتواند جاي خوابي داشته باشد وارد اين شغل شده است.
مي گويد:«تاريخچه لحاف دوزي به زمانهاي دور برميگردد. الان در برخي از جاها حتي لحاف دوران ناصرالدين شاه نيز بافت ميشود يعني چيزي حدود دو قرن پيش.»
ميگويند بيشتر لحافدوزان اهل شهرستان نور مازندران هستند البته عده كمي نيز اهل بروجرد، كرمانشاه و همدان هستند. استاد لحاف دوز اما، از منطقه شميران ميگويد، از فرهنگ متفاوت مردم اين منطقه با ساير مناطق تهران. «در اين پنج سالي كه اين جا شروع به كار كردم چيزهاي خوبي آموختم كه در هيچ كجا نديده و نشنيده بودم.»
در مورد فرهنگ شميران و اين كه شغل لحافدوزي چقدر در اين منطقه خواهان دارد ميگويد:«كار ما در شميران بيشتر از ساير نقاط تهران است. اكثر مردم اين منطقه با وجود به زندگي پرتجمل ،سنتي پسندند. من در اين جا روزانه يك لحاف ميدوزم كه وقتي با همكارانم در ساير مناطق تهران صحبت ميكنم آنها چنين وضعيتي را ندارند و شايد حتي در ماه يك لحاف هم نميدوزند.»
قيمت يك لحاف دوخته شده، حدود پنجاه تا شصت هزار تومان است كه البته بستگي به نوع پارچه و مواد داخل لحاف اعم از پشم، پنبه و پشم شيشه و نوع نقشه يا طرحي دارد كه روي آن زده ميشود. يك لحاف دو نفره به ابعاد 10/2 و 30/2 سانتيمتر و لحاف يك نفره 70/1×20/2 سانتيمتر است. وزن مواد درون لحاف نيز براي اندازه دو نفره سه تا سه و نيم كيلو پشم يا پنبه و براي يك نفره دو و نيم تا سه كيلوگرم است. كه البته اگر پشم شيشه باشد وزن آن به يك كيلوگرم ميرسد.
در مورد پارچه لحاف نيز از انواع مختلفي استفاده ميشود كه از همه بيشتر ساتن موردپسند همه است به ويژه كه اگر براي عروس دوخته شود.
استاد لحافدوز در مورد از ياد رفتن اين حرفه ميگويد كه ديگر هيچ جواني حاضر به شاگردي كردن در چنين حرفهاي نيست:« از وقتي كه كامپيوتر وارد بازار شده ديگر كسي وارد چنين مشاغل سخت و پرزحمتي نميشود.»
اعتقاد دارد كه حتي در روستاها هم ديگر كسي اين شغل را دنبال نميكند. چون فرهنگ مردم جامعه فرق كرده، ذهن و فكر مردم باز شده، همه به دنبال مشاغل راحت و بيدغدغه هستند.
ميگويد: «نميشود جلوي از بين رفتن اين گونه مشاغل را گرفت چون نگاه جامعه متفاوت شده و نسل كنوني كه در اين حرفه مشغول فعاليتند آخرين نسل هستند.»
«حبيبالله فلاح»، از سختي كارش ميگويد از سنگين بودن آن، از خاكي كه از پنبه و پشم بيرون ميآيد از سوزن زدنهاي مداوم كه نوك انگشتانش را ميبرد از روزي تعريف ميكند كه روزانه دو تا و نصفي لحاف ميدوخته و الان به سختي يك لحاف ميدوزد.
سوزن سانت به سانت از درون پنبهها خارج ميشود طرح طاووس روي لحاف خودنمايي ميكند و داستان پينه بسته استاد از خستگي باز نميايستد....(chn)