دوشنبه 17 مرداد 1384-0:0
نامه اي به خاتمي ؛ پدر بزرگوار خداحافظ !
محمد عمران مازندراني
با عرض سلام و خسته نباشيد
اين نامه براي مردي است كه مردم براي اولين بار نتوانستند در دور اول انتخابات كسي را براي جانشيني او انتخاب كنندأ مردي كه با همين جمله ابتداي نامه ميتوان به اوج محبوبيت او پيبرد. جناب آقاي خاتمي اين نامه براي شما است. ميدانم كه اين روزها سيل عظيمي از نامهها جهت وداع با شما به سويتان سرازير است و شايد ديگر حوصله خواندن آنها را هم نداشته باشيد اما ما خيالمان راحت است كه شما هميشه به ياد ما جوانان بوده و هستيد، چه اين نامهها به دستتان برسد چه نرسد. وجود اين همه نامه براي شما به نظرم يك افتخار بزرگ براي ملت است، چرا كه ما در دوره شما ياد گرفتيم بنويسيم و گفتوگو كنيم. ياد گرفتيم كه ميتوان از رييس جمهور هم تقدير و تشكر و حتي انتقاد كرد. ما ياد گرفتيم كه از دولت ميتوانيم انتظاراتي داشته باشيم و ياد گرفتيم كه ملت بدهكار دولت نيست. ما اين همه را از شما ياد گرفتيم از شما سيد بزرگوار. هر چند براي رسيدن به اين مرحله سختيهاي زيادي كشيديد كه چهره هميشه خندان شما را گاهگاه به ناراحتي كشاند. اما استقامت شما بخاطر هدف والايتان قابل ستايش است. ما نسل جوان كه هويتمان را مديون شما هستيم اين كار بزرگتان را هيچ وقت فراموش
نخواهيم كرد كه براي رسيدن به هدف بايد تمام سختيها را تحمل كرد.
جناب آقاي خاتمي نميخواهم اين روزها خاطرات تلخ را به يادتان بياورم، ميخواهم از روزهاي خوب تان بگويم از آن روزي كه شما براي اولين بار رييس جمهور شديد، از آن روزي كه طرح گفتوگوي تمدنهاي شما مثل بمب در سراسر جهان به صدا در آمد و تمام سران كشورهاي مختلف لب به تحسين گشودند. آن روز همه ما به ايراني بودن خود افتخار كرديم، يا از آن روز كه شما براي دور دوم با راي بيشتر نسبت به دوره قبل رياست جمهوريتان تمديد شد، يا روزي كه سازمان ملل براي ايجاد تغيير در سازمان خود از شخا شما نظر خواست و يا روزهاي شيرين ديگر كه خاطره آن از ذهن ملت پاك نخواهد شد.
سرتان را درد آوردم آقاي خاتمي معذرت ميخواهم اما هميشه دوست داشتم يك بار شما را از نزديك ببينم ولي هرگز موفق نشدم اما هميشه با يادتان به آينده فكر خواهم كرد.
خداحافظ پدربزرگوار نسل جوان، خداحافظ(etemaad)